پرش به محتوا

گنجینه بهارستان (هفت رساله در علوم قرآنی و روایی): تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ک‎شده' به 'ک‎ شده'
جز (جایگزینی متن - 'رده:شهریور(98)' به '')
جز (جایگزینی متن - 'ک‎شده' به 'ک‎ شده')
خط ۴۷: خط ۴۷:
#:مؤلف در چند مورد به روایات منقول از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] استناد جسته و نام چند تن از قدما و عرفا و متصوفه از قبیل جنید بغدادی و واسطی و ابوعلی جرجانی و بایزید بسطامی و دیگران را می‌آورد.
#:مؤلف در چند مورد به روایات منقول از [[امام جعفر صادق(ع)|امام صادق(ع)]] استناد جسته و نام چند تن از قدما و عرفا و متصوفه از قبیل جنید بغدادی و واسطی و ابوعلی جرجانی و بایزید بسطامی و دیگران را می‌آورد.
#:در تصحیح این رساله سعی شده که با انتخاب متنی استوار و افزودن عناوین و مستندسازی آیات و روایات و... متنی صحیح و قابل‌استفاده عرضه شود دیگر<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19978/2/33 ر.ک: متن کتاب، ص 33-34]</ref>.
#:در تصحیح این رساله سعی شده که با انتخاب متنی استوار و افزودن عناوین و مستندسازی آیات و روایات و... متنی صحیح و قابل‌استفاده عرضه شود دیگر<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19978/2/33 ر.ک: متن کتاب، ص 33-34]</ref>.
#تفسير سورة الفاتحة: این تفسیر موجز از [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شیخ بهایى]] است و چون [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شیخ بهایى]] آن را در خاتمه کتاب [[مفتاح الفلاح]] خود قرار داده، لذا براى آن خطبه‌اى ذکر کرده است. با تطبیق و مقابله این اثر با عروة الوثقی درمی‌یابیم که وی در این اثر سعی کرده نکات مهم را با رعایت اختصار گردآوری کند و در بیشتر موارد عین عبارت‎های [[العروة الوثقی|عروة الوثقی]] را آورده و در برخی موارد هم با حفظ مطلب، عبارت را تغییر داده و یا اینکه مطالب را با تقسیم‌بندی بهتری ارائه کرده است. به‌ویژه در تفسیر آیه «ایاک نعبد و ایاک نستعین» که مطالب مربوط به آیه را در پنج امر سامان داده و در آغاز هر امری به تعداد نکات مطرح شده تصریح کرده و مطالب را به‌صورت کاملاً تفکیک‎شده آورده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19978/2/76 ر.ک: همان، ص 76]</ref>.
#تفسير سورة الفاتحة: این تفسیر موجز از [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شیخ بهایى]] است و چون [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شیخ بهایى]] آن را در خاتمه کتاب [[مفتاح الفلاح]] خود قرار داده، لذا براى آن خطبه‌اى ذکر کرده است. با تطبیق و مقابله این اثر با عروة الوثقی درمی‌یابیم که وی در این اثر سعی کرده نکات مهم را با رعایت اختصار گردآوری کند و در بیشتر موارد عین عبارت‎های [[العروة الوثقی|عروة الوثقی]] را آورده و در برخی موارد هم با حفظ مطلب، عبارت را تغییر داده و یا اینکه مطالب را با تقسیم‌بندی بهتری ارائه کرده است. به‌ویژه در تفسیر آیه «ایاک نعبد و ایاک نستعین» که مطالب مربوط به آیه را در پنج امر سامان داده و در آغاز هر امری به تعداد نکات مطرح شده تصریح کرده و مطالب را به‌صورت کاملاً تفکیک‎ شده آورده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19978/2/76 ر.ک: همان، ص 76]</ref>.
#تفسير سورة الفاتحة: این رساله، تألیف میر محمد صالح خاتون‌آبادى، از فقهاى فرزانه نیمه دوّم سده یازدهم و نیمه نخست سده دوازدهم هجرى(1058-1126 ه‍‎.ق) است. وى در این رساله، در چهار مقاله و یک تذنیب به تفسیر سوره حمد پرداخته و با رعایت اختصار و گزیده گویی و با دسته‌بندی و نظم خاص به طرح مطالب موردنظر پرداخته است مثلاً در ضمن چهار مقاله، چهار گونه تفسیر ارائه نموده است.
#تفسير سورة الفاتحة: این رساله، تألیف میر محمد صالح خاتون‌آبادى، از فقهاى فرزانه نیمه دوّم سده یازدهم و نیمه نخست سده دوازدهم هجرى(1058-1126 ه‍‎.ق) است. وى در این رساله، در چهار مقاله و یک تذنیب به تفسیر سوره حمد پرداخته و با رعایت اختصار و گزیده گویی و با دسته‌بندی و نظم خاص به طرح مطالب موردنظر پرداخته است مثلاً در ضمن چهار مقاله، چهار گونه تفسیر ارائه نموده است.
#:مؤلف انگیزه تألیف این اثر را خطور اسرار و ظرائفی تازه به صفحه خاطر، در پی‌درپی تفکر و تدبر در این سوره می‌داند. وی در باب تدبر در قرآن نکاتی را گوش زد می‌کند، از جمله اینکه: کسانی چون سلمان که تالی‌تلو مرتبه عصمت و معتکف باب وحی‌اند، می‌توانند برخی عجایب تأویل قرآن را به چنگ آورند که چنین موهبتی از کرم خدا غریب و از جود او عجیب نیست، چون سعادت بر گروه ویژه‌ای وقف نشده است، بلکه بعید نیست با نیت کامل از برخی اسرار شگفت‌انگیز باطنی قرآن بهره‌مند گردد، زیرا خدای فیاض افراد لایق را از این مرتبت محروم نمی‌کند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19978/2/101 ر.ک: همان، ص 101-102]</ref>.
#:مؤلف انگیزه تألیف این اثر را خطور اسرار و ظرائفی تازه به صفحه خاطر، در پی‌درپی تفکر و تدبر در این سوره می‌داند. وی در باب تدبر در قرآن نکاتی را گوش زد می‌کند، از جمله اینکه: کسانی چون سلمان که تالی‌تلو مرتبه عصمت و معتکف باب وحی‌اند، می‌توانند برخی عجایب تأویل قرآن را به چنگ آورند که چنین موهبتی از کرم خدا غریب و از جود او عجیب نیست، چون سعادت بر گروه ویژه‌ای وقف نشده است، بلکه بعید نیست با نیت کامل از برخی اسرار شگفت‌انگیز باطنی قرآن بهره‌مند گردد، زیرا خدای فیاض افراد لایق را از این مرتبت محروم نمی‌کند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/19978/2/101 ر.ک: همان، ص 101-102]</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش