۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'بهريرى' به 'بهرهگيرى') |
جز (جایگزینی متن - 'فيزيك' به 'فیزیک') |
||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
نویسنده معتقد است خوف و حزن، بدون در نظر گرفتن متعلقشان، نه ممدوحاند و نه مذموم؛ نه به طور كلى مىتوان گفت خوباند و نه مىتوان گفت بدند. به نظر وى، اگر در سخن [[امام على(ع)|اميرمؤمنان(ع)]] اين دو، ويژگى مطلوب و از صفات بندگان محبوب خدا معرفى شدهاند، از آنروست كه متعقلشان امور معنوى و اخروىاند وگرنه، خوف و حزن به خاطر دنيا، نامطلوب است؛ زيرا اصل گرايش و توجه استقلالى به دنيا، پسنديده نيست، چه رسد به خوف و ترس درباره آن. | نویسنده معتقد است خوف و حزن، بدون در نظر گرفتن متعلقشان، نه ممدوحاند و نه مذموم؛ نه به طور كلى مىتوان گفت خوباند و نه مىتوان گفت بدند. به نظر وى، اگر در سخن [[امام على(ع)|اميرمؤمنان(ع)]] اين دو، ويژگى مطلوب و از صفات بندگان محبوب خدا معرفى شدهاند، از آنروست كه متعقلشان امور معنوى و اخروىاند وگرنه، خوف و حزن به خاطر دنيا، نامطلوب است؛ زيرا اصل گرايش و توجه استقلالى به دنيا، پسنديده نيست، چه رسد به خوف و ترس درباره آن. | ||
در گفتار چهارم، به جلوه حيات انسانى در دوستان خدا نگريسته شده است. [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] در بيان ويژگىهاى دوستان برگزيده خداوند، با ذكر عبارت «نَظَرَ فَابصَرَ» نگاه و تفكر در ملك و ملكوت و يافتن بصيرت درباره باطن و حقيقت اشيا را از جمله ويژگىهاى دوستان خدا برمىشمارند. نویسنده معتقد است شايد با نگاهى سطحى و ابتدايى، اين گمان به ذهن آيد كه چون واژه «نظر» به معناى ديدن و نگاه كردن است، واژه «فابصر» پس از آن، زايد است. اما بايد توجه داشت كه «فابصر» به نگاه | در گفتار چهارم، به جلوه حيات انسانى در دوستان خدا نگريسته شده است. [[علی بن ابیطالب(ع)، امام اول|حضرت على(ع)]] در بيان ويژگىهاى دوستان برگزيده خداوند، با ذكر عبارت «نَظَرَ فَابصَرَ» نگاه و تفكر در ملك و ملكوت و يافتن بصيرت درباره باطن و حقيقت اشيا را از جمله ويژگىهاى دوستان خدا برمىشمارند. نویسنده معتقد است شايد با نگاهى سطحى و ابتدايى، اين گمان به ذهن آيد كه چون واژه «نظر» به معناى ديدن و نگاه كردن است، واژه «فابصر» پس از آن، زايد است. اما بايد توجه داشت كه «فابصر» به نگاه فیزیکى و ظاهرى كه در آن، نمودهاى اجزاى هستى مشاهده مىشوند، معطوف نيست، بلكه منظور از آن، نگاه بصيرتى است كه پس از برافروخته شدن نور هدايت در دل سالك، پديد مىآيد. | ||
زندگان و مردگان حقيقى از منظر قرآن، چرايى فروتر بودن گمراهان از چارپايان از منظر قرآن، راهنمايىهاى انبيا و اوليا بسترساز هدايت باطنى و درونى، فرجام پيروى از هواى نفس و نعمت ذكر خدا و بهرهمندى از معرفت او، از جمله عناوين مباحث اين گفتار هستند. | زندگان و مردگان حقيقى از منظر قرآن، چرايى فروتر بودن گمراهان از چارپايان از منظر قرآن، راهنمايىهاى انبيا و اوليا بسترساز هدايت باطنى و درونى، فرجام پيروى از هواى نفس و نعمت ذكر خدا و بهرهمندى از معرفت او، از جمله عناوين مباحث اين گفتار هستند. |
ویرایش