۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'فيزيك' به 'فیزیک') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
|||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
كتاب «فصوص الحكمة»، در بين مورخان فلسفه اسلامى و كسانى كه در مقام كاوش در سير تفكر فلسفى اسلامى بودهاند، هياهويى برپا كرده است. هنوز به درستى معلوم نيست كه اين كتاب، واقعاً از آن حكيم ابونصر [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] است يا متعلق به [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|ابوعلى سينا]] يا از آن مؤلف ديگرى است. با آنكه صحت انتساب اين كتاب به [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]]، در اين اواخر مورد ترديد قرار گرفته، دليلى كه اقامه شده، كافى به نظر نمىرسد و بيشتر احتمال آن است كه اين كتاب، از [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] يا دست كم از يكى از شاگردان وى بوده باشد. | كتاب «فصوص الحكمة»، در بين مورخان فلسفه اسلامى و كسانى كه در مقام كاوش در سير تفكر فلسفى اسلامى بودهاند، هياهويى برپا كرده است. هنوز به درستى معلوم نيست كه اين كتاب، واقعاً از آن حكيم ابونصر [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] است يا متعلق به [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|شيخ الرئيس]]، [[ابنسینا، حسین بن عبدالله|ابوعلى سينا]] يا از آن مؤلف ديگرى است. با آنكه صحت انتساب اين كتاب به [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]]، در اين اواخر مورد ترديد قرار گرفته، دليلى كه اقامه شده، كافى به نظر نمىرسد و بيشتر احتمال آن است كه اين كتاب، از [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] يا دست كم از يكى از شاگردان وى بوده باشد. | ||
مباحث كتاب از حيث تقسيمبندى علوم به «الهيات خاص» يا «الهيات بالمعنى الاخص» مربوط مىشود؛ يعنى بحث از دلايل اثبات وجود خدا، صفات و افعال او. [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] در اين كتاب، بحثى از «امور عامه» يا «الهيات عام»، به ميان نمىآورد و محور بحثها، همان شناخت خداوند و صفات كماليه او و نسبتى است كه با جهان و آفريدهها دارد؛ به عبارت روشنتر، در كتاب «فصوص»، بحث از علت و معلول، حادث و قديم، ثابت و سيال، عينى و ذهنى، واحد و كثير، قوه و فعل، به ميان نمىآيد، زيرا اين مطالب، در رديف مسائل الهيات عام يا | مباحث كتاب از حيث تقسيمبندى علوم به «الهيات خاص» يا «الهيات بالمعنى الاخص» مربوط مىشود؛ يعنى بحث از دلايل اثبات وجود خدا، صفات و افعال او. [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] در اين كتاب، بحثى از «امور عامه» يا «الهيات عام»، به ميان نمىآورد و محور بحثها، همان شناخت خداوند و صفات كماليه او و نسبتى است كه با جهان و آفريدهها دارد؛ به عبارت روشنتر، در كتاب «فصوص»، بحث از علت و معلول، حادث و قديم، ثابت و سيال، عينى و ذهنى، واحد و كثير، قوه و فعل، به ميان نمىآيد، زيرا اين مطالب، در رديف مسائل الهيات عام يا متافیزیک و فلسفه اولى قرار مىگيرند، نه خداشناسى و بحث از ذات و صفات و افعال بارى تعالى. | ||
«الهيات عام» يا امور عامه يا ما بعد الطبيعه يا فلسفه اولى، فلسفه عليا و به قول بوعلى در «دانشنامه علايى»، علم پيشين و دانش برين، همه نامهايى براى فلسفه نظرى هستند كه در عرف امروزيان، | «الهيات عام» يا امور عامه يا ما بعد الطبيعه يا فلسفه اولى، فلسفه عليا و به قول بوعلى در «دانشنامه علايى»، علم پيشين و دانش برين، همه نامهايى براى فلسفه نظرى هستند كه در عرف امروزيان، متافیزیک، نام گرفته است كه موضوع آن سخن گفتن از احكام و عوارض هستى مطلق يا «موجود بما هو موجود» است؛ به تعبير ديگر، الهيات عام، همان دانش فراگير و پرگستره فلسفه است كه فيلسوفان مسلمان در نسلهاى متوالى، همواره در تعريف آن و تعيين و گزينش موضوع آن، وفاق و همسان انديشى داشته و چنين گفتهاند: «فلسفه، عبارت است از علم به احوال موجود از آن جهت كه موجود است، نه از آن جهت كه تعيّن خاص دارد؛ مثلاً، جسم يا كم، يا كيف، يا انسان، يا گياه و غيره است». | ||
«الهيات خاص» يا «الهيات بالمعنى الاخص»، آن چيزى است كه امروزه غربیان از آن به «تئولوژى» تعبير مىكنند و در زبان فارسی «خدا شناسى»گفته مىشود. پس از نظر حكيمان اسلامى، الهيات خاص، بحث در زمينه شناخت خداوند و صفات و افعال اوست. حكيمان مسلمان اين علم را باارزشترين علمها درباره باارزشترين معلومها، مىدانند. | «الهيات خاص» يا «الهيات بالمعنى الاخص»، آن چيزى است كه امروزه غربیان از آن به «تئولوژى» تعبير مىكنند و در زبان فارسی «خدا شناسى»گفته مىشود. پس از نظر حكيمان اسلامى، الهيات خاص، بحث در زمينه شناخت خداوند و صفات و افعال اوست. حكيمان مسلمان اين علم را باارزشترين علمها درباره باارزشترين معلومها، مىدانند. |
ویرایش