پرش به محتوا

مسکویه، احمد بن محمد: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۹ ژوئن ۲۰۲۰
جز
جایگزینی متن - 'كيفيت' به 'کیفیت'
جز (جایگزینی متن - 'رده:اسفند(98)' به '')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'كيفيت' به 'کیفیت')
خط ۱۵۰: خط ۱۵۰:
حواس پنجگانه سرانجام به قوۀ مشترك و بالاتر از آن مى‌رسند (ص 97) و در فرجام، صورت انسانى انسان كامل مى‌گردد، چنانكه حقايق هستى را در مى‌يابد، حقايقى كه مشمول كون و فساد و زمان نيستند، چه، از جملۀ بسائط و مباديند. بدين سبب تكوين صورت انسانى، همان كوششهاى اين انسان در دريافت اين حقايق است و از آنجا كه اين حقايق در محدودۀ زمان نمى‌گنجد، نه گذشته و نه آينده در آن نيست، انسان در اين مرتبه روى به علو دارد تا به غايت افق خود رسد كه اگر از آن درگذرد، ديگر نه انسان، كه فرشته‌اى است گرامى (ص 99-100).
حواس پنجگانه سرانجام به قوۀ مشترك و بالاتر از آن مى‌رسند (ص 97) و در فرجام، صورت انسانى انسان كامل مى‌گردد، چنانكه حقايق هستى را در مى‌يابد، حقايقى كه مشمول كون و فساد و زمان نيستند، چه، از جملۀ بسائط و مباديند. بدين سبب تكوين صورت انسانى، همان كوششهاى اين انسان در دريافت اين حقايق است و از آنجا كه اين حقايق در محدودۀ زمان نمى‌گنجد، نه گذشته و نه آينده در آن نيست، انسان در اين مرتبه روى به علو دارد تا به غايت افق خود رسد كه اگر از آن درگذرد، ديگر نه انسان، كه فرشته‌اى است گرامى (ص 99-100).


در فصل چهارم سخن در كيفيت وحى است. اگر انسان به غايت آن افق برين رسد، از دو حال بيرون نيست: يا به تدرّج طبيعى و در پرتو فكر خود ارتقا مى‌يابد و به حقايق اشيا مى‌رسد، يا اينكه آن حقايق خود به سوى او فرود مى‌آيند: «وحى» (ص 101). فصل پنجم در اين باب است كه عقل به طبع خود مطاع است (ص 105). در فصل ششم رؤياى صادق را بخشى از نبوت مى‌شناسد (ص 108). در فصل هفتم از فرق ميان نبوت و كهانت سخن مى‌گويد. فصل هشتم در فرق ميان نبىّ مرسل و غير مرسل است. در اين فصل همچنين به شرايط امام جانشين نبى اشاره مى‌كند و در فرق نبى مرسل و غير مرسل مى‌گويد:نبى مرسل داراى خصلتهايى است بسيار، داراى فضايلى است كه در جز او جمع نمى‌شود. نبى غير مرسل در افقى كه بدان مى‌رسد، حقايق امور چونان فيضى كه از بالا به پايين فرود مى‌آيد (نه از راه تعلّم و تدرّج و ارتقا)، بر او آشكار مى‌شود؛ انسانى است والا كه فيضى از حق بدو مى‌رسد. در درون خود نيكبخت و بر كار خويش آگاه است.مأمور به دعوت ديگران نيست و اگر دعوت كند، از خيرخواهى خود اوست. فصل نهم در اقسام وحى و فصل دهم در بيان فرق بين نبى و متنبّى است.
در فصل چهارم سخن در کیفیت وحى است. اگر انسان به غايت آن افق برين رسد، از دو حال بيرون نيست: يا به تدرّج طبيعى و در پرتو فكر خود ارتقا مى‌يابد و به حقايق اشيا مى‌رسد، يا اينكه آن حقايق خود به سوى او فرود مى‌آيند: «وحى» (ص 101). فصل پنجم در اين باب است كه عقل به طبع خود مطاع است (ص 105). در فصل ششم رؤياى صادق را بخشى از نبوت مى‌شناسد (ص 108). در فصل هفتم از فرق ميان نبوت و كهانت سخن مى‌گويد. فصل هشتم در فرق ميان نبىّ مرسل و غير مرسل است. در اين فصل همچنين به شرايط امام جانشين نبى اشاره مى‌كند و در فرق نبى مرسل و غير مرسل مى‌گويد:نبى مرسل داراى خصلتهايى است بسيار، داراى فضايلى است كه در جز او جمع نمى‌شود. نبى غير مرسل در افقى كه بدان مى‌رسد، حقايق امور چونان فيضى كه از بالا به پايين فرود مى‌آيد (نه از راه تعلّم و تدرّج و ارتقا)، بر او آشكار مى‌شود؛ انسانى است والا كه فيضى از حق بدو مى‌رسد. در درون خود نيكبخت و بر كار خويش آگاه است.مأمور به دعوت ديگران نيست و اگر دعوت كند، از خيرخواهى خود اوست. فصل نهم در اقسام وحى و فصل دهم در بيان فرق بين نبى و متنبّى است.


اما در حكمت عملى، ابوعلى داراى 3 اثر مهم است: تهذيب الاخلاق، ترتيب السعادات و جاويدان خرد. بنا بر تهذيب الاخلاق، غرض از تهذيب، رسيدن به خوبى است كه به يارى آن كردار آدمى نيكو شود و ملكۀ او گردد كه اين جز به آموزش منظم ميسّر نيست.
اما در حكمت عملى، ابوعلى داراى 3 اثر مهم است: تهذيب الاخلاق، ترتيب السعادات و جاويدان خرد. بنا بر تهذيب الاخلاق، غرض از تهذيب، رسيدن به خوبى است كه به يارى آن كردار آدمى نيكو شود و ملكۀ او گردد كه اين جز به آموزش منظم ميسّر نيست.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش