پرش به محتوا

شرح المقاصد: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۹ ژوئن ۲۰۲۰
جز
جایگزینی متن - 'كيفيت' به 'کیفیت'
جز (جایگزینی متن - 'رده:25آذر الی 24 دی' به '')
جز (جایگزینی متن - 'كيفيت' به 'کیفیت')
خط ۵۱: خط ۵۱:
فصل دوم:اين فصل به مباحث پيرامون علم اختصاص دارد.مؤلف علم را تعريف و تقسيم كرده و از تصورات ضرورية بحث مى‌كند.
فصل دوم:اين فصل به مباحث پيرامون علم اختصاص دارد.مؤلف علم را تعريف و تقسيم كرده و از تصورات ضرورية بحث مى‌كند.


فصل سوم:در اين فصل مؤلف از نظر بحث مى‌كند.نظر را تعريف و تقسيم كرده و نظر صحيح و فاسد را شرح مى‌دهد.همچنين شرائط نظر صحيح و كيفيت حصول معرفت الله از نظر را بيان مى‌كند.او نظر را به تصورى و تصديقى تقسيم كرده در مورد هركدام توضيح مى‌دهد.المقصد الثانى فى الامور العامه، اين مقصد از سه فصل تشكيل يافته است:
فصل سوم:در اين فصل مؤلف از نظر بحث مى‌كند.نظر را تعريف و تقسيم كرده و نظر صحيح و فاسد را شرح مى‌دهد.همچنين شرائط نظر صحيح و کیفیت حصول معرفت الله از نظر را بيان مى‌كند.او نظر را به تصورى و تصديقى تقسيم كرده در مورد هركدام توضيح مى‌دهد.المقصد الثانى فى الامور العامه، اين مقصد از سه فصل تشكيل يافته است:


فصل اول:اين فصل به مباحث وجود و عدم اختصاص يافته است.مؤلف ابتدا اثبات مى‌كند كه تصور هم وجودى بديهى است و هم وجودى مشترك است بين همۀ موجودات و زائد است بر ذات.سپس او وجود را به عينى،ذهنى، لفظى و خطى تقسيم كرده و وجود ذهنى را اثبات مى‌كند.او قائل است كه وجود مرادف ثبوت است، معدوم ثبوت ندارد و هرگونه واسطه بين وجود و عدم را نفى مى‌كند.او ادلۀ قائلين به حال را بيان كرده و به تك‌تك آنها جواب مى‌دهد.او اثبات مى‌كند كه تمايز اعدام تنها در عقل است و هريك از وجود و عدم مى‌توانند محمول يا رابطه واقع شوند.
فصل اول:اين فصل به مباحث وجود و عدم اختصاص يافته است.مؤلف ابتدا اثبات مى‌كند كه تصور هم وجودى بديهى است و هم وجودى مشترك است بين همۀ موجودات و زائد است بر ذات.سپس او وجود را به عينى،ذهنى، لفظى و خطى تقسيم كرده و وجود ذهنى را اثبات مى‌كند.او قائل است كه وجود مرادف ثبوت است، معدوم ثبوت ندارد و هرگونه واسطه بين وجود و عدم را نفى مى‌كند.او ادلۀ قائلين به حال را بيان كرده و به تك‌تك آنها جواب مى‌دهد.او اثبات مى‌كند كه تمايز اعدام تنها در عقل است و هريك از وجود و عدم مى‌توانند محمول يا رابطه واقع شوند.
خط ۷۷: خط ۷۷:
مقدمه در مورد اقسام جوهر و تعريف آن مى‌باشد و مقالۀ اول آن به مباحث پيرامون جسم اختصاص يافته است.اين مقاله از دو فصل تشكيل يافته است كه در فصل اول پيرامون احكام كلى جسم و در فصل دوم در مورد اقسام اجسام بحث مى‌كند.مؤلف در فصل اول طى پنج مبحث وجود جوهرى را در جسم كه قابل انقسام نيست، و متناهى بودن اجزاء جسم را اثبات مى‌كند و جزء لا يتجزى را نفى نموده و از احكام جسم سخن مى‌گويد.مؤلف در فصل دوم جسم را به مركب و بسيط و جسم بسيط را به فلكى و عنصرى تقسيم مى‌كند.او در اين فصل طى 4 تقسيم بحث مى‌كند از بسائط فلكى و عنصرى و مركبات داراى مزاج و بدون مزاج.
مقدمه در مورد اقسام جوهر و تعريف آن مى‌باشد و مقالۀ اول آن به مباحث پيرامون جسم اختصاص يافته است.اين مقاله از دو فصل تشكيل يافته است كه در فصل اول پيرامون احكام كلى جسم و در فصل دوم در مورد اقسام اجسام بحث مى‌كند.مؤلف در فصل اول طى پنج مبحث وجود جوهرى را در جسم كه قابل انقسام نيست، و متناهى بودن اجزاء جسم را اثبات مى‌كند و جزء لا يتجزى را نفى نموده و از احكام جسم سخن مى‌گويد.مؤلف در فصل دوم جسم را به مركب و بسيط و جسم بسيط را به فلكى و عنصرى تقسيم مى‌كند.او در اين فصل طى 4 تقسيم بحث مى‌كند از بسائط فلكى و عنصرى و مركبات داراى مزاج و بدون مزاج.


او در قسم اول وجود محدد را و كروى بودن آن را اثبات مى‌كند و از فلك ثوابت، اقطاب اربعه، علل خسوف و كسوف و سائر مباحثى كه به نحوى با افلاك مرتبط است سخن مى‌گويد.در قسم دوم از بسائط عنصرى كه عبارت هستند از آب، آتش، هوا و زمين، بحث مى‌كند.او آراء حكماء را در اين رابطه مورد مناقشه قرار داده و طى 3مبحث به احكام عناصر و كيفيت تأثير و تأثر آنها مى‌پردازد.همچنين در قسم سوم و چهارم از مركباتى كه مزاج ندارند و از مركباتى كه داراى مزاج هستند صحبت مى‌كند.
او در قسم اول وجود محدد را و كروى بودن آن را اثبات مى‌كند و از فلك ثوابت، اقطاب اربعه، علل خسوف و كسوف و سائر مباحثى كه به نحوى با افلاك مرتبط است سخن مى‌گويد.در قسم دوم از بسائط عنصرى كه عبارت هستند از آب، آتش، هوا و زمين، بحث مى‌كند.او آراء حكماء را در اين رابطه مورد مناقشه قرار داده و طى 3مبحث به احكام عناصر و کیفیت تأثير و تأثر آنها مى‌پردازد.همچنين در قسم سوم و چهارم از مركباتى كه مزاج ندارند و از مركباتى كه داراى مزاج هستند صحبت مى‌كند.


مؤلف مقالۀ دوم خود را به جواهر مجرده اختصاص داده است كه از دو فصل تشكيل يافته است.در فصل اول طى 6 مبحث از نفس و احكام آن سخن مى‌گويد و در فصل دوم طى 3 مبحث از عقل بحث مى‌كند.او عقل را تعريف و اثبات كرده و احوالش را شرح مى‌دهد و در ادامه از ملائكه و جن و شياطين سخن مى‌گويد.
مؤلف مقالۀ دوم خود را به جواهر مجرده اختصاص داده است كه از دو فصل تشكيل يافته است.در فصل اول طى 6 مبحث از نفس و احكام آن سخن مى‌گويد و در فصل دوم طى 3 مبحث از عقل بحث مى‌كند.او عقل را تعريف و اثبات كرده و احوالش را شرح مى‌دهد و در ادامه از ملائكه و جن و شياطين سخن مى‌گويد.
خط ۱۰۵: خط ۱۰۵:
فصل دوم:مؤلف در فصل دوم طى 15 مبحث، معاد را شرح مى‌دهد.مباحثى كه در اين فصل مطرح شده عبارتند از:
فصل دوم:مؤلف در فصل دوم طى 15 مبحث، معاد را شرح مى‌دهد.مباحثى كه در اين فصل مطرح شده عبارتند از:


جايز بودن اعادۀ معدوم، منشأ اختلاف در معاد، مخلوق بودن بهشت و جهنم در حال حاضر، احوال قبر،ثواب و عقاب آخرت، كيفيت خلود در آنجا، شفاعت، توبه، امر به معروف و نهى از منكر.
جايز بودن اعادۀ معدوم، منشأ اختلاف در معاد، مخلوق بودن بهشت و جهنم در حال حاضر، احوال قبر،ثواب و عقاب آخرت، کیفیت خلود در آنجا، شفاعت، توبه، امر به معروف و نهى از منكر.


فصل سوم:مباحث اين فصل عبارتند از:اسماء، ايمان، اسلام و احكام آنها، كفر و فسق.
فصل سوم:مباحث اين فصل عبارتند از:اسماء، ايمان، اسلام و احكام آنها، كفر و فسق.


فصل چهارم:مؤلف در اين فصل طى 6 مبحث از امامت، كيفيت نصب آن، شروطى كه در امام لازم است، آنچه امامت به وسيلۀ آن ثابت مى‌شود،ضرورت نص، تشخيص امام بعد از پيامبر و افضل خلفاء بحث مى‌كند.
فصل چهارم:مؤلف در اين فصل طى 6 مبحث از امامت، کیفیت نصب آن، شروطى كه در امام لازم است، آنچه امامت به وسيلۀ آن ثابت مى‌شود،ضرورت نص، تشخيص امام بعد از پيامبر و افضل خلفاء بحث مى‌كند.


==ویژگی‌ها و معايب كتاب==
==ویژگی‌ها و معايب كتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش