۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۳: | خط ۱۳: | ||
|- | |- | ||
|نام پدر | |نام پدر | ||
| data-type="authorfatherName" |آیتالله شیخ على کاشفالغطا | | data-type="authorfatherName" |[[آل کاشفالغطاء، علی|آیتالله شیخ على کاشفالغطا]] | ||
|- | |- | ||
|متولد | |متولد | ||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
|- | |- | ||
|اساتید | |اساتید | ||
| data-type="authorTeachers" | | | data-type="authorTeachers" |[[یزدی، محمدکاظم بن عبدالعظیم|آیتالله سید محمدکاظم یزدى]] | ||
[[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|آیتالله آخوند خراسانى]] | |||
[[شیرازی، محمدتقی بن محبعلی|آیتالله محمدتقى شیرازى]] | |||
[[نوری، حسین بن محمدتقی|آیتالله حسین نورى (محدث نورى)]] | |||
|- | |- | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
خط ۴۴: | خط ۵۰: | ||
==ولادت== | ==ولادت== | ||
در سال ۱۲۹۴ق، در محله عماره نجف دیده به جهان گشود. پدر او آیتالله شیخ على کاشفالغطا (متوفاى 1320ق)، از مراجع بلندپایه تقلید عراق بود. | در سال ۱۲۹۴ق، در محله عماره نجف دیده به جهان گشود. پدر او [[آل کاشفالغطاء، علی|آیتالله شیخ على کاشفالغطا]] (متوفاى 1320ق)، از مراجع بلندپایه تقلید عراق بود. | ||
جد او آیتالله شیخ جعفر کاشفالغطا (متوفى 1228ق)، سرشناسترین و پرآوازهترین فرد این خاندان است و فرزندان و نوادگان وى از دانشمندان و مجتهدان بزرگ عراق بودند. | |||
جد او [[کاشفالغطاء، جعفر بن خضر|آیتالله شیخ جعفر کاشفالغطا]] (متوفى 1228ق)، سرشناسترین و پرآوازهترین فرد این خاندان است و فرزندان و نوادگان وى از دانشمندان و مجتهدان بزرگ عراق بودند. | |||
==تحصیل== | ==تحصیل== | ||
خط ۵۱: | خط ۵۸: | ||
وی از ذوق ادبى برخوردار بود و از ابتداى نوجوانى به سرودن شعر و نویسندگى پرداخت. پانزده ساله بود که کتاب «العبقات العنبرية» را درباره خاندان خود نوشت. | وی از ذوق ادبى برخوردار بود و از ابتداى نوجوانى به سرودن شعر و نویسندگى پرداخت. پانزده ساله بود که کتاب «العبقات العنبرية» را درباره خاندان خود نوشت. | ||
در هیجدهسالگی، دروس سطح حوزه را به پایان برد و به درس خارج فقه و اصول [[یزدی، محمدکاظم بن عبدالعظیم|آیتالله سید محمدکاظم یزدى]] و [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|آیتالله آخوند خراسانى]] راه یافت. وى شرحى چهار جلدی بر کتاب | |||
در هیجدهسالگی، دروس سطح حوزه را به پایان برد و به درس خارج فقه و اصول [[یزدی، محمدکاظم بن عبدالعظیم|آیتالله سید محمدکاظم یزدى]] و [[آخوند خراسانی، محمدکاظم بن حسین|آیتالله آخوند خراسانى]] راه یافت. وى شرحى چهار جلدی بر کتاب «[[العروة الوثقی و بهامشها تعليقات أعلام العصر و مراجع الشيعة الإمامية|العروة الوثقى]]» نوشته [[یزدی، محمدکاظم بن عبدالعظیم|آیتالله سید محمدکاظم یزدى]] نگاشت که احتمالا نخستین شرحى است که بر این کتاب نوشته شده باشد. | |||
او علاوه بر مطالعات گسترده در تاریخ و ادبیات و شعر، فلسفه و حکمت را نیز عمیقا خواند؛ خود در اینباره مىگوید: | او علاوه بر مطالعات گسترده در تاریخ و ادبیات و شعر، فلسفه و حکمت را نیز عمیقا خواند؛ خود در اینباره مىگوید: | ||
خط ۷۰: | خط ۷۸: | ||
# اخذ معافیت تحصیلی برای طلاب؛ | # اخذ معافیت تحصیلی برای طلاب؛ | ||
# حضور در شهر کوت که خط مقدم نبرد با انگلیسیها بود برای دفاع از وطن (در جریان اشغال بسیاری از شهرهای عراق توسط انگلستان در جنگ جهانی اول)؛ | # حضور در شهر کوت که خط مقدم نبرد با انگلیسیها بود برای دفاع از وطن (در جریان اشغال بسیاری از شهرهای عراق توسط انگلستان در جنگ جهانی اول)؛ | ||
# حضور در کنگره جهانى اسلام در سال 1350ق، در جمع یکصدوپنجاه نفر از شخصیتهاى سیاسى و مذهبى کشورهاى مسلمان از سراسر دنیا، از جمله [[محمد رشید رضا|رشید رضا]] (نویسنده سنىمذهب تفسیر المنار) و علامه اقبال لاهورى و ایراد سخنانی روشنگر، هیجانانگیز و وحدتآفرین و در پی آن عهدهدار شدن امامت جماعت کنگره با اصرار فراوان حاضران و اقتدای تمامى علماى اهل سنت، حتى وهابیون، ناصبىها و خوارج به او و نیز برگزاری نماز جمعه به امامت وی؛ | # حضور در کنگره جهانى اسلام در سال 1350ق، در جمع یکصدوپنجاه نفر از شخصیتهاى سیاسى و مذهبى کشورهاى مسلمان از سراسر دنیا، از جمله [[محمد رشید رضا|رشید رضا]] (نویسنده سنىمذهب تفسیر المنار) و علامه [[اقبال لاهورى]] و ایراد سخنانی روشنگر، هیجانانگیز و وحدتآفرین و در پی آن عهدهدار شدن امامت جماعت کنگره با اصرار فراوان حاضران و اقتدای تمامى علماى اهل سنت، حتى وهابیون، ناصبىها و خوارج به او و نیز برگزاری نماز جمعه به امامت وی؛ | ||
# پیام به رزمندگان مسلمان عرب (در نبرد با متجاوزان صهیونیست که در سال 1327ش/1367ق/1948م، فلسطین را اشغال کردند) و تشویق آنان به ادامه نبرد با متجاوزان؛ | # پیام به رزمندگان مسلمان عرب (در نبرد با متجاوزان صهیونیست که در سال 1327ش/1367ق/1948م، فلسطین را اشغال کردند) و تشویق آنان به ادامه نبرد با متجاوزان؛ | ||
# حضور در کنفرانس اسلامى پاکستان (دومین گردهمایى جهان اسلام در سال 1371ق/1330ش، در شهر کراچى) و سخنرانی در آنجا و سپس چهل روز درنگ در پاکستان و سفر به شهرهاى لاهور، راولپندى، کشمیر آزاد (مظفرآباد) و پیشاور و مردم را به وحدت، عمل به قرآن و مبارزه با استعمار فراخواندن؛ | # حضور در کنفرانس اسلامى پاکستان (دومین گردهمایى جهان اسلام در سال 1371ق/1330ش، در شهر کراچى) و سخنرانی در آنجا و سپس چهل روز درنگ در پاکستان و سفر به شهرهاى لاهور، راولپندى، کشمیر آزاد (مظفرآباد) و پیشاور و مردم را به وحدت، عمل به قرآن و مبارزه با استعمار فراخواندن؛ |
ویرایش