پرش به محتوا

التفسير المعين: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۳: خط ۴۳:




«التفسير المعين للواعظين و المتعظين»، اثر محمد هويدى، از علماى شيعى لبنان، تفسيرى است كه به گفته خود نويسنده، براى مسلمانان عادى و معمولى و نه انديشمندان و پژوهشگران و حداكثر براى مبلغان و وعاظ مجالس مذهبى، تأليف شده است <ref>روزبه، يوسف، ص 124</ref>.
'''التفسير المعين للواعظين و المتعظين'''، اثر محمد هويدى، از علماى شيعى لبنان، تفسيرى است كه به گفته خود نويسنده، براى مسلمانان عادى و معمولى و نه انديشمندان و پژوهشگران و حداكثر براى مبلغان و وعاظ مجالس مذهبى، تأليف شده است <ref>روزبه، يوسف، ص 124</ref>.


== ساختار ==
== ساختار ==
خط ۵۷: خط ۵۷:
در مقدمه نويسنده، به ويژگى‌هاى اين تفسير، اشاره شده است؛ ويژگى‌هايى از قبيل:
در مقدمه نويسنده، به ويژگى‌هاى اين تفسير، اشاره شده است؛ ويژگى‌هايى از قبيل:


1. شرح و توضيح بيش از هفت هزار كلمه و متن قرآنى؛
#شرح و توضيح بيش از هفت هزار كلمه و متن قرآنى؛
 
#مشخص كردن عدد آيات با خطى جداگانه در هنگام شرح، براى سهولت دستيابى به متن قرآن؛
2. مشخص كردن عدد آيات با خطى جداگانه در هنگام شرح، براى سهولت دستيابى به متن قرآن؛
#آوردن احاديث واردشده در فضيلت سوره‌ها و ثواب خواندن آن‌ها؛
 
#انتخاب يك موضوع از موضوعات آيات هر صفحه و ارجاع ديگر موضوعات به آيات مناسب با آن‌ها در صفحه‌هاى ديگر؛
3. آوردن احاديث واردشده در فضيلت سوره‌ها و ثواب خواندن آن‌ها؛
#اگر در يك موضوع، احاديث متعددى از پيامبر(ص) يا معصومين(ع) وجود داشته، براى اختصار، اسم شريف پيامبر(ص) يا معصوم(ع) در حديث اول آمده است و بقيه احاديث فقط با شماره ذكر شده است؛
 
#موضوعات واردشده در پايين صفحات، دو قسمت هستند: يك قسم آن كه در قرآن كريم به‌صراحت نام برده شده‌اند، مانند نماز (صلاة)، حج، رزق، جهاد و علم؛ قسمتى ديگر كه در مفهوم آيات به آن‌ها اشاره شده است، مانند حقد (كينه)، تاريخ، فرصت، تجربه و غيرت؛
4. انتخاب يك موضوع از موضوعات آيات هر صفحه و ارجاع ديگر موضوعات به آيات مناسب با آن‌ها در صفحه‌هاى ديگر؛
#براى موضوعات تفسير، فهرستى بر اساس شماره صفحات قرآن و فهرستى ديگر به‌صورت ابجدى شامل آيات موضوعات مطرح‌شده، تهيه شده است <ref>مقدمه، ص 5</ref>.
 
5. اگر در يك موضوع، احاديث متعددى از پيامبر(ص) يا معصومين(ع) وجود داشته، براى اختصار، اسم شريف پيامبر(ص) يا معصوم(ع) در حديث اول آمده است و بقيه احاديث فقط با شماره ذكر شده است؛
 
6. موضوعات واردشده در پايين صفحات، دو قسمت هستند: يك قسم آن كه در قرآن كريم به‌صراحت نام برده شده‌اند، مانند نماز (صلاة)، حج، رزق، جهاد و علم؛ قسمتى ديگر كه در مفهوم آيات به آن‌ها اشاره شده است، مانند حقد (كينه)، تاريخ، فرصت، تجربه و غيرت؛
 
7. براى موضوعات تفسير، فهرستى بر اساس شماره صفحات قرآن و فهرستى ديگر به‌صورت ابجدى شامل آيات موضوعات مطرح‌شده، تهيه شده است <ref>مقدمه، ص 5</ref>.


