۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'حش' به 'حش') |
جز (جایگزینی متن - 'هح' به 'هح') |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
از جمله فصول مهم در این کتاب، بحث پیرامون شفاعت است. رای وهابیت در زمینه شفاعت این است که طلب شفاعت از انبیا و صالحین و ملائکه حرام شرک و کفر به خداوند متعال است و کسی که چنین عملی مرتکب شود، ریختن خونش جایز است. نگارنده در پاسخ به چنین توهم پوچی از جانب وهابیت، از طرق مختلفی به پاسخ میپردازد. ابتدا با بیان حقیقت مفهومی و اقسام شفاعت به تقریر و رفع شبهه میپردازد، سپس در جوابی دیگر بیان میدارد که معنای شفاعت چیزی جز دعای شفاعتکننده (که پیامبر(ص) و مابقی معصومین(ع) باشند) به درگاه الهی برای طلب غفران و بخشش بندگان یا قضای حوائج ایشان نیست و در واقع شفاعت، نوعی از دعا کردن است. آیا به نظر وهابیان دعا کردن ممنوع است؟ در تأیید این مطلب، روایت نبی مکرم اسلام است که میفرماید: «من دعا لأخيه المسلم بظهر الغيب استجيب له» و همینطور روایات دیگری به این مضمون که مؤید این مدعاست و همچنین است آیاتی از قرآن کریم، مانند آیه «28 انبیاء» و آیه «28 نوح» که دال بر شفاعت نبی مکرم اسلام(ع) و سایر انبیا از بندگان خداست<ref>ر.ک: همان، ص69-90</ref>. | از جمله فصول مهم در این کتاب، بحث پیرامون شفاعت است. رای وهابیت در زمینه شفاعت این است که طلب شفاعت از انبیا و صالحین و ملائکه حرام شرک و کفر به خداوند متعال است و کسی که چنین عملی مرتکب شود، ریختن خونش جایز است. نگارنده در پاسخ به چنین توهم پوچی از جانب وهابیت، از طرق مختلفی به پاسخ میپردازد. ابتدا با بیان حقیقت مفهومی و اقسام شفاعت به تقریر و رفع شبهه میپردازد، سپس در جوابی دیگر بیان میدارد که معنای شفاعت چیزی جز دعای شفاعتکننده (که پیامبر(ص) و مابقی معصومین(ع) باشند) به درگاه الهی برای طلب غفران و بخشش بندگان یا قضای حوائج ایشان نیست و در واقع شفاعت، نوعی از دعا کردن است. آیا به نظر وهابیان دعا کردن ممنوع است؟ در تأیید این مطلب، روایت نبی مکرم اسلام است که میفرماید: «من دعا لأخيه المسلم بظهر الغيب استجيب له» و همینطور روایات دیگری به این مضمون که مؤید این مدعاست و همچنین است آیاتی از قرآن کریم، مانند آیه «28 انبیاء» و آیه «28 نوح» که دال بر شفاعت نبی مکرم اسلام(ع) و سایر انبیا از بندگان خداست<ref>ر.ک: همان، ص69-90</ref>. | ||
موضوع امامت و جانشینی پس از نبی مکرم اسلام(ص)، از جمله مباحث چالشبرانگیز این نوشتار است. در واقع بحث امامت و وجود اختلافات ریشهای در آن موجب سایر اختلافات بین مذاهب گردیده است؛ لذا نگارنده | موضوع امامت و جانشینی پس از نبی مکرم اسلام(ص)، از جمله مباحث چالشبرانگیز این نوشتار است. در واقع بحث امامت و وجود اختلافات ریشهای در آن موجب سایر اختلافات بین مذاهب گردیده است؛ لذا نگارنده بهحق، به تفصیل چنین موضوعی پرداخته است. در ابتدای فصل به مقدماتی در باب شناخث موضوع امامت و خلافت پرداخته شده است؛ مباحثی چون: تعریف امامت، اینکه آیا امامت از اصول دین است یا فروع دین، ماهیت امامت نزد اهل سنت، ماهیت امامت نزد شیعه، آیا شورا ملاک انتخاب خلیفه است؟ آیا بیعت ملاک انتخاب اصلح است و سایر مباحث مقدماتی مرتبط با امامت که نگارنده پس از طرح آنها وارد مباحث اصلی امامت میشود. | ||
مبحث اول به طرح ادله عقلیه دال بر عصمت امام پرداخته است و اینکه کسی که میخواهد جانشین پیامبر معصوم شود خود نیز باید از مقام عصمت برخوردار باشد، نه اینکه مانند خلفای ثلاثه، سابقه کفر داشته و در طول زندگی خطاهای بزرگی مرتکب شده باشد. | مبحث اول به طرح ادله عقلیه دال بر عصمت امام پرداخته است و اینکه کسی که میخواهد جانشین پیامبر معصوم شود خود نیز باید از مقام عصمت برخوردار باشد، نه اینکه مانند خلفای ثلاثه، سابقه کفر داشته و در طول زندگی خطاهای بزرگی مرتکب شده باشد. |
ویرایش