همایون نامه: تاریخ منظوم حکیم زجاجی سراینده سده هفتم: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'افسه‌گانه' به 'افسانه'
جز (جایگزینی متن - '<references />' به '<references/>')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'افسه‌گانه' به 'افسانه')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۵۳: خط ۵۳:
تاریخ‌ آغاز‌ و پایان نظم همایون نامه دقیقاً معلوم نیست‌ امّا‌ [[حکیم زجاجی|زجّاجی‌]] در یک جا از پنجاه و هشت سالگی‌ خویش‌ سخن گفته است که اگر سال تولّد وی احتمالاً (608 ﻫ.ق.) باشد نشان می‌ دهد‌ در حدود سال (666 ﻫ.ق) مشغول‌ کار‌ نظم کتاب‌ بوده‌ و چون‌ در جاهای دیگر به شصت و هفت‌ و شصت‌ و هشت سالگی خود هم اشاره کرده می‌توان گفت این کار ده‌ سال‌ بعد از آن (سال‌های 676‌ و 675 ﻫ.ق.) نیز ادامه داشته‌ است‌. زجّاجی در بیتی در نیمه نخستِ منظومه گفته که‌ بیش‌ از بیست سال است که‌ سرگرم‌ سرایش‌ آن است و این‌ با‌ در نظر داشتنِ حجمِ متن پذیرفتنی است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/60610/24 همان]</ref>.
تاریخ‌ آغاز‌ و پایان نظم همایون نامه دقیقاً معلوم نیست‌ امّا‌ [[حکیم زجاجی|زجّاجی‌]] در یک جا از پنجاه و هشت سالگی‌ خویش‌ سخن گفته است که اگر سال تولّد وی احتمالاً (608 ﻫ.ق.) باشد نشان می‌ دهد‌ در حدود سال (666 ﻫ.ق) مشغول‌ کار‌ نظم کتاب‌ بوده‌ و چون‌ در جاهای دیگر به شصت و هفت‌ و شصت‌ و هشت سالگی خود هم اشاره کرده می‌توان گفت این کار ده‌ سال‌ بعد از آن (سال‌های 676‌ و 675 ﻫ.ق.) نیز ادامه داشته‌ است‌. زجّاجی در بیتی در نیمه نخستِ منظومه گفته که‌ بیش‌ از بیست سال است که‌ سرگرم‌ سرایش‌ آن است و این‌ با‌ در نظر داشتنِ حجمِ متن پذیرفتنی است<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/60610/24 همان]</ref>.


حكيم فردوسى شاهکار جاودانه خويش را از نخستين پادشاهان افسه‌گانه‌اى، كه آبادانى و فرهنگ را به ايران زمين آوردند، آغاز مى‌كند و به فرو پاشيدگى دودمان ساسانى پايان مى‌بخشد. چنين مى‌نمايد كه [[حکیم زجاجی|حكيم زجّاجى]] كار او را دنبال كرده و منظومه را با گزارش‌هایى از پيدايى پيامبر اسلام(ص) آغاز و تا روزگار زندگى خويش دنبال كرده است. بارى، در اين نسخه، ذكرى از چنين مطالبى نيست، بلكه درون‌مايه آغاز سخن او، پيكار مهلب و جنبش مختار است. بنا بر اين، گمان مى‌رود كه مجلد اول اين كتاب نيز وجود داشته باشد. [[حکیم زجاجی|زجّاجى]] از شاهان ايران باستان نيز بر پايه گفتار خودش، «به ضرورت»، سخن مى‌گويد؛ سخنى به نشانه علاقه‌مندى به آن روزگاران و ستايشى از فردوسى.  
حكيم فردوسى شاهکار جاودانه خويش را از نخستين پادشاهان افسانه‌اى، كه آبادانى و فرهنگ را به ايران زمين آوردند، آغاز مى‌كند و به فرو پاشيدگى دودمان ساسانى پايان مى‌بخشد. چنين مى‌نمايد كه [[حکیم زجاجی|حكيم زجّاجى]] كار او را دنبال كرده و منظومه را با گزارش‌هایى از پيدايى پيامبر اسلام(ص) آغاز و تا روزگار زندگى خويش دنبال كرده است. بارى، در اين نسخه، ذكرى از چنين مطالبى نيست، بلكه درون‌مايه آغاز سخن او، پيكار مهلب و جنبش مختار است. بنا بر اين، گمان مى‌رود كه مجلد اول اين كتاب نيز وجود داشته باشد. [[حکیم زجاجی|زجّاجى]] از شاهان ايران باستان نيز بر پايه گفتار خودش، «به ضرورت»، سخن مى‌گويد؛ سخنى به نشانه علاقه‌مندى به آن روزگاران و ستايشى از فردوسى.  


سروده‌هايى در نعتِ پيامبر خدا(ص) و پيشوايان مذهبى، در اين نسخه فراهم آمده است و شعرهايى نيز در بيشتر جاهاى آن به هنگام سرايش داستان‌ها، در ستايش برخى از پهلوانان، اميران، خلفا، سرداران، وزيران و بزرگان ديده مى‌شود. علاقه و دوست‌دارى سراينده را به تشيع، از شعرهاى وى در بخشِ ذكر فاجعه كربلا و جنبش مختار و ستايش‌هاى او درباره [[امام على(ع)|حضرت على(ع)]] به روشنى مى‌توان فهميد، اما قطعه‌هايى ويژه همراه با ستايش نيز به نام خواجه شمس‌الدين محمد جوينى و صدرالدين زنجانى و سپاسى از مهربانى‌ها و كمك‌هاى آن بزرگواران در اين كتاب هست كه از حال و روزگار سراينده منظومه حكايت مى‌كند. وى هم‌چنين، از رنج و اندوه خود در مرگ زنجانى سخن به ميان مى‌آورد. محمد جوينى صاحب ديوان آباقا خان بود و در 661، به فرمان هلاكو به وزارت برگزيده و پس از 29 سال خدمت‌گزارى به دستگاه اميران مغول، در 683 كشته شد. هرچند ستايش‌هايى درباره محمد جوينى در اين نسخه وجود دارد، اشارتى به قتل او در آن يافت نمى‌شود.
سروده‌هايى در نعتِ پيامبر خدا(ص) و پيشوايان مذهبى، در اين نسخه فراهم آمده است و شعرهايى نيز در بيشتر جاهاى آن به هنگام سرايش داستان‌ها، در ستايش برخى از پهلوانان، اميران، خلفا، سرداران، وزيران و بزرگان ديده مى‌شود. علاقه و دوست‌دارى سراينده را به تشيع، از شعرهاى وى در بخشِ ذكر فاجعه كربلا و جنبش مختار و ستايش‌هاى او درباره [[امام على(ع)|حضرت على(ع)]] به روشنى مى‌توان فهميد، اما قطعه‌هايى ويژه همراه با ستايش نيز به نام خواجه شمس‌الدين محمد جوينى و صدرالدين زنجانى و سپاسى از مهربانى‌ها و كمك‌هاى آن بزرگواران در اين كتاب هست كه از حال و روزگار سراينده منظومه حكايت مى‌كند. وى هم‌چنين، از رنج و اندوه خود در مرگ زنجانى سخن به ميان مى‌آورد. محمد جوينى صاحب ديوان آباقا خان بود و در 661، به فرمان هلاكو به وزارت برگزيده و پس از 29 سال خدمت‌گزارى به دستگاه اميران مغول، در 683 كشته شد. هرچند ستايش‌هايى درباره محمد جوينى در اين نسخه وجود دارد، اشارتى به قتل او در آن يافت نمى‌شود.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش