|
|
خط ۱: |
خط ۱: |
| <div class="boxTitle"><big>'''[[أصل الشيعة و أصولها]]'''</big></div> | | <div class="boxTitle"><big>'''[[رشتی، حبیبالله|میرزا حبیبالله رشتی]]'''</big></div> |
| [[پرونده:NUR01057J1.jpg|بندانگشتی|أصل الشيعة و أصولها|175px]] | | [[پرونده:NUR00055.jpg|بندانگشتی|رشتی، حبیبالله|175px]] |
|
| |
|
| '''أصل الشيعة و أصولها'''، تألیف [[آلکاشفالغطاء، محمدحسین|محمدحسین کاشفالغطاء]]، کتابی است مختصر و جامع در معرفی تاریخ، اعتقادات و احکام شیعه که در سال 1350ق، در نجف اشرف نوشته شده است. | | '''ميرزا حبيبالله رشتى''' (1234-1312ق)، فقیه، مجتهد، از علماى بزرگ قرن 13 و اوايل قرن 14 هجرى، از شاگردان مرحوم [[صاحب جواهر، محمدحسن|صاحب جواهر]] و [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شیخ اعظم انصاری]]، از مهمترین آثارش [[بدائع الأفكار (رشتی)|بدائع الأفکار]] |
|
| |
|
| نویسنده انگیزه خود را از تألیف این کتاب چنین بیان داشته است: به دنبال اتهامات وارده بر مذهب شیعه از طرف برخی از نویسندگان و روزنامهنگاران سنی، فکر کردم نهایت ظلم و بیانصافی است که بیش از این سکوت کنم؛ نه بهخاطر اینکه بخواهم از شیعه در برابر سیل تهمتها دفاع کنم، بلکه از این نظر که پردههای نادانی را از چشمان مسلمانان کنار بزنم تا افراد باانصاف در داوری درباره شیعه راه عدالت پیش بگیرند و عذر و بهانهای هم برای آن دسته از دانشمندان که یاوههایی بر زیان شیعه میگویند و مینویسند، باقی نماند که بگویند دانشمندان شیعه، مذهب خود را معرفی نکردند.
| | میرزا حبیبالله سال ۱۲۳۴ق در املش چشم به جهان گشود. |
|
| |
|
| نویسنده در ابتدا به این مطلب اشاره کرده که از میان اهل سنت کسانی هستند که درباره شیعه کتاب نوشته و شیعه را از دایره اسلام خارج دانستهاند. اینان کسانی هستند که از حقیقت شیعه مطلع نیستند؛ کسانی همچون نویسنده مصری، احمد امین که کتابی به نام فجر اسلام در رد شیعه دارد و در آنجا میگوید که تشیع همیشه پناهگاه برای کسانی بوده که میخواستند اسلام را نابود کنند.
| | ميرزا حبيبالله دروس مقدماتى را در رشت آموخت و بعد از اتمام مقدمات به قزوين رفته و از محضر شیخ عبدالکریم ایروانی قزوينى استفاده كرد. |
|
| |
|
| مؤلف مینویسد: در همان ایام پس از انتشار کتاب مذکور، احمد امین به اتفاق حدود سی نفر از اساتید و دانشجویان مصری به نجف آمد. در یکی از شبهای ماه رمضان به دیدن من آمدند. من او را بهخاطر انتشار چنین کتابی سرزنش کردم و او در جوابم این عذر را آورد که اطلاع و مدارک کافی درباره شیعه نداشتم.
| | شیخ حبیبالله مجتهد املشی در سال ۱۲۶۳ق وارد نجف شد و در درس خارج فقه [[صاحب جواهر، محمدحسن|صاحب جواهر]] شركت نمود و و از آن فقیه نامور نیز اجازهی اجتهاد دریافت کرد، |
|
| |
|
| مؤلف پس از مقدمه، از چگونگی شکلگیری مذهب شیعه سخن میگوید. وی معتقد است که پیامبر(ص) نخستین کسی است که بذر تشیع را پاشیده و آن را بهخوبی آبیاری و مراقبت نموده، تااینکه برومند شده و بعد از وفاتش به ثمر نشسته است. مؤلف با تکیه بر نقل روایاتی از از دانشمندانی از اهل سنت، چون [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|سیوطی]]، ابن عدی، [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر]]، ابن اثیر و زمخشری این مطلب را اثبات نموده است.
| | بعد از وفات [[صاحب جواهر، محمدحسن|صاحب جواهر]] از محضر [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شيخ اعظم انصارى]] استفاده كرده و در درس خارج فقه و اصول ايشان شركت مىكرد. |
|
| |
|
| <div class="mw-ui-button">[[أصل الشيعة و أصولها|'''ادامه''']]</div> | | يشان پس از وفات شيخ اعظم - در سال 1281 هجرى - حدود سى سال جانشين او در تدريس و تعليم گرديد. |
| | |
| | در درس ميرزاى رشتى بيش از سيصد نفر از فضلاء و علماء شركت كرده و از محضرش استفاده میكردند و در بين آنان بيش از يكصد نفر از علماء درجۀ يك، كه بعضى به مرجعيت رسيده بودند نيز، حضور داشتند. |
| | |
| | در زمان ميرزا حبيبالله كسى بهتر از او تدريس نمىكرد. او فقيه محقق، مدقق، عابد، زاهد و اصولى بود و مراتب علمى او نزد بزرگان عصرش مسلم بود. |
| | |
| | ميرزا حبيبالله رشتى، آن عالم بزرگ، پس از عمرى سراسر تلاش و اخلاص و انجام وظيفه، در سال 1312 هجرى قمرى از اين جهان خاکى پر كشيد و به ديار باقى شتافت. |
| | |
| | <div class="mw-ui-button">[[رشتی، حبیبالله|'''ادامه''']]</div> |