۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ابن حبيب، محمد بن حبيب' به 'ابن حبیب، محمد بن حبیب') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۲: | خط ۳۲: | ||
}} | }} | ||
'''المُحبّر'''، اثر ابوجعفر محمد بن حبیب بن امیة بن عمرو هاشمی | '''المُحبّر'''، اثر [[ابن حبیب، محمد بن حبیب|ابوجعفر محمد بن حبیب بن امیة بن عمرو هاشمی بغدادی]]، معروف به [[ابن حبیب، محمد بن حبیب|ابن حبیب]] (متوفی 245ق)، است که در یک جلد با تحقیق و تصحیح [[حسن، سيد کسروي|حسن سید کسروی]] منتشر شده است. این کتاب، مشتمل بر مطالب متنوع تاریخی است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب، مشتمل است بر: مقدمه ناشر، اهدائیه و مقدمه محقق، زندگینامه مؤلف، روش تحقیق کتاب، سخنی درباره چاپ پیشین کتاب و متن اصلی بدون تبویب و فصلبندی خاص. | کتاب، مشتمل است بر: مقدمه ناشر، اهدائیه و مقدمه محقق، زندگینامه مؤلف، روش تحقیق کتاب، سخنی درباره چاپ پیشین کتاب و متن اصلی بدون تبویب و فصلبندی خاص. | ||
نویسنده، از منابع متعدد انساب، شعر و لغت استفاده کرده است که از آن جمله است: | نویسنده، از منابع متعدد انساب، شعر و لغت استفاده کرده است که از آن جمله است: «[[جمهرة النسب لإبن الكلبي|جمهرة الأنساب لابن الكلبي]]»، «[[دواوين فرزدق]]»، «[[دواوين ابن قيس الرقيات]]» و «[[دواوين لبيد]]»<ref>ر.ک: ترجمه مؤلف، ص19</ref>. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
محقق کتاب، کلمه «المحبَّر» را به «المحسَّن أو المزيَّن أو المجمَّل أو المنمَّق»، یعنی زیبا و آراسته و زینتشده معنا کرده است. وی سپس با رجوع به لسان العرب ابن منظور، درباره این ماده چنین آورده است: هر خط یا کلام یا شعر یا غیر آن که نیکو باشد<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص10</ref>. | محقق کتاب، کلمه «المحبَّر» را به «المحسَّن أو المزيَّن أو المجمَّل أو المنمَّق»، یعنی زیبا و آراسته و زینتشده معنا کرده است. وی سپس با رجوع به لسان العرب ابن منظور، درباره این ماده چنین آورده است: هر خط یا کلام یا شعر یا غیر آن که نیکو باشد<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص10</ref>. | ||
بخش اعظم آثار ابن حبیب را کتب انساب تشکیل مىدهد. تقریباً همه کتابها و رسالههایى که از او به چاپ رسیده، در همین زمینه یا در باب ضبط اسماء است. کتابهای شعر، که وی جمعآوری و تدوین یا روایت کرده نیز بسیار متعدد است. همچنین از عناوین کتابهای مفقود او مىتوان دریافت که وی در لغت و حدیث و حتى «انواء» آثاری را تألیف کرده بوده است؛ البته سیوطى مىگوید که کتابهای او را بررسى کرده و در آنها از نظر لغت، خلط و اشتباه فراوان یافته است <ref>ر.ک: آذرنوش، آذرتاش، ج3، ص307</ref>. | بخش اعظم آثار ابن حبیب را کتب انساب تشکیل مىدهد. تقریباً همه کتابها و رسالههایى که از او به چاپ رسیده، در همین زمینه یا در باب ضبط اسماء است. کتابهای شعر، که وی جمعآوری و تدوین یا روایت کرده نیز بسیار متعدد است. همچنین از عناوین کتابهای مفقود او مىتوان دریافت که وی در لغت و حدیث و حتى «انواء» آثاری را تألیف کرده بوده است؛ البته [[سیوطی، عبدالرحمن بن ابیبکر|سیوطى]] مىگوید که کتابهای او را بررسى کرده و در آنها از نظر لغت، خلط و اشتباه فراوان یافته است <ref>ر.ک: آذرنوش، آذرتاش، ج3، ص307</ref>. | ||
المُحَبّر که حاجى خلیفه آن را | المُحَبّر که حاجى خلیفه آن را «[[تاريخ الخلفاء]]» نیز خوانده است، مهمترین اثر ابن حبیب است. مطالب این کتاب با المُنمَّق یکى است. «[[المنمق و شرح أحوال قريش]]»، شامل شرح احوال آدم(ع) و سلسله پیامبران و سپس قریش و پیامبر اسلام(ص) میباشد<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
از جمله کسانی که ابن حبیب از آنها فراوان نقل میکند کلبی و پسرش ابن کلبی است. چون ابن کلبی و پدرش از عالمترین افراد به احوال عرب جاهلی بودند. میتوان گفت: مهمترین منابع محبّر، کتابهای کلبی و پسرش است. مؤیّد این ادعا مشابهت عناوین فصلهای محبر است با نام کتابهایی که به ابن کلبی نسبت میدهند<ref>فاطمی، سید حسن، ص84</ref>. | از جمله کسانی که [[ابن حبیب، محمد بن حبیب|ابن حبیب]] از آنها فراوان نقل میکند کلبی و پسرش ابن کلبی است. چون ابن کلبی و پدرش از عالمترین افراد به احوال عرب جاهلی بودند. میتوان گفت: مهمترین منابع محبّر، کتابهای کلبی و پسرش است. مؤیّد این ادعا مشابهت عناوین فصلهای محبر است با نام کتابهایی که به ابن کلبی نسبت میدهند<ref>فاطمی، سید حسن، ص84</ref>. | ||
کتاب، شامل مجموعهای از مطالب تاریخی متنوع و پراکنده است که برخی از آنها در کتابی یافت نمیشود یا در کتابی با این قدمت وجود ندارد. برخی از عنوانهای آن عبارتند از: | کتاب، شامل مجموعهای از مطالب تاریخی متنوع و پراکنده است که برخی از آنها در کتابی یافت نمیشود یا در کتابی با این قدمت وجود ندارد. برخی از عنوانهای آن عبارتند از: | ||
عمر پیامبران، شبیهان به پیامبر اسلام(ص)، دربانهای پیامبر و خلفا، دامادهای پیامبر و امام علی(ع) و امام حسن(ع) و ابوبکر و عمر و عثمان و خلفای اموی و عباسی و…، کسانی که پیش از بعثت پیامبر بتپرستی را ترک کردند، فرستادگان پیامبر بهسوی پادشاهان و اشراف، اطعامکنندگان در جنگ بدر، همسران پیامبر، باجناقهای پیامبر، جنگهای رسول خدا، نامگذاری شدهها به محمد، پیامبرانی که مختون به دنیا آمدند، اذانگوهای قریش، کسانی که برای حضور در جنگ تبوک گریه کردند، مسخرهکنندگان قریش، زنانی که آرزوی مرگ پیامبر را داشتند، آنچه در جاهلیت بوده و در اسلام باقی ماند، جاسوسهای پیامبر، حاضران در جنگ بدر، احمقها، زنانی که با پیامبر بیعت کردند، اصحابی که در جنگ جمل و صفین در رکاب امام علی(ع) حضور داشتند، کسانی که با داشتن ده زن به اسلام گرویدند، جمعکنندگان قرآن در عصر پیامبر، زنانی که به مشرکان ملحق شدند، منافقان، حواریان پیامبر(ص)<ref>ر.ک: همان، ص85</ref>. | |||
عمر پیامبران، شبیهان به پیامبر اسلام(ص)، دربانهای پیامبر و خلفا، دامادهای پیامبر و [[امام على(ع)|امام علی(ع)]] و امام حسن(ع) و ابوبکر و عمر و عثمان و خلفای اموی و عباسی و…، کسانی که پیش از بعثت پیامبر بتپرستی را ترک کردند، فرستادگان پیامبر بهسوی پادشاهان و اشراف، اطعامکنندگان در جنگ بدر، همسران پیامبر، باجناقهای پیامبر، جنگهای رسول خدا، نامگذاری شدهها به محمد، پیامبرانی که مختون به دنیا آمدند، اذانگوهای قریش، کسانی که برای حضور در جنگ تبوک گریه کردند، مسخرهکنندگان قریش، زنانی که آرزوی مرگ پیامبر را داشتند، آنچه در جاهلیت بوده و در اسلام باقی ماند، جاسوسهای پیامبر، حاضران در جنگ بدر، احمقها، زنانی که با پیامبر بیعت کردند، اصحابی که در جنگ جمل و صفین در رکاب [[امام على(ع)|امام علی(ع)]] حضور داشتند، کسانی که با داشتن ده زن به اسلام گرویدند، جمعکنندگان قرآن در عصر پیامبر، زنانی که به مشرکان ملحق شدند، منافقان، حواریان پیامبر(ص)<ref>ر.ک: همان، ص85</ref>. | |||
برخی مطالب نویسنده توسط محقق کتاب مورد نقد قرار گرفته است؛ بهعنوان مثال نویسنده در ذکر افرادی که احوَل و دارای چشمان لوچ بودهاند نام عمر بن خطاب را ذکر کرده است. محقق کتاب با رد این مطلب چنین مینویسد که در غیر این منبع در کتاب دیگری ندیده و نخوانده که عمر بن خطاب را به این صفت متصف کرده باشند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص304، پاورقی 2</ref>. | برخی مطالب نویسنده توسط محقق کتاب مورد نقد قرار گرفته است؛ بهعنوان مثال نویسنده در ذکر افرادی که احوَل و دارای چشمان لوچ بودهاند نام عمر بن خطاب را ذکر کرده است. محقق کتاب با رد این مطلب چنین مینویسد که در غیر این منبع در کتاب دیگری ندیده و نخوانده که عمر بن خطاب را به این صفت متصف کرده باشند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص304، پاورقی 2</ref>. | ||
خط ۶۳: | خط ۶۴: | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== |
ویرایش