۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر = NUR11641J1.jpg | عنوان = بلوغ المرام في شرح مسك الختام |...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
}} | }} | ||
'''بلوغ المرام في شرح مسك الختام'''، تألیف حسین بن احمد عرشی (زنده در سال 1318ق)، شرحی است بر منظومه عربی خود در شرححال حاکمان و داعیان یمن و حوادث آن تا سال 1318ق. الأب انستاس ماری کرملی شرح حوادث یمن را تا انتهای ربیعالاول 1358ق/1939م ادامه داده است. | '''بلوغ المرام في شرح مسك الختام'''، تألیف [[عرشی، حسین بن احمد|حسین بن احمد عرشی]] (زنده در سال 1318ق)، شرحی است بر منظومه عربی خود در شرححال حاکمان و داعیان یمن و حوادث آن تا سال 1318ق. [[کرملی، انستاس ماری|الأب انستاس ماری کرملی]] شرح حوادث یمن را تا انتهای ربیعالاول 1358ق/1939م ادامه داده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
این کتاب همانگونه که در مقدمهاش آمده «کتابی غیر معروف با نویسندهای مجهول و گمنام است» <ref>ر.ک: سبب نشر هذا الکتاب، صفحه د</ref>. در ابتدای اثر تحت عنوان ترجمه مؤلف چنین میخوانیم: «در هیچ کتابی شرححال نویسنده را نیافتم و احدی را در صنعا و بغداد و قاهره ندیدم که من را بر یک کلمه درباره او راهنمایی کند. تنها از لابهلای متن فهمیدیم که نویسنده کتاب زیدی است و در سال 1318ق زنده بوده است»<ref>ر.ک: ترجمة المؤلف، ص1</ref>. | این کتاب همانگونه که در مقدمهاش آمده «کتابی غیر معروف با نویسندهای مجهول و گمنام است» <ref>ر.ک: سبب نشر هذا الکتاب، صفحه د</ref>. در ابتدای اثر تحت عنوان ترجمه مؤلف چنین میخوانیم: «در هیچ کتابی شرححال نویسنده را نیافتم و احدی را در صنعا و بغداد و قاهره ندیدم که من را بر یک کلمه درباره او راهنمایی کند. تنها از لابهلای متن فهمیدیم که نویسنده کتاب زیدی است و در سال 1318ق زنده بوده است»<ref>ر.ک: ترجمة المؤلف، ص1</ref>. | ||
نویسنده در ابتدای اثر پس از ذکر نام کتاب بهعنوان «بلوغ المرام، شرح مسك الختام، فيمن تولی اليمن الميمون من ملك و امام»، این کتاب را حاوی شرححال حاکمان یمن از ابتدای دولت اموی تا سال نگارش کتاب یعنی سال 1318ق دانسته است. حاکمانی از مذاهب، گروهها و احوال مخالف و ناپایدار. وی سپس به کلامی از امیرالمؤمنین علی(ع) اشاره کرده که میفرماید: «زمین هیچگاه از حجت الهى خالى نیست، که براى خدا با برهان روشن قیام کند، یا آشکار و شناخته شده، یا بیمناک و پنهان، تا دلایل الهی و مشعلهای فروزان خدا از بین نرود. و آنان چند نفرند و کجایند؟ به خدا سوگند که تعدادشان اندک و مقام و منزلتشان نزد خدا بسی بزرگ و ارجمند است... آه چه سخت اشتیاق دیدارشان را دارم!». و این روایت را حمل بر حکومت داعیان زیدی در مغرب و عراق میکند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص4</ref>. | نویسنده در ابتدای اثر پس از ذکر نام کتاب بهعنوان «بلوغ المرام، شرح مسك الختام، فيمن تولی اليمن الميمون من ملك و امام»، این کتاب را حاوی شرححال حاکمان یمن از ابتدای دولت اموی تا سال نگارش کتاب یعنی سال 1318ق دانسته است. حاکمانی از مذاهب، گروهها و احوال مخالف و ناپایدار. وی سپس به کلامی از [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] اشاره کرده که میفرماید: «زمین هیچگاه از حجت الهى خالى نیست، که براى خدا با برهان روشن قیام کند، یا آشکار و شناخته شده، یا بیمناک و پنهان، تا دلایل الهی و مشعلهای فروزان خدا از بین نرود. و آنان چند نفرند و کجایند؟ به خدا سوگند که تعدادشان اندک و مقام و منزلتشان نزد خدا بسی بزرگ و ارجمند است... آه چه سخت اشتیاق دیدارشان را دارم!». و این روایت را حمل بر حکومت داعیان زیدی در مغرب و عراق میکند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص4</ref>. | ||
وی ادامه میدهد: «پس بدان من در این منظومه شیوهای را پیش گرفتم که احدی از فحول نظم و شعر نرفته است». و سپس از اختصار در این منظومه و اینکه از ذکر اسامی داعیان زیدی به جهت دلالت منظومه و معلوم بودن نام آنها سخن گفته است. و اینکه بهاندازه نیاز بر این منظومه شرح و تعلیقه نوشته است<ref>ر.ک: همان، ص6</ref>. | وی ادامه میدهد: «پس بدان من در این منظومه شیوهای را پیش گرفتم که احدی از فحول نظم و شعر نرفته است». و سپس از اختصار در این منظومه و اینکه از ذکر اسامی داعیان زیدی به جهت دلالت منظومه و معلوم بودن نام آنها سخن گفته است. و اینکه بهاندازه نیاز بر این منظومه شرح و تعلیقه نوشته است<ref>ر.ک: همان، ص6</ref>. | ||
عرشی در ابتدای اثر، یمن و حوادث آن را اینگونه معرفی میکند: یمن مبارک محل تاختوتاز امراء و عرصه عجایبی بوده که خواهی دید. بیشتر ایشان از غیر اهلبیت بودهاند. جز اندکی از آنها که از ملازمان کتاب الهی و ثابتقدم بودند. صنعا که امالقری یمن است محل نزول تمام فتنههاست. معاویة بن ابیسفیان، بسر بن ارطاة را بر سه هزار نفر مردم شام حاکم نمود و او را امر کرد که بر شیعه علی در یمن سخت بگیرد. او همه را از صفین بازگرداند و همواره مشهور به قتل شیعه در هر کجای که ایشان را مییافت بود، تا اینکه وارد صنعا شد. عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب که در صنعا کارگزار علی(ع) بود از ترس او فرار کرد. بسر در صنعا اقامت گزید و دو طفل صغیر عبدالله را شهید کرد. این دو شهید را در صنعا دفن کردند و به نام آن دو نامگذاری شد<ref>ر.ک: همان، ص9-8</ref>. | [[عرشی، حسین بن احمد|عرشی]] در ابتدای اثر، یمن و حوادث آن را اینگونه معرفی میکند: یمن مبارک محل تاختوتاز امراء و عرصه عجایبی بوده که خواهی دید. بیشتر ایشان از غیر اهلبیت بودهاند. جز اندکی از آنها که از ملازمان کتاب الهی و ثابتقدم بودند. صنعا که امالقری یمن است محل نزول تمام فتنههاست. معاویة بن ابیسفیان، بسر بن ارطاة را بر سه هزار نفر مردم شام حاکم نمود و او را امر کرد که بر شیعه علی در یمن سخت بگیرد. او همه را از صفین بازگرداند و همواره مشهور به قتل شیعه در هر کجای که ایشان را مییافت بود، تا اینکه وارد صنعا شد. عبدالله بن عباس بن عبدالمطلب که در صنعا کارگزار [[امام على(ع)|علی(ع)]] بود از ترس او فرار کرد. بسر در صنعا اقامت گزید و دو طفل صغیر عبدالله را شهید کرد. این دو شهید را در صنعا دفن کردند و به نام آن دو نامگذاری شد<ref>ر.ک: همان، ص9-8</ref>. | ||
نویسنده پیروان فرقه اسماعیلیه را متظاهر به اسلام و در واقع کافر میداند: بدان که باطنیه، که خداوند متعال خوار و ذلیلشان کند، از بتپرستان به حال اسلام مضرتر هستند، آنها را باطنیه نامیدهاند چراکه کفر خویش را مخفی و تظاهر به اسلام میکنند. و پنهان میشوند تا اینکه توانایی قیام و اظهار کفر خویش را پیدا کنند. ایشان به اجماع مسلمین ملحدند و اسماعیلیه نامیده میشوند چراکه ائمه پنهان خود را آنگونه که گمان میکنند به اسماعیل بن جعفر بن صادق(ع) نسبت میدهند. و عبیدیه نیز نامیده میشوند بهخاطر گرایششان به عبیدالله بن میمون قداح که باطنیه او را از ائمه مستور میدانند. عبیدیون، از اولاد عبیدالله، والیان مصر آن زمان بودند و اکنون «شیعه» نامیده میشوند؛ لکن این اظهار محبت به اولاد رسولالله(ص) و ادعای تشیع و پیروی از ایشان برای ورود به راه کفر است<ref>ر.ک: همان، ص21</ref>. | نویسنده پیروان فرقه اسماعیلیه را متظاهر به اسلام و در واقع کافر میداند: بدان که باطنیه، که خداوند متعال خوار و ذلیلشان کند، از بتپرستان به حال اسلام مضرتر هستند، آنها را باطنیه نامیدهاند چراکه کفر خویش را مخفی و تظاهر به اسلام میکنند. و پنهان میشوند تا اینکه توانایی قیام و اظهار کفر خویش را پیدا کنند. ایشان به اجماع مسلمین ملحدند و اسماعیلیه نامیده میشوند چراکه ائمه پنهان خود را آنگونه که گمان میکنند به اسماعیل بن جعفر بن صادق(ع) نسبت میدهند. و عبیدیه نیز نامیده میشوند بهخاطر گرایششان به عبیدالله بن میمون قداح که باطنیه او را از ائمه مستور میدانند. عبیدیون، از اولاد عبیدالله، والیان مصر آن زمان بودند و اکنون «شیعه» نامیده میشوند؛ لکن این اظهار محبت به اولاد رسولالله(ص) و ادعای تشیع و پیروی از ایشان برای ورود به راه کفر است<ref>ر.ک: همان، ص21</ref>. | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
از جمله امتیازات کتاب اطلاعاتی است که در رابطه فرق و مذاهب اسلامی ارائه کرده است. فرقه ادریسیه از جمله مذاهبی است که توسط سید احمد بن ادریس حسنی بنیان نهاده شد. فرقه مرغنیه نیز توسط شاگردش «سید علی میرغنی» در سودان ایجاد شد<ref>ر.ک: همان، ص109</ref>. | از جمله امتیازات کتاب اطلاعاتی است که در رابطه فرق و مذاهب اسلامی ارائه کرده است. فرقه ادریسیه از جمله مذاهبی است که توسط سید احمد بن ادریس حسنی بنیان نهاده شد. فرقه مرغنیه نیز توسط شاگردش «سید علی میرغنی» در سودان ایجاد شد<ref>ر.ک: همان، ص109</ref>. | ||
کتاب «بلوغ المرام» در صفحه 82 به پایان آمده است. پس از الأب انستاس ماری | کتاب «بلوغ المرام» در صفحه 82 به پایان آمده است. پس از [[کرملی، انستاس ماری|الأب انستاس ماری کرملی]]، شرح حوادث یمن پس از سال 1318ق را در ضمن چهار بخش الحاقی تا سال 1385ق ادامه داده است. در حقیقت معرفی شهرهای یمن، زبان یمنیها، معادن یمن و اتفاقیات، معاهدات و تقریرات یمن در این ملحقات ارائه شده است. | ||
در انتهای کتاب نیز تحت عنوان «المنتجعات التي إرتدناها» شانزده اثر در رابطه با تاریخ یمن با ذکر نسخه، تعداد ابواب و محتوای آن معرفی شده است؛ | در انتهای کتاب نیز تحت عنوان «المنتجعات التي إرتدناها» شانزده اثر در رابطه با تاریخ یمن با ذکر نسخه، تعداد ابواب و محتوای آن معرفی شده است؛ «[[الإتحاف بحب الأشراف|إتحاف بحب الأشراف]]» تألیف [[شبراوی، عبدالله بن محمد|عبدالله بن محمد شبراوی]]، «الإكلیل: الجزء الثامن» تألیف حسن بن احمد همدانی (متوفی 334ق)، «البدر الطالع بمحاسن من بعد القرن السابع»، تألیف [[شوکانی، محمد|محمد بن علی شوکانی]] (متوفی 1250ق) از جمله این آثارند<ref>ر.ک: ص276-255</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
== وابستهها == | == وابستهها == | ||
[[الإتحاف بحب الأشراف]] | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
ویرایش