۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'هو' به 'هو') |
جز (جایگزینی متن - 'كيفيت' به 'کیفیت') |
||
خط ۱۰۱: | خط ۱۰۱: | ||
#:چرا اين تفسير در جامعه علمى ما چنين مهجور است؟ تفسيرى كه مىتوانست همانند پارهاى ديگر از تفاسير اهل سنت در برخى از برداشتهاى ما مؤثر باشد، چرا مهجور ماند؟ پارهاى از علل و دلائل اين مهجوريت را مىتوان چنين شمرد: | #:چرا اين تفسير در جامعه علمى ما چنين مهجور است؟ تفسيرى كه مىتوانست همانند پارهاى ديگر از تفاسير اهل سنت در برخى از برداشتهاى ما مؤثر باشد، چرا مهجور ماند؟ پارهاى از علل و دلائل اين مهجوريت را مىتوان چنين شمرد: | ||
#:يك. تك كانالى شدن ارتباط ما با جهان بيرون: حقيقت آن است كه حوزه علمى شيعى، اولاً خود را نيازمند به ارتباط علمى با جهان پيرامونى خود نمىبيند كه البته اين نگاه اگر يك فائده داشته باشد، صدها زيان به دنبال دارد. ثانياً كانال ارتباطى خود را با جهان بيرون نيز محدود كرده و از مجامعى چون الازهر مصر و از مغرب اسلامى به دور بوده است. به راستى انديشهها و تفسير كسانى چون ابن عاشور به اندازه روح المعانى [[آلوسی، محمود بن عبدالله|آلوسى]] قابليت سرمايه گذارى ندارند؟ | #:يك. تك كانالى شدن ارتباط ما با جهان بيرون: حقيقت آن است كه حوزه علمى شيعى، اولاً خود را نيازمند به ارتباط علمى با جهان پيرامونى خود نمىبيند كه البته اين نگاه اگر يك فائده داشته باشد، صدها زيان به دنبال دارد. ثانياً كانال ارتباطى خود را با جهان بيرون نيز محدود كرده و از مجامعى چون الازهر مصر و از مغرب اسلامى به دور بوده است. به راستى انديشهها و تفسير كسانى چون ابن عاشور به اندازه روح المعانى [[آلوسی، محمود بن عبدالله|آلوسى]] قابليت سرمايه گذارى ندارند؟ | ||
#:دو. نداشتن ارتباط علمى و تعريف شده با جهان اسلام: معضل ديگر ما تعريف نشدن | #:دو. نداشتن ارتباط علمى و تعريف شده با جهان اسلام: معضل ديگر ما تعريف نشدن کیفیت ارتباط ما با جهان بيرون است. به راستى در چه حوزهها و به چه ميزان ما به جهان اسلام نيازمنديم؟ اگر در حوزه تفسير و علوم قرآنى اين مشكل را حل كرده بوديم، قطعاً تا به حال گامهاى بلندى -حداقل در عرصه علوم قرآنى- برداشته بوديم. | ||
#:سه. سياستهاى خاص مبنى بر به انزوا كشاندن پارهاى از جهان اسلام از ناحيه برخى جوامع علمى اسلامى: پارهاى از جوامع اسلامى همانند جامع الازهر مصر از ديرباز منادى رهبرى سياسى و فرهنگى جهان اسلام بوده است؛ البته در مقام نفى جايگاه رفيع آن در تحولآفرينى و نوزايى دينى نيستم. در مقابل، تونس و غرب اسلامى نيز تن به حضور در سايه نمىداد و خواهان حضور در صحنه بود. اين نوع تعامل به مفتيان و انديشمندان مصرى اين جسارت را مىداد كه به خود بينديشند و بس. | #:سه. سياستهاى خاص مبنى بر به انزوا كشاندن پارهاى از جهان اسلام از ناحيه برخى جوامع علمى اسلامى: پارهاى از جوامع اسلامى همانند جامع الازهر مصر از ديرباز منادى رهبرى سياسى و فرهنگى جهان اسلام بوده است؛ البته در مقام نفى جايگاه رفيع آن در تحولآفرينى و نوزايى دينى نيستم. در مقابل، تونس و غرب اسلامى نيز تن به حضور در سايه نمىداد و خواهان حضور در صحنه بود. اين نوع تعامل به مفتيان و انديشمندان مصرى اين جسارت را مىداد كه به خود بينديشند و بس. | ||
#:چهار. استقلال مغرب اسلامى از جهان اسلام: استقلال فرهنگى و لو اندك سبب شده كه اين قطعه از پازل جهان اسلام براى مدتى از دسترس دور بماند، كه يكى از نتايج آن همين ناآشنا ماندن اين تفسير در ميان پارهاى از مسلمانان بود. | #:چهار. استقلال مغرب اسلامى از جهان اسلام: استقلال فرهنگى و لو اندك سبب شده كه اين قطعه از پازل جهان اسلام براى مدتى از دسترس دور بماند، كه يكى از نتايج آن همين ناآشنا ماندن اين تفسير در ميان پارهاى از مسلمانان بود. |
ویرایش