۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر = NUR16435J1.jpg | عنوان = از آستارا تا استارباد | عنوان...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
}} | }} | ||
'''از آستارا تا استارباد'''، تألیف منوچهر ستوده (متوفی 1395ش) مجموعهای دهجلدی در مطالعه آثار و بناهای تاریخی شهرها و روستاهای حوزه دریای خزر است. | '''از آستارا تا استارباد'''، تألیف [[ستوده، منوچهر|منوچهر ستوده]] (متوفی 1395ش) مجموعهای دهجلدی در مطالعه آثار و بناهای تاریخی شهرها و روستاهای حوزه دریای خزر است. | ||
این اثر حاوی اسناد، تصاویر و اطلاعات ارزشمند و کمیابی است که نویسنده با زحمت فراوان آن را بهدست آورده و در این اثر منتشر نموده است. | این اثر حاوی اسناد، تصاویر و اطلاعات ارزشمند و کمیابی است که نویسنده با زحمت فراوان آن را بهدست آورده و در این اثر منتشر نموده است. | ||
آستارا تا استارباد حاصل بیش از چهار دهه پژوهش میدانی دکتر ستوده در ده جلد است. پنج جلد اول آن شامل گزارش، عکس و نقشههایی است از بقایای تمدنها و فرهنگ کهن گیلان، مازندران و گرگان. پنج جلد بعدی اسناد استنساخ شدهای است مربوط به زندگی اجتماعی در مازندران و گرگان از دوران صفویه تا اوایل دوران پهلوی که با همکاری مسیح ذبیحی تنظیم شده است. به نوشته دکتر ستوده بازدیدهای اولیه از جلگه خزر در امداد دامنههای شمالی رشتهکوه البرز از سال 1327ش آغاز میشود و تا سال 1366ش ادامه مییابد<ref>ثقفی، یاسمین، ص366</ref>. | آستارا تا استارباد حاصل بیش از چهار دهه پژوهش میدانی دکتر [[ستوده، منوچهر|ستوده]] در ده جلد است. پنج جلد اول آن شامل گزارش، عکس و نقشههایی است از بقایای تمدنها و فرهنگ کهن گیلان، مازندران و گرگان. پنج جلد بعدی اسناد استنساخ شدهای است مربوط به زندگی اجتماعی در مازندران و گرگان از دوران صفویه تا اوایل دوران پهلوی که با همکاری [[ذبیحی، مسیح|مسیح ذبیحی]] تنظیم شده است. به نوشته دکتر [[ستوده، منوچهر|ستوده]] بازدیدهای اولیه از جلگه خزر در امداد دامنههای شمالی رشتهکوه البرز از سال 1327ش آغاز میشود و تا سال 1366ش ادامه مییابد<ref>ثقفی، یاسمین، ص366</ref>. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
شیوه کار ستوده در تدوین تاریخ محلی استفاده از منابع و مآخذ تاریخی، تحقیقات میدانی و تصویربرداری از آثار و ابنیه تاریخی است، او خود را محصور در کنج کتابخانهها نکرده بلکه سعی کرده به مطالعه عینی و بیرونی آثار و ابنیه باقیمانده از گزند روزگار بپردازد، خودش درباره این روش میگوید: «کوشیدم در کارهایم قلم را با قدم توأم کنم یعنی بهجای نشستن پشت میز و مقابله نسخهها با یکدیگر، به راه افتادم و به دیدن مناطق رفتم». بهاصطلاح خودش «قلم با قدم همعنان کردن» روشی بود که بر مبنای آن توانست مجموعه عظیم «از آستارا تا استارباد» را جمعآوری کند، البته انتخاب این روش مشکلاتی را برای او ایجاد کرده است وی میگوید: «در این سفرها، همواره توفیق رفیق راه نبود، همینقدر بگویم که برخوردها و سوءظنها و محبتهای افراد در ذهن نگارنده اثری محو نشدنی برجای گذاشته است؛ یکی پیش میافتاد و به دورترین نقطه راهنماییم میکرد. یکی مرا تعزیهخوان میدانست. دیگری گنجگیر میخواند. چهارمی میگفت که برای خرید زیرخاکی آمده است. پنجمی مرا مأمور اداره اوقاف میدید و از کمی زائر و نذر و نیاز مینالید. «هرکسی از ظن خود شد یار من» دو سه بار کار از گفتوگو به مجادله و مخاصمه کشید، به ژاندارمری محل پناه بردم و از معرفینامه و سفارشنامههایی که انجمن داده بود استفاده کردم. گاه در جوش کار گرفتار بارندگی میشدم و از کار باز میماندم، یکبار پس از باران خوردن فراوان، خود را به ماشین رساندم سیلاب داخل اطاق و موتور آن شده بود و همین امر مرا دو سه روز معطل و سرگردان کرد». وی همچنین میگوید: «تشنگیها کشیدیم و گرسنگیها خوردیم و چندین بار آب گلآلود را نوش جان کردیم تا این مجموعه فراهم آمد». انگیزه او از این کار عشق او به تاریخ و مراقبت از آثار با نوشتن مطالبی درباره آنها بود»<ref>ر.ک: بینام، ص22-21</ref>. | شیوه کار [[ستوده، منوچهر|ستوده]] در تدوین تاریخ محلی استفاده از منابع و مآخذ تاریخی، تحقیقات میدانی و تصویربرداری از آثار و ابنیه تاریخی است، او خود را محصور در کنج کتابخانهها نکرده بلکه سعی کرده به مطالعه عینی و بیرونی آثار و ابنیه باقیمانده از گزند روزگار بپردازد، خودش درباره این روش میگوید: «کوشیدم در کارهایم قلم را با قدم توأم کنم یعنی بهجای نشستن پشت میز و مقابله نسخهها با یکدیگر، به راه افتادم و به دیدن مناطق رفتم». بهاصطلاح خودش «قلم با قدم همعنان کردن» روشی بود که بر مبنای آن توانست مجموعه عظیم «از آستارا تا استارباد» را جمعآوری کند، البته انتخاب این روش مشکلاتی را برای او ایجاد کرده است وی میگوید: «در این سفرها، همواره توفیق رفیق راه نبود، همینقدر بگویم که برخوردها و سوءظنها و محبتهای افراد در ذهن نگارنده اثری محو نشدنی برجای گذاشته است؛ یکی پیش میافتاد و به دورترین نقطه راهنماییم میکرد. یکی مرا تعزیهخوان میدانست. دیگری گنجگیر میخواند. چهارمی میگفت که برای خرید زیرخاکی آمده است. پنجمی مرا مأمور اداره اوقاف میدید و از کمی زائر و نذر و نیاز مینالید. «هرکسی از ظن خود شد یار من» دو سه بار کار از گفتوگو به مجادله و مخاصمه کشید، به ژاندارمری محل پناه بردم و از معرفینامه و سفارشنامههایی که انجمن داده بود استفاده کردم. گاه در جوش کار گرفتار بارندگی میشدم و از کار باز میماندم، یکبار پس از باران خوردن فراوان، خود را به ماشین رساندم سیلاب داخل اطاق و موتور آن شده بود و همین امر مرا دو سه روز معطل و سرگردان کرد». وی همچنین میگوید: «تشنگیها کشیدیم و گرسنگیها خوردیم و چندین بار آب گلآلود را نوش جان کردیم تا این مجموعه فراهم آمد». انگیزه او از این کار عشق او به تاریخ و مراقبت از آثار با نوشتن مطالبی درباره آنها بود»<ref>ر.ک: بینام، ص22-21</ref>. | ||