مفسر در اين تفسير، علاوه بر توضيح برخى واژگان قرآنى، بيش از پنج هزار حديث در پانصد موضوع اساسى را از پيامبر(ص) گردآورده است. هرچند كه نويسنده اين تفسير را بيشتر براى وعاظ، خطبا و مخاطبان خاص تأليف كرده، اما با نگاهى اجمالى مى‌توان دريافت كه تحقيقش مى‌تواند راهنماى معلمان و دانش‌پژوهان جوان نيز باشد <ref>كتاب و نشريات، ص 27</ref>.
مفسر در اين تفسير، علاوه بر توضيح برخى واژگان قرآنى، بيش از پنج هزار حديث در پانصد موضوع اساسى را از پيامبر(ص) گردآورده است. هرچند كه نويسنده اين تفسير را بيشتر براى وعاظ، خطبا و مخاطبان خاص تأليف كرده، اما با نگاهى اجمالى مى‌توان دريافت كه تحقيقش مى‌تواند راهنماى معلمان و دانش‌پژوهان جوان نيز باشد <ref>كتاب و نشريات، ص 27</ref>.
خط ۷۵: خط ۶۹:
شايد بتوان فوايد اين تفسير را در مؤلفه‌هاى زير خلاصه نمود:
شايد بتوان فوايد اين تفسير را در مؤلفه‌هاى زير خلاصه نمود:


1. دستيابى به معانى روشن و ساده متن‌هاى قرآنى كه با همه سطوح تناسب داشته باشد؛
#دستيابى به معانى روشن و ساده متن‌هاى قرآنى كه با همه سطوح تناسب داشته باشد؛
 
#دسترسى به موضوعات اسلامى با توجه به آيات و احاديث آن‌ها براى صرفه‌جويى در وقت مربى، سخنران و گفتگوكننده؛
2. دسترسى به موضوعات اسلامى با توجه به آيات و احاديث آن‌ها براى صرفه‌جويى در وقت مربى، سخنران و گفتگوكننده؛
#اشتياق خواننده قرآن به دليل وجود احاديث مربوط به فضيلت و ثواب خواندن آن‌ها افزايش مى‌يابد؛
 
#احاديث نبوى و پند گرفتن از آن‌ها با توجه به اينكه اين احاديث، گنجينه سرشار براى موعظه‌اند، حفظ مى‌شوند؛
3. اشتياق خواننده قرآن به دليل وجود احاديث مربوط به فضيلت و ثواب خواندن آن‌ها افزايش مى‌يابد؛
#يك جلدى بودن اين تفسير، حمل آن را براى تبليغ در حضر و سفر، ساده مى‌كند؛
 
#در خواننده يك شخصيت اسلامى ايجاد مى‌كند؛ زيرا اطلاع و آمادگى از مفاهيم اسلامى و آشنايى با منابع اصيل اسلام، صاحب خود را آراسته به اخلاق اسلامى مى‌كند؛
4. احاديث نبوى و پند گرفتن از آن‌ها با توجه به اينكه اين احاديث، گنجينه سرشار براى موعظه‌اند، حفظ مى‌شوند؛
#توجه يافتن به اينكه: «اسلام در تمام زواياى كوچك و بزرگ زندگى انسان، رأى و نظر دارد» كه برخى از آن را مى‌شناسيم و تعدادى را نيز هنوز نشناخته‌ايم؛
 
#يقين كردن به يكى بودن راه و روش اسلامى؛ هرچند كه موضوعات متعدد و مراجع و منابع گوناگون باشند <ref>همان</ref>.
5. يك جلدى بودن اين تفسير، حمل آن را براى تبليغ در حضر و سفر، ساده مى‌كند؛
 
6. در خواننده يك شخصيت اسلامى ايجاد مى‌كند؛ زيرا اطلاع و آمادگى از مفاهيم اسلامى و آشنايى با منابع اصيل اسلام، صاحب خود را آراسته به اخلاق اسلامى مى‌كند؛
 
7. توجه يافتن به اينكه: «اسلام در تمام زواياى كوچك و بزرگ زندگى انسان، رأى و نظر دارد» كه برخى از آن را مى‌شناسيم و تعدادى را نيز هنوز نشناخته‌ايم؛
 
8. يقين كردن به يكى بودن راه و روش اسلامى؛ هرچند كه موضوعات متعدد و مراجع و منابع گوناگون باشند <ref>همان</ref>.


از جمله ويژگى‌هاى اين اثر، نحوه نقل احاديث مرتبط با موضوع آيه‌هاست. نويسنده از هر صفحه قرآن، موضوعى را برگزيده (جمعا حدود 500 موضوع) و سپس حدود 10 حديث در باره آن موضوع از معصومين(ع) نقل كرده است كه جمعا بالغ بر 5000 حديث مى‌شود. البته نقل حديث براى روشن ساختن مفهوم آيات قرآن، كار تازه‌اى نيست و تقريبا در عموم تفاسير قرآنى، به اين شيوه تمسك جسته شده و با هر مشربى كه نوشته شده، بهره‌اى از حديث برده است. اما در تفسير حاضر، به‌مانند آن‌ها، احاديث صرفا به قصد روشن ساختن مفهوم آيات قرآنى به كار گرفته نشده‌اند. در هر صفحه از قرآن، به‌طور متوسط، 12 يا 13 آيه از قرآن آورده شده كه هويدى از آن ميان، فقط موضوعى را برگزيده و براى روشن شدن موضع دين در قبال آن موضوع، احاديثى را نقل كرده است. اگر بخواهيم دقيق‌تر بگوييم، او مى‌خواسته دسته‌اى از موضوعات مطرح در ادبيات دينى و آيين ديندارى را كه البته ريشه در قرآن دارد، توضيح دهد و در مورد آن‌ها، سخن بگويد. اكنون شايد فهم جمله‌هايى كه او در باره شكل‌گيرى اين تفسير بيان كرده، سهل‌تر باشد: «همواره در گفتگوهايم به مرجعى نياز داشتم كه شامل نظرات اسلام در زمينه‌هاى گوناگون و مستند به آيات و روايات باشد؛ درعين‌حال، سبك‌بار و زودفهم باشد و ما را براى درك نظرات دين حنيفمان، آماده كند» <ref>روزبه، يوسف، ص 125</ref>.
از جمله ويژگى‌هاى اين اثر، نحوه نقل احاديث مرتبط با موضوع آيه‌هاست. نويسنده از هر صفحه قرآن، موضوعى را برگزيده (جمعا حدود 500 موضوع) و سپس حدود 10 حديث در باره آن موضوع از معصومين(ع) نقل كرده است كه جمعا بالغ بر 5000 حديث مى‌شود. البته نقل حديث براى روشن ساختن مفهوم آيات قرآن، كار تازه‌اى نيست و تقريبا در عموم تفاسير قرآنى، به اين شيوه تمسك جسته شده و با هر مشربى كه نوشته شده، بهره‌اى از حديث برده است. اما در تفسير حاضر، به‌مانند آن‌ها، احاديث صرفا به قصد روشن ساختن مفهوم آيات قرآنى به كار گرفته نشده‌اند. در هر صفحه از قرآن، به‌طور متوسط، 12 يا 13 آيه از قرآن آورده شده كه هويدى از آن ميان، فقط موضوعى را برگزيده و براى روشن شدن موضع دين در قبال آن موضوع، احاديثى را نقل كرده است. اگر بخواهيم دقيق‌تر بگوييم، او مى‌خواسته دسته‌اى از موضوعات مطرح در ادبيات دينى و آيين ديندارى را كه البته ريشه در قرآن دارد، توضيح دهد و در مورد آن‌ها، سخن بگويد. اكنون شايد فهم جمله‌هايى كه او در باره شكل‌گيرى اين تفسير بيان كرده، سهل‌تر باشد: «همواره در گفتگوهايم به مرجعى نياز داشتم كه شامل نظرات اسلام در زمينه‌هاى گوناگون و مستند به آيات و روايات باشد؛ درعين‌حال، سبك‌بار و زودفهم باشد و ما را براى درك نظرات دين حنيفمان، آماده كند» <ref>روزبه، يوسف، ص 125</ref>.
۷۳

ویرایش