۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سانه' به 'سهگانه') |
جز (جایگزینی متن - 'افسهگانه' به 'افسانه') |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
نویسنده در مقدمه هدف خود از نگارش این اثر را چنین توضیح میدهد: «دقت در روش تاریخنگاری و روش تحلیل حوادث تاریخی در «قرآن» و «نهجالبلاغه» و نیز واقعبینی و درسآموز بودن تاریخ، به ما قدرت میدهد که تاریخ هدفدار، روشنگر و حرکتآفرین را بشناسیم و قانونمندی جامعه و سنن حاکم بر تاریخ را باور کنیم. تاریخی که با روش صحیح و واقعبینانه تحلیل نشود، از حوزه گزارش و آمار نگذرد و از نسبشناسی و هویت فردی رجال تاریخی، فراتر نرود و گذشته را به آینده پیوند ندهد، به | نویسنده در مقدمه هدف خود از نگارش این اثر را چنین توضیح میدهد: «دقت در روش تاریخنگاری و روش تحلیل حوادث تاریخی در «قرآن» و «نهجالبلاغه» و نیز واقعبینی و درسآموز بودن تاریخ، به ما قدرت میدهد که تاریخ هدفدار، روشنگر و حرکتآفرین را بشناسیم و قانونمندی جامعه و سنن حاکم بر تاریخ را باور کنیم. تاریخی که با روش صحیح و واقعبینانه تحلیل نشود، از حوزه گزارش و آمار نگذرد و از نسبشناسی و هویت فردی رجال تاریخی، فراتر نرود و گذشته را به آینده پیوند ندهد، به افسانهای تبدیل میشود که در «نقل سطحی وقایع» خلاصه میشود و همچنان راکد و بیروح میماند. ما این موضوع را در قرآن و نهجالبلاغه، هرچند بهصورت گذرا و بهاختصار، مورد بررسی قرار دادیم تا ببینیم این دو منبع بزرگ، تاریخ را با چه هدفی و با چه روشی تحلیل و چه کسانی را بهعنوان الگوهای عملی معرفی میکنند و عوامل حرکت و تکامل تاریخ را در چه چیزی میدانند، باشد که فروغی از آنها برگیریم و به قطرهای از بیکرانشان دست یابیم».<ref>مقدمه، ص12-11</ref> | ||
وی در ابتدای اثر با ذکر کلیاتی درباره تاریخ و ذکر معنا و سرگذشت این واژه، بینش تاریخی قرآن را اینگونه تبیین میکند: «تاریخ از دیدگاه قرآن، مجموعه وقایع و حوادثی است که در چهارچوب قوانین و سنتهای تغییرناپذیر بروز کردهاند و باید بهعنوان تجربه و عبرت، در فراروی آیندگان قرار گیرند».<ref>متن اثر، ص15</ref> | وی در ابتدای اثر با ذکر کلیاتی درباره تاریخ و ذکر معنا و سرگذشت این واژه، بینش تاریخی قرآن را اینگونه تبیین میکند: «تاریخ از دیدگاه قرآن، مجموعه وقایع و حوادثی است که در چهارچوب قوانین و سنتهای تغییرناپذیر بروز کردهاند و باید بهعنوان تجربه و عبرت، در فراروی آیندگان قرار گیرند».<ref>متن اثر، ص15</ref> |
ویرایش