نویسنده پرتلاش درباره علت انتخاب این شیوه در تحقیقات تاریخی میگوید: «وقتی میخواستیم تاریخ میر ظهیرالدین مرعشی را چاپ کنیم در آغاز من به تحقیق در آثار و احوال خود او پرداختم و متوجه شدم که موجود عجیب و غریبی بوده است. این مرد هم اهلقلم بود، هم اهل سواری، نظام و شمشیرکشی، او از راهی کوهستانی از اشکور به طبرستان آمده و از دره هراز سر درآورده است. من وقتی دیدم که چگونه یک مرد اهلقلم راهی کوهستانی را با تمام سختیهای آن طی میکند متوجه شدم که روش کار پشت میز نشستن نیست و از این طریق هیچ مسألهای را نمیتوان حل کرد».<ref>ر.ک: همان، ص22</ref>. | نویسنده پرتلاش درباره علت انتخاب این شیوه در تحقیقات تاریخی میگوید: «وقتی میخواستیم تاریخ میر ظهیرالدین مرعشی را چاپ کنیم در آغاز من به تحقیق در آثار و احوال خود او پرداختم و متوجه شدم که موجود عجیب و غریبی بوده است. این مرد هم اهلقلم بود، هم اهل سواری، نظام و شمشیرکشی، او از راهی کوهستانی از اشکور به طبرستان آمده و از دره هراز سر درآورده است. من وقتی دیدم که چگونه یک مرد اهلقلم راهی کوهستانی را با تمام سختیهای آن طی میکند متوجه شدم که روش کار پشت میز نشستن نیست و از این طریق هیچ مسألهای را نمیتوان حل کرد».<ref>ر.ک: همان، ص22</ref>. | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
همچنین مجلد ششم این مجموعه عظیم در فرمان، حکم، امر، تعلیقه، عرضهداشت، احکام شرعی حکام شرع استاراباد، وقفنامهها، دستور تحریر رقمها و احکام انتخاب همراه با نمونههایی از اسناد مختلف است<ref>ر.ک: همان، ص23</ref>. | همچنین مجلد ششم این مجموعه عظیم در فرمان، حکم، امر، تعلیقه، عرضهداشت، احکام شرعی حکام شرع استاراباد، وقفنامهها، دستور تحریر رقمها و احکام انتخاب همراه با نمونههایی از اسناد مختلف است<ref>ر.ک: همان، ص23</ref>. | ||
مجلد هفتم این مجموعه شامل اسناد تاریخی گرگان است که به کوشش زندهیاد مسیح ذبیحی و دکتر ستوده جمعآوری شده و شامل اسناد و مبایعه و بیع شرط، مصالحه نامچه و هبهنامه، استشهاد نامچه، قرار نامچه، اذن نامچه، وصایت نامچه و تقسیم نامچه، قباله مناکحه، نامههای رسمی و دوستانه فرمان، حکم، تعلیقه وقفنامه و... است<ref>ر.ک: همان</ref>. | مجلد هفتم این مجموعه شامل اسناد تاریخی گرگان است که به کوشش زندهیاد [[ذبیحی، مسیح|مسیح ذبیحی]] و دکتر [[ستوده، منوچهر|ستوده]] جمعآوری شده و شامل اسناد و مبایعه و بیع شرط، مصالحه نامچه و هبهنامه، استشهاد نامچه، قرار نامچه، اذن نامچه، وصایت نامچه و تقسیم نامچه، قباله مناکحه، نامههای رسمی و دوستانه فرمان، حکم، تعلیقه وقفنامه و... است<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
مجلد هشتم که حاوی بالغ بر پانصد سند تاریخی مربوط به خاندان اشرفی است، در حقیقت زبان گویایی است در تاریخ سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، حقوق و کشاورزی بخشی از سرزمین ایران که در سایه این اسناد میتوان تاریخ این سرزمین را از زوایای گونهگون بررسی کرد<ref>ر.ک: همان</ref>. | مجلد هشتم که حاوی بالغ بر پانصد سند تاریخی مربوط به خاندان اشرفی است، در حقیقت زبان گویایی است در تاریخ سیاسی، اجتماعی، اقتصادی، حقوق و کشاورزی بخشی از سرزمین ایران که در سایه این اسناد میتوان تاریخ این سرزمین را از زوایای گونهگون بررسی کرد<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== |
ویرایش