۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۲: | خط ۲۲: | ||
|- | |- | ||
|اساتید | |اساتید | ||
| data-type="authorTeachers" | | | data-type="authorTeachers" |[[ابن ابیداود، عبدالله بن سلیمان|ابوبکر بن ابىداوود سجستانى]] | ||
ابوذر بن باغندی | |||
|- | |- | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
خط ۵۶: | خط ۵۵: | ||
==ابن بطه و حدیث== | ==ابن بطه و حدیث== | ||
سند روایات ابن بطه از زمان خود او مورد طعن مخالفان قرار گرفته و ابن جوزی حنبلى به نقض این ایرادها پرداخته است. علمای غیر حنبلى پس از ابن بطه، در عین احترام به شخصیت او، وی را در حدیث ضعیف دانستهاند، اما بعضى از نقدها و توضیحات او در مورد برخى احادیث، نشاندهنده وسعت اطلاعات او در این فن است. از مشایخ بنام وی میتوان عبدالله بن محمد بغوی، [[ابن ابیداود، عبدالله بن سلیمان|ابوبکر بن ابىداوود سجستانى]] و ابوذر بن باغندی را ذکر کرد. از روات و شاگردان معروف وی نیز میتوان [[ابونعیم، احمد بن عبدالله|حافظ ابونعیم اصفهانى]] و ابوالفتح بن ابىالفوارس را نام برد. ابوعلى حسن بن شهاب عکبری نیز از شاگردان خاص ابن بطه است که تقریباً یگانه راوی کتاب «ابانه» اوست. ابن بطه در مکه با ابوبکر | سند روایات ابن بطه از زمان خود او مورد طعن مخالفان قرار گرفته و ابن جوزی حنبلى به نقض این ایرادها پرداخته است. علمای غیر حنبلى پس از ابن بطه، در عین احترام به شخصیت او، وی را در حدیث ضعیف دانستهاند، اما بعضى از نقدها و توضیحات او در مورد برخى احادیث، نشاندهنده وسعت اطلاعات او در این فن است. از مشایخ بنام وی میتوان عبدالله بن محمد بغوی، [[ابن ابیداود، عبدالله بن سلیمان|ابوبکر بن ابىداوود سجستانى]] و ابوذر بن باغندی را ذکر کرد. از روات و شاگردان معروف وی نیز میتوان [[ابونعیم، احمد بن عبدالله|حافظ ابونعیم اصفهانى]] و ابوالفتح بن ابىالفوارس را نام برد. ابوعلى حسن بن شهاب عکبری نیز از شاگردان خاص ابن بطه است که تقریباً یگانه راوی کتاب «ابانه» اوست. ابن بطه در مکه با [[آجری، محمد بن حسین|ابوبکر آجری]]، مؤلف «كتاب الشريعة» آشنا شد و با وی باب مکاتبه را گشود. | ||
==ابن بطه و مسائل اجتماعى== | ==ابن بطه و مسائل اجتماعى== | ||
در سده 4ق/10م، بر اثر بروز برخى وقایع تاریخى، مانند تأسیس خلافت فاطمى در مصر و فعال شدن داعیان اسماعیلى، مانند ابوحاتم رازی صاحب کتاب | در سده 4ق/10م، بر اثر بروز برخى وقایع تاریخى، مانند تأسیس خلافت فاطمى در مصر و فعال شدن داعیان اسماعیلى، مانند ابوحاتم رازی صاحب کتاب «[[أعلام النبوة (رازی)|أعلام النبوة]]» در شرق و قدرت یافتن شرفای بغداد همچون شریف ابواحمد موسوی که از سوی خلیفه عباسى به نقابت طالبیان بغداد منصوب شده بود و از همه مهمتر ورود آلبویه به بغداد و ضعف عمومى خلافت عباسى، قدرت مذهب شیعه رو به فزونی نهاد و رقیب عمده مذهب حنبلى شد که متعاقب آن برخوردهایى که گاهى خشونتآمیز بود، بین پیروان این دو مذهب رخ داد و حتى برخى از متفکران حنبلى، همچون مروزی و بربهاری نقش مؤثری در این برخوردها داشتهاند. در چنین احوالى بود که ابن بطه نیز با مخالفان مذهبى خود به مقابله تند برخاست و حتى بسیاری از آنان را تکفیر کرد و مهدور الدم دانست. احتمالاً به همین جهت بوده که وی از طرف حکومت بغداد که عوامل آلبویه در آن نفوذ زیادی داشتند، تحت تعقیب قرار گرفت و این امر سبب شد که ابن بطه از بغداد خارج شود و در عکبرا انزوا گزیند. وی ضمن اینکه بهعنوان یک اصل، اطاعت از حاکم را میپذیرد و حتى قائل به یک رشته اختیارات برای حاکم میشود، درعینحال در مسئله رابطه بین حاکم و رعیت نمیتواند یک راه حل عملى ارائه کند. وی گاه برخى از اعمال حکام را مورد نکوهش قرار میدهد، از قبیل مخالفت با شکنجه زندانیان برای گرفتن اعتراف. او دانشمندان اهل سنت را به جهت سکوت آنان در برابر برخى بدعتها سرزنش کرده است. ابن بطه نهتنها از بدعتهای مذهبى، بلکه از بىبندوباریهای اجتماعى و رواج خرافات در میان مردم سخت آزردهخاطر بود و اساساً کتاب «ابانه» را به سبب مشاهده انواع مختلف بدعتها در جامعه تألیف کرده است. | ||
==آثار== | ==آثار== |
ویرایش