۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
#مصحح محترم زندگىنامه نويسنده را بيان كرده و توضيحاتى در مورد منزلت علمى و تأليفاتش نوشته است <ref>البصائر النصيرية، ص 2 - 8</ref>. او همچنين ساختار كتاب و ابوابش را توضيح داده است و بعد به اين مبحث پرداخته كه موضع ابن سهلان ساوى در مورد برخى از مسائل منطقى كه ادعاى نوآورى كرده و يا نقدى بر ابن سينا نوشته، كدام است <ref>همان، ص 12 - 26</ref>. | #مصحح محترم زندگىنامه نويسنده را بيان كرده و توضيحاتى در مورد منزلت علمى و تأليفاتش نوشته است <ref>البصائر النصيرية، ص 2 - 8</ref>. او همچنين ساختار كتاب و ابوابش را توضيح داده است و بعد به اين مبحث پرداخته كه موضع ابن سهلان ساوى در مورد برخى از مسائل منطقى كه ادعاى نوآورى كرده و يا نقدى بر ابن سينا نوشته، كدام است <ref>همان، ص 12 - 26</ref>. | ||
#مصحح در مورد زندگى استاد شيخ محمد عبده و همچنين ارزش علمى تعليقات او بر كتاب حاضر توضيحاتى بيان كرده است. مصحح نوشته است: «شيخ محمد عبده كه در طول زندگىاش در ميدان اصلاح بود، كوشيد تا روش پژوهش و تدريس را در دانشگاه الازهر اصلاح كند و نخست به تبديل كتب درسى و بعد به اصلاح روش، پرداخت و بعد از جستجو و تحقيق، به كتابهايى دست يافت كه به نظرش آنها براى تدريس مناسبتر بود و از آن جمله، كتاب «أسرار البلاغة» و «دلائل الإعجاز» عبدالقاهر جرجانى در فنّ معانى و بيان و علوم قرآن، «موافقات» شاطبى در اصول فقه و «البصائر النصيرية» در منطق بود و مشكل را با شيوخ دانشگاه الازهر در ميان گذاشت و آنان هم پسنديدند و بعد از تصويب آنان، بر كتابهاى يادشده تعليقاتى نوشت... تعليقات شيخ محمد عبده بر «البصائر النصيرية» در پيرامون سه موضوع است: | #مصحح در مورد زندگى استاد شيخ محمد عبده و همچنين ارزش علمى تعليقات او بر كتاب حاضر توضيحاتى بيان كرده است. مصحح نوشته است: «شيخ محمد عبده كه در طول زندگىاش در ميدان اصلاح بود، كوشيد تا روش پژوهش و تدريس را در دانشگاه الازهر اصلاح كند و نخست به تبديل كتب درسى و بعد به اصلاح روش، پرداخت و بعد از جستجو و تحقيق، به كتابهايى دست يافت كه به نظرش آنها براى تدريس مناسبتر بود و از آن جمله، كتاب «أسرار البلاغة» و «دلائل الإعجاز» عبدالقاهر جرجانى در فنّ معانى و بيان و علوم قرآن، «موافقات» شاطبى در اصول فقه و «البصائر النصيرية» در منطق بود و مشكل را با شيوخ دانشگاه الازهر در ميان گذاشت و آنان هم پسنديدند و بعد از تصويب آنان، بر كتابهاى يادشده تعليقاتى نوشت... تعليقات شيخ محمد عبده بر «البصائر النصيرية» در پيرامون سه موضوع است: | ||
يك- توضيح عبارات كتاب و شرح عبارات مجمل آن و تعيين ترتيب جملات و مانند آن. | #:يك- توضيح عبارات كتاب و شرح عبارات مجمل آن و تعيين ترتيب جملات و مانند آن. | ||
دو- شرح مقاصد مصنف در قواعد و مسائل منطقى... شيخ محمد عبده در اين موضوعات، مباحث را گسترش داده و بدون بيان نام منطقيان و كتابهايشان به مباحثشان اشاره كرده و اين بر اطلاعات وسيع ايشان دلالت مىكند. او همچنين شواهد و امثال متعددى براى توضيح مباحث و آسانسازى آن آورده است. | #:دو- شرح مقاصد مصنف در قواعد و مسائل منطقى... شيخ محمد عبده در اين موضوعات، مباحث را گسترش داده و بدون بيان نام منطقيان و كتابهايشان به مباحثشان اشاره كرده و اين بر اطلاعات وسيع ايشان دلالت مىكند. او همچنين شواهد و امثال متعددى براى توضيح مباحث و آسانسازى آن آورده است. | ||
سه- در اين تعليقات، عبده وارد بحث از نقدهاى ابن سهلان ساوى بر ابن سينا مىشود و بحث را تعقيب مىكند و به كاوش از منشأ شكّهاى ابن سهلان هم مىپردازد و براى كشف حقيقت به منابع ساوى مراجعه مىكند و از بررسى تعليقاتش معلوم مىشود كه او به شرح محقق طوسى نظر دارد. البته او، شارح و مقررى منصف است و براى خودش در مورد نوآورى منطقى و يا تأسيس قاعدهاى در منطق ادعايى ندارد. به خاطر اهميت اين تعليقات، آن را تصحيح كرده و به كتاب ملحق ساختيم تا ياد شيخ را جاودانه كنيم <ref>همان، ص 27 - 46</ref>. | #:سه- در اين تعليقات، عبده وارد بحث از نقدهاى ابن سهلان ساوى بر ابن سينا مىشود و بحث را تعقيب مىكند و به كاوش از منشأ شكّهاى ابن سهلان هم مىپردازد و براى كشف حقيقت به منابع ساوى مراجعه مىكند و از بررسى تعليقاتش معلوم مىشود كه او به شرح محقق طوسى نظر دارد. البته او، شارح و مقررى منصف است و براى خودش در مورد نوآورى منطقى و يا تأسيس قاعدهاى در منطق ادعايى ندارد. به خاطر اهميت اين تعليقات، آن را تصحيح كرده و به كتاب ملحق ساختيم تا ياد شيخ را جاودانه كنيم <ref>همان، ص 27 - 46</ref>. | ||
#شيخ محمد عبده نوشته است: «در هنگام سفرم به بيروت در سال 1304ق، كتابى را در علم منطق ديدم كه «البصائر النصيرية» ناميده مىشد، نوشته امام قاضى زاهد ابن سهلان ساوى، پس بهدقت در آن نگريستم و دريافتم كه آن كتاب با همه اختصارش داراى مطالبى است كه در كتب مطول نيست و از مناقشات وهمى خالى است و... همچنين ديدم چنان نظمى دارد كه در بين كتابهايى كه بعد از ابن سينا و مانند او در اين علوم مىشناسيم، بىسابقه است؛ پس نسخهاى از آن نوشتم و در نزد خود نگه داشتم تا آنكه به بررسى وضعيت درسى دانشجويان دانشگاه الازهر و كتابهاى مناسب براى متوسطان پرداختم؛ پس آن را با دقت و كلمه به كلمه خواندم و ارزشش در نزد من بيشتر شد و آن را به استادان دانشگاه الازهر عرضه كردم و آنان هم تأييد كردند. البته هرچند عبارات كتاب روشن است، ولى براى زمانه خودش نوشته شده و چون در زمان ما برخى از عباراتش نيازمند توضيح است، تعليقاتى توضيحى نوشتم تا مقصودش بهخوبى آشكار گردد <ref>همان، تعليقه ص 49</ref>. | #شيخ محمد عبده نوشته است: «در هنگام سفرم به بيروت در سال 1304ق، كتابى را در علم منطق ديدم كه «البصائر النصيرية» ناميده مىشد، نوشته امام قاضى زاهد ابن سهلان ساوى، پس بهدقت در آن نگريستم و دريافتم كه آن كتاب با همه اختصارش داراى مطالبى است كه در كتب مطول نيست و از مناقشات وهمى خالى است و... همچنين ديدم چنان نظمى دارد كه در بين كتابهايى كه بعد از ابن سينا و مانند او در اين علوم مىشناسيم، بىسابقه است؛ پس نسخهاى از آن نوشتم و در نزد خود نگه داشتم تا آنكه به بررسى وضعيت درسى دانشجويان دانشگاه الازهر و كتابهاى مناسب براى متوسطان پرداختم؛ پس آن را با دقت و كلمه به كلمه خواندم و ارزشش در نزد من بيشتر شد و آن را به استادان دانشگاه الازهر عرضه كردم و آنان هم تأييد كردند. البته هرچند عبارات كتاب روشن است، ولى براى زمانه خودش نوشته شده و چون در زمان ما برخى از عباراتش نيازمند توضيح است، تعليقاتى توضيحى نوشتم تا مقصودش بهخوبى آشكار گردد <ref>همان، تعليقه ص 49</ref>. | ||
#نويسنده، صورتهاى مختلف مغالطات را توضيح داده و در پايان آورده است كه همين مقدار در بيان مغالطات قياسى كافى است و استاد شيخ محمد عبده در تعليقه نوشته است كه بسيارى از موارد مغالطات باقى مانده كه نويسنده آن را ذكر نكرده است. او سپس مثالهايى را براى اين مطلب بيان كرده است <ref>همان، تعليقه ص 470</ref>. | #نويسنده، صورتهاى مختلف مغالطات را توضيح داده و در پايان آورده است كه همين مقدار در بيان مغالطات قياسى كافى است و استاد شيخ محمد عبده در تعليقه نوشته است كه بسيارى از موارد مغالطات باقى مانده كه نويسنده آن را ذكر نكرده است. او سپس مثالهايى را براى اين مطلب بيان كرده است <ref>همان، تعليقه ص 470</ref>. |
ویرایش