پرش به محتوا

سفرنامه میرزا خانلرخان اعتصام الملک: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' ،' به '،'
(صفحه ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'> [[پرونده:NUR12042J1.jpg|بندانگش» ایجاد کرد.)
 
جز (جایگزینی متن - ' ،' به '،')
خط ۱۲: خط ۱۲:
|data-type='authors'|[[محمودی، منوچهر]] (به کوشش)
|data-type='authors'|[[محمودی، منوچهر]] (به کوشش)


[[اعتصام الملک ، خانلر]] (نويسنده)
[[اعتصام الملک، خانلر]] (نويسنده)
|-
|-
|زبان  
|زبان  
خط ۵۵: خط ۵۵:
فصل اول؛ شامل دو بخش پيش‌گفتار و شرح حال ميرزا خانلرخان اعتصام‌الملك مى‌باشد. در پيش‌گفتار، چگونگى جمع‌آورى اين كتاب توسط آقاى محمودى و در بخش بعدى اطلاعاتى از زندگى مولف كتاب، ذكر شده است.
فصل اول؛ شامل دو بخش پيش‌گفتار و شرح حال ميرزا خانلرخان اعتصام‌الملك مى‌باشد. در پيش‌گفتار، چگونگى جمع‌آورى اين كتاب توسط آقاى محمودى و در بخش بعدى اطلاعاتى از زندگى مولف كتاب، ذكر شده است.


فصل دوم « روزنامه سفر لندن از تاريخ 17 محرم 1280 تا 10 شوال 1281»؛ با يك عكس از خانلرخان و صفحه اول روزنامه سفر لندن با دست خط وى، شروع مى‌شود. در اين بخش نويسنده شرح سفر خويش را از تبريز آغاز كرده و به صورت روزانه و شهر به شهر و كشور به كشور خاطرات سفر را يادداشت نموده است؛ همانند، «روز شنبه بيست و چهارم ، سياحت اوچ كليسا كه در سه فزسخى ايروان و از راه بركران است، رفتيم. قصبه‌اى است بغايت معمور. سكنه‌ى آنجا كلا ارامنه‌اند. اصل كليسا بنايى است، سخت استوار و بغايت محكم. بانى آن را مى‌گويند جرجيس نبى بوده است. پايه و سقف و ستون جمعا از سنگ‌هاى تراشيده، فضايى وسيع و عمارتى منيع دارد...».
فصل دوم « روزنامه سفر لندن از تاريخ 17 محرم 1280 تا 10 شوال 1281»؛ با يك عكس از خانلرخان و صفحه اول روزنامه سفر لندن با دست خط وى، شروع مى‌شود. در اين بخش نويسنده شرح سفر خويش را از تبريز آغاز كرده و به صورت روزانه و شهر به شهر و كشور به كشور خاطرات سفر را يادداشت نموده است؛ همانند، «روز شنبه بيست و چهارم، سياحت اوچ كليسا كه در سه فزسخى ايروان و از راه بركران است، رفتيم. قصبه‌اى است بغايت معمور. سكنه‌ى آنجا كلا ارامنه‌اند. اصل كليسا بنايى است، سخت استوار و بغايت محكم. بانى آن را مى‌گويند جرجيس نبى بوده است. پايه و سقف و ستون جمعا از سنگ‌هاى تراشيده، فضايى وسيع و عمارتى منيع دارد...».


مولف در هنگام نوشتن سفرنامه خويش گزارشات دقيقى از روستاها و مناطق جغرافيايى ميان راه به خواننده ارائه مى‌دهد و تمام مكان‌هايى كه از آن عبور كرده‌اند، را به صورت كامل شرح كرده است و گزارشات خوبى از اين مناطق در آن روزگار بدست مى‌دهد كه از اين لحاظ داراى اهميت مى‌باشد. چنانكه كه در گزارش بالا تمامى بنا و ساكنان و بخش‌هاى مختلف اين كليسا، نقاشى‌هاى كشيده شده بر ديوارها، لباس مسيحيان اين منطقه، بزرگ ايشان و چگونگى اطاعت از وى و مبالغ زيادى كه در آنجا وجود و صرف مى‌شود، ياد شده است.
مولف در هنگام نوشتن سفرنامه خويش گزارشات دقيقى از روستاها و مناطق جغرافيايى ميان راه به خواننده ارائه مى‌دهد و تمام مكان‌هايى كه از آن عبور كرده‌اند، را به صورت كامل شرح كرده است و گزارشات خوبى از اين مناطق در آن روزگار بدست مى‌دهد كه از اين لحاظ داراى اهميت مى‌باشد. چنانكه كه در گزارش بالا تمامى بنا و ساكنان و بخش‌هاى مختلف اين كليسا، نقاشى‌هاى كشيده شده بر ديوارها، لباس مسيحيان اين منطقه، بزرگ ايشان و چگونگى اطاعت از وى و مبالغ زيادى كه در آنجا وجود و صرف مى‌شود، ياد شده است.
خط ۶۱: خط ۶۱:
مولف سفر خود را با كشتى ادامه در اروپا شرقى ادامه داده است و در بعضى مواقع به خاطر حاضر نبودن كشتى بخار سفر وى به تعويق افتاده است. چنانكه از مطالب كتاب برداشت مى‌شود، مولف اعتقاد زيادى به استخاره داشته و زمانى كه كسالتى بر او عارض شده بوده است به حكم استخاره مسهلى خورده است و سلامتى حاصل شده است.
مولف سفر خود را با كشتى ادامه در اروپا شرقى ادامه داده است و در بعضى مواقع به خاطر حاضر نبودن كشتى بخار سفر وى به تعويق افتاده است. چنانكه از مطالب كتاب برداشت مى‌شود، مولف اعتقاد زيادى به استخاره داشته و زمانى كه كسالتى بر او عارض شده بوده است به حكم استخاره مسهلى خورده است و سلامتى حاصل شده است.


وى در شرح شهر استانبول مى‌نويسد كه «توصيف وضع شهر اسلامبول از حيز تحرير خارج است. از قراريكه از جمعى معتبر شنيدم ، آن‌طور مكان بحسب خلقت طبيعى در كره خاك وضع نشده است...». مولف چنان اين شهر را توصيف كرده است كه خواننده كتاب مى‌تواند همراه مولف در جاى جاى مكان‌ها و مناطق ذكر شده شهر خود را و ديدن‌هايى آن را تصور كند.
وى در شرح شهر استانبول مى‌نويسد كه «توصيف وضع شهر اسلامبول از حيز تحرير خارج است. از قراريكه از جمعى معتبر شنيدم، آن‌طور مكان بحسب خلقت طبيعى در كره خاك وضع نشده است...». مولف چنان اين شهر را توصيف كرده است كه خواننده كتاب مى‌تواند همراه مولف در جاى جاى مكان‌ها و مناطق ذكر شده شهر خود را و ديدن‌هايى آن را تصور كند.


همچنين اسامى كسانى را كه در اين سفر با او بوده‌اند، ذكر كرده است. براى مثال:« روز شنبه هفدهم شهر محرم الحرام، چهار ساعت از روز رفته، از تبريز به همره جمعى از صاحب منصبان اين دولت پاينده... و اسامى آنان بر اين فصل است:
همچنين اسامى كسانى را كه در اين سفر با او بوده‌اند، ذكر كرده است. براى مثال:« روز شنبه هفدهم شهر محرم الحرام، چهار ساعت از روز رفته، از تبريز به همره جمعى از صاحب منصبان اين دولت پاينده... و اسامى آنان بر اين فصل است:
خط ۱۱۰: خط ۱۱۰:
[[رده:تاریخ]]
[[رده:تاریخ]]
[[رده:تاریخ ایران]]
[[رده:تاریخ ایران]]
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش