پرش به محتوا

أزلية النفس و بقائها: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'ه‎ح' به 'ه‌ح'
جز (جایگزینی متن - 'زبان =عربي' به 'زبان =عربی')
جز (جایگزینی متن - 'ه‎ح' به 'ه‌ح')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۵۲: خط ۵۲:
#:چون هرآنچه قدیم است، یا داراى علتى نیست که در این صورت، واجب الوجود است و عدمش ممتنع، یا داراى علتى است که در این صورت، عدمش هم باید علت و سببى داشته باشد. این سبب، یا عدم علتش خواهد بود، یا سببى دیگر که در هردو صورت، عدم واجب لازم می‌آید که محال است؛ درنتیجه عدم قدیم محال خواهد بود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/17965/1/69 ر.ک: همان، صفحه شصت‌وسه – شصت‌ونه]</ref>.
#:چون هرآنچه قدیم است، یا داراى علتى نیست که در این صورت، واجب الوجود است و عدمش ممتنع، یا داراى علتى است که در این صورت، عدمش هم باید علت و سببى داشته باشد. این سبب، یا عدم علتش خواهد بود، یا سببى دیگر که در هردو صورت، عدم واجب لازم می‌آید که محال است؛ درنتیجه عدم قدیم محال خواهد بود<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/17965/1/69 ر.ک: همان، صفحه شصت‌وسه – شصت‌ونه]</ref>.


سخن [[ابن کمونه، سعد بن منصور|ابن کمونه]] در بیان عدم حاجت به تصور ماهیت و حقیقت نفس و مزاج‎ این است: «براى اثبات این مدعا که نفس، عین مزاج بدن یا معلول مزاج بدن نیست، لازم است ابتدا به بیان چیستى نفس و نیز چیستى مزاج پرداخته شود؛ زیرا مدعاى فوق یک تصدیق است و در هر تصدیقى باید عنوان موضوع و محمول و رابطه تصور شود و تصورى که تصدیق به آن محتاج است، تصورى است که دال بر مفهوم اسم باشد. اما تصور به‎حسب ذات و اقوال شارحه‌اى که دال بر ماهیت شى‎ء باشند، تنها براى کسى حاصل می‌شود که عالم به وجود آن شى‎ء باشد و این تصور خود محتاج تصدیق است. بنابراین براى اثبات قضیه مذکور بیان شرح اسم نفس و مزاج کافى خواهد بود و نیازى به تصور ماهیت و حقیقت نفس و مزاج نیست»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/17965/1/70 ر.ک: همان، صفحه هفتاد]</ref>.
سخن [[ابن کمونه، سعد بن منصور|ابن کمونه]] در بیان عدم حاجت به تصور ماهیت و حقیقت نفس و مزاج‎ این است: «براى اثبات این مدعا که نفس، عین مزاج بدن یا معلول مزاج بدن نیست، لازم است ابتدا به بیان چیستى نفس و نیز چیستى مزاج پرداخته شود؛ زیرا مدعاى فوق یک تصدیق است و در هر تصدیقى باید عنوان موضوع و محمول و رابطه تصور شود و تصورى که تصدیق به آن محتاج است، تصورى است که دال بر مفهوم اسم باشد. اما تصور به‌حسب ذات و اقوال شارحه‌اى که دال بر ماهیت شى‎ء باشند، تنها براى کسى حاصل می‌شود که عالم به وجود آن شى‎ء باشد و این تصور خود محتاج تصدیق است. بنابراین براى اثبات قضیه مذکور بیان شرح اسم نفس و مزاج کافى خواهد بود و نیازى به تصور ماهیت و حقیقت نفس و مزاج نیست»<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/17965/1/70 ر.ک: همان، صفحه هفتاد]</ref>.


دومین رساله کتاب، رساله «أبدية النفس و قدمها و بساطتها» است. «این رساله، بخش‌هایى از مقاله اول رساله اول است که فقراتى از چند فصل در آن تلفیق شده است. [[ابن کمونه، سعد بن منصور|ابن کمونه]] این رساله را نیز براى اثبات بقای نفس با بعضى براهین اختراعى خویش نگاشته و در اثنای آن به‌مناسبت، برهان خود را بر قدیم بودن نفس هم حکایت کرده است. [[ابن کمونه، سعد بن منصور|ابن کمونه]] خود در این رساله به دو مقاله مزبور نظر داشته است. وى در دیباچه این رساله پس از اینکه از برهان اختراعى خود با اشاره یاد مى‌کند، مى‌نویسد:
دومین رساله کتاب، رساله «أبدية النفس و قدمها و بساطتها» است. «این رساله، بخش‌هایى از مقاله اول رساله اول است که فقراتى از چند فصل در آن تلفیق شده است. [[ابن کمونه، سعد بن منصور|ابن کمونه]] این رساله را نیز براى اثبات بقای نفس با بعضى براهین اختراعى خویش نگاشته و در اثنای آن به‌مناسبت، برهان خود را بر قدیم بودن نفس هم حکایت کرده است. [[ابن کمونه، سعد بن منصور|ابن کمونه]] خود در این رساله به دو مقاله مزبور نظر داشته است. وى در دیباچه این رساله پس از اینکه از برهان اختراعى خود با اشاره یاد مى‌کند، مى‌نویسد:
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش