پرش به محتوا

تاریخ و عقاید ماتریدیه: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۹ ژوئیهٔ ۲۰۲۰
جز
جایگزینی متن - 'ل‎گ' به 'ل‌گ'
جز (جایگزینی متن - 'رده:سال97-1اردیبهشت الی31' به '')
جز (جایگزینی متن - 'ل‎گ' به 'ل‌گ')
خط ۴۵: خط ۴۵:
نویسنده «در بخش نخست، درباره مهم‎ترین مسائلی که می‌توان آنها را تاریخچه‌ای برای مکتب ماتریدیه تلقی کرد، صحبت می‌کند و با بنیان‌گذار، سیر تطور، شخصیت‎ها، قلمرو جغرافیایی و روابط و نحوه تعامل این مکتب با دیگر مکاتب عمده جهان اسلام» آشنایمان می‌کند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص147</ref>.
نویسنده «در بخش نخست، درباره مهم‎ترین مسائلی که می‌توان آنها را تاریخچه‌ای برای مکتب ماتریدیه تلقی کرد، صحبت می‌کند و با بنیان‌گذار، سیر تطور، شخصیت‎ها، قلمرو جغرافیایی و روابط و نحوه تعامل این مکتب با دیگر مکاتب عمده جهان اسلام» آشنایمان می‌کند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص147</ref>.


او در بخش دوم، اندیشه‌های کلامی آنان را (که بخش اصلی نوشته‌اش است) ارائه می‌کند: «مکتب کلامی ماتریدی، نظامی منسجم و نیرومند دارد، این نظام هرچند مبادی و ریشه‌های خود را از ابوحنیفه وام گرفته است، بر دست ابومنصور ماتریدی به شکل نظامی کلامی نسبتا مترقی و منسجمی درآمده و اصول آن به‌خوبی تبیین شده و سیر منطقی نسبتا قابل قبولی یافته است. در این نظام کلامی که تقریبا تمام نویسندگان ماتریدی به تبعیت از ابومنصور از آن پیروی می‌کنند، نخست حقیقت و وجود عالم و امکان معرفت به آن، اثبات و با سفسطه و شک‎گرایی مقابله می‌شود. سپس حدوث عالم اثبات می‌گردد و از حدوث عالم به محدث عالم، ویژگی‌ها و اوصاف او و تأثیر وی در عالم، از جمله در انسان و افعالش می‌رسند. سپس دیگر مسائل اعتقادی از جمله نبوت، امامت و معاد بررسی و در حقیقت، جهان‌بینی نظام‌مندی ارائه می‌شود... ماتریدیان در استدلال‎های خود بسی عقل‎گراتر از اشاعره‌اند. محض نمونه، در باب صفات خبری، برخلاف اشاعره که صفات خبری را کاملا می‌پذیرند و تنها کیفیت را از آنها سلب می‌کنند، ماتریدیان در بسیاری موارد، معانی آنها را تأویل می‌کنند یا دست‎کم قائل به تفویض می‌شوند. ماتریدیان جز در بحث امامت و برخی مسائل جزئی دیگر نظیر رؤیت خدا، به امامیه بسیار نزدیک می‌شوند و به‌ویژه در بحث خلق اعمال و جبر و اختیار با آنان هم‌رأی‌اند»<ref>همان، ص147-148</ref>.
او در بخش دوم، اندیشه‌های کلامی آنان را (که بخش اصلی نوشته‌اش است) ارائه می‌کند: «مکتب کلامی ماتریدی، نظامی منسجم و نیرومند دارد، این نظام هرچند مبادی و ریشه‌های خود را از ابوحنیفه وام گرفته است، بر دست ابومنصور ماتریدی به شکل نظامی کلامی نسبتا مترقی و منسجمی درآمده و اصول آن به‌خوبی تبیین شده و سیر منطقی نسبتا قابل قبولی یافته است. در این نظام کلامی که تقریبا تمام نویسندگان ماتریدی به تبعیت از ابومنصور از آن پیروی می‌کنند، نخست حقیقت و وجود عالم و امکان معرفت به آن، اثبات و با سفسطه و شک‎گرایی مقابله می‌شود. سپس حدوث عالم اثبات می‌گردد و از حدوث عالم به محدث عالم، ویژگی‌ها و اوصاف او و تأثیر وی در عالم، از جمله در انسان و افعالش می‌رسند. سپس دیگر مسائل اعتقادی از جمله نبوت، امامت و معاد بررسی و در حقیقت، جهان‌بینی نظام‌مندی ارائه می‌شود... ماتریدیان در استدلال‎های خود بسی عقل‌گراتر از اشاعره‌اند. محض نمونه، در باب صفات خبری، برخلاف اشاعره که صفات خبری را کاملا می‌پذیرند و تنها کیفیت را از آنها سلب می‌کنند، ماتریدیان در بسیاری موارد، معانی آنها را تأویل می‌کنند یا دست‎کم قائل به تفویض می‌شوند. ماتریدیان جز در بحث امامت و برخی مسائل جزئی دیگر نظیر رؤیت خدا، به امامیه بسیار نزدیک می‌شوند و به‌ویژه در بحث خلق اعمال و جبر و اختیار با آنان هم‌رأی‌اند»<ref>همان، ص147-148</ref>.


جلالی، در درآمد بخش سوم، درباره مسائلی که در آن مطرح می‌کند چنین می‌نویسد: «در بخش پایانی به‌اختصار اندیشه‌های کلامی ماتریدیه را با سه مکتب کلامی اعتقادی مهم در جهان اسلام، یعنی اشاعره، معتزله و امامیه مقایسه خواهیم کرد. این مقایسه با هریک از سه مکتب در سه محور انجام می‌شود. نخست مقایسه‌ای خواهیم داشت میان ماتریدیه و هریک از سه مکتب مزبور به‌لحاظ مبانی و مسائل روش‌شناختی و بیشتر رویکرد هریک از مکاتب فوق را به روش عقلی یا نقلی در باب کلام، برمی‌رسیم. در محور دوم، مهم‎ترین موارد توافق ماتریدیه با هریک از مکاتب یادشده و سرانجام در محور سوم نیز مهم‎ترین مسائل مورد اختلاف چهار مکتب را برمی‌شماریم. بدیهی است که چنین مقایسه‌ای به‌صورت تفصیلی نیازمند تحقیقی مستقل است و در این مقام، نگارنده جانب اختصار را رعایت کرده و تنها سرنخ‎هایی به دست خواهد داد»<ref>ر.ک: همان، ص329</ref>.
جلالی، در درآمد بخش سوم، درباره مسائلی که در آن مطرح می‌کند چنین می‌نویسد: «در بخش پایانی به‌اختصار اندیشه‌های کلامی ماتریدیه را با سه مکتب کلامی اعتقادی مهم در جهان اسلام، یعنی اشاعره، معتزله و امامیه مقایسه خواهیم کرد. این مقایسه با هریک از سه مکتب در سه محور انجام می‌شود. نخست مقایسه‌ای خواهیم داشت میان ماتریدیه و هریک از سه مکتب مزبور به‌لحاظ مبانی و مسائل روش‌شناختی و بیشتر رویکرد هریک از مکاتب فوق را به روش عقلی یا نقلی در باب کلام، برمی‌رسیم. در محور دوم، مهم‎ترین موارد توافق ماتریدیه با هریک از مکاتب یادشده و سرانجام در محور سوم نیز مهم‎ترین مسائل مورد اختلاف چهار مکتب را برمی‌شماریم. بدیهی است که چنین مقایسه‌ای به‌صورت تفصیلی نیازمند تحقیقی مستقل است و در این مقام، نگارنده جانب اختصار را رعایت کرده و تنها سرنخ‎هایی به دست خواهد داد»<ref>ر.ک: همان، ص329</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش