۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'بهريرى' به 'بهرهگيرى') |
جز (جایگزینی متن - 'كيفيت' به 'کیفیت') |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
[[شيخ مفيد]]، انتقاد اول را مطلبى بسيار نادرست و مخالف با واقع مىداند و پاسخ مىدهد كه اثبات ولادت فرزند براى انسان از چندين راه؛ از جمله قابله و يا زن ديگرى در هنگام ولادت حاضر باشند و در حضور مردم به فرزند بودن مولود، براى شخص مورد نظر تصريح كند و ديگر خود صاحب فرزند اعتراف كند كه صاحب فرزند گرديده است و سوم دو نفر مسلمان عادل شهادت دهند كه پدر، اقرار به وجود فرزند كرده است. در مورد امام زمان(عج) همه اين راهها به اثبات رسيده است به گونهاى كه گروه زيادى از اهل فضل و علم و از مردان و زنان متديّن، همواره از امام عسکرى(ع) نقل كردهاند كه وجود فرزندى به نام مهدى(ع) اعتراف نموده و در حضور آنان به امامت ايشان بعد از خود تصريح كرده است. | [[شيخ مفيد]]، انتقاد اول را مطلبى بسيار نادرست و مخالف با واقع مىداند و پاسخ مىدهد كه اثبات ولادت فرزند براى انسان از چندين راه؛ از جمله قابله و يا زن ديگرى در هنگام ولادت حاضر باشند و در حضور مردم به فرزند بودن مولود، براى شخص مورد نظر تصريح كند و ديگر خود صاحب فرزند اعتراف كند كه صاحب فرزند گرديده است و سوم دو نفر مسلمان عادل شهادت دهند كه پدر، اقرار به وجود فرزند كرده است. در مورد امام زمان(عج) همه اين راهها به اثبات رسيده است به گونهاى كه گروه زيادى از اهل فضل و علم و از مردان و زنان متديّن، همواره از امام عسکرى(ع) نقل كردهاند كه وجود فرزندى به نام مهدى(ع) اعتراف نموده و در حضور آنان به امامت ايشان بعد از خود تصريح كرده است. | ||
و در مورد انتقاد دوم، شيخ معتقدند كه مانند انتقاد قبلى كاملاً بىاساس بوده، زيرا استدلال به عمل فردى بر صحت آن عمل، در صورتى صحيح و پذيرفته است كه معصوم و به دور از هر گونه خطاء و اشتباه باشد و همه امتهاى اسلامى بر اين عقيده هستند كه جعفر داراى چنين مقامى نبوده است. انتقاد سوم را هم شيخ نقد و پاسخ مىدهند كه وصيّت امام حسن عسکرى به مادرش، مويّد اين مطلب است كه وى مىخواسته ولادت و وجود فرزند خود را پنهان داشته و از ريختن خونش به دست آن كسانى كه چنين كارى را حلال و درست دانستهاند، جلوگيرى كند و اگر در وصيت نامى از فرزند خود مىبرد و يا شخصاً به مادرش وصيت مىنمود، بدون ترديد نقض غرض مىشد و هدف نهایى ايشان كه حفظ امام(ع) بود، به دست نمىآمد. شيخ در ادامه، ديگر انتقادات را هم كاملاً بىاساس و پاسخ لازم را براى هر كدام ارائه مىدهند و به ذكر فلسفه غيبت، طول عمر، آثار وجودى، استمرار امامت، | و در مورد انتقاد دوم، شيخ معتقدند كه مانند انتقاد قبلى كاملاً بىاساس بوده، زيرا استدلال به عمل فردى بر صحت آن عمل، در صورتى صحيح و پذيرفته است كه معصوم و به دور از هر گونه خطاء و اشتباه باشد و همه امتهاى اسلامى بر اين عقيده هستند كه جعفر داراى چنين مقامى نبوده است. انتقاد سوم را هم شيخ نقد و پاسخ مىدهند كه وصيّت امام حسن عسکرى به مادرش، مويّد اين مطلب است كه وى مىخواسته ولادت و وجود فرزند خود را پنهان داشته و از ريختن خونش به دست آن كسانى كه چنين كارى را حلال و درست دانستهاند، جلوگيرى كند و اگر در وصيت نامى از فرزند خود مىبرد و يا شخصاً به مادرش وصيت مىنمود، بدون ترديد نقض غرض مىشد و هدف نهایى ايشان كه حفظ امام(ع) بود، به دست نمىآمد. شيخ در ادامه، ديگر انتقادات را هم كاملاً بىاساس و پاسخ لازم را براى هر كدام ارائه مىدهند و به ذكر فلسفه غيبت، طول عمر، آثار وجودى، استمرار امامت، کیفیت شناخت امام(عج) و تفاوت نظريه اماميّه و ديگر فرق شيعه درباره حضرت مهدى(ع) را بررسى و تحليل مىكند. | ||
== گزارش وضعيت== | == گزارش وضعيت== |
ویرایش