۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
| تعداد جلد = 1 | | تعداد جلد = 1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور = | ||
| کتابخوان همراه نور =11617 | |||
| کد پدیدآور = 4217 | | کد پدیدآور = 4217 | ||
| پس از = | | پس از = | ||
خط ۴۲: | خط ۴۳: | ||
آفتابرأی، گاه تنها به یک سطر و یک بیت بسنده کرده است؛ آنگونه که در معرفی شاعری با تخلص «آفتابی» بدون اینکه به نام او اشاره کند مینویسد: اصلش از ساوه است. آخر به خدمت حکام تبریز شب را به روز آورده: | آفتابرأی، گاه تنها به یک سطر و یک بیت بسنده کرده است؛ آنگونه که در معرفی شاعری با تخلص «آفتابی» بدون اینکه به نام او اشاره کند مینویسد: اصلش از ساوه است. آخر به خدمت حکام تبریز شب را به روز آورده: | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|'' حرف دشمن مشنو، تیغ مکش، دوست مکش''|2='' ظلم از حد مبر امروز که، فردایی هست''<ref>ر.ک: متن کتاب، ص13</ref>}}. | |||
{{پایان شعر}} | |||
گاه نام شاعری غیر مشهور را بدون شرححالش تنها با ذکر ابیاتی از او آورده است؛ مانند ترخانی گوید: | گاه نام شاعری غیر مشهور را بدون شرححالش تنها با ذکر ابیاتی از او آورده است؛ مانند ترخانی گوید: | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|'' دل تنگ دور، از آن لب خندان نشستهایم''|2='' مانند غنچه، سر به گریبان نشستهایم''}} | |||
{{ب|'' چون دست ما، به دامن وصلت، نمیرسد''|2='' پای طلب کشیده به دامان نشستهایم''<ref>ر.ک: همان، ص133</ref>}}. | |||
{{پایان شعر}} | |||
گاه نیز از شاعری چون مولانا عبدالرحمان جامی (متوفی 793ش) یاد کرده و مینویسد: در اوایل عمر به کمالات صوری و معنوی پرداخته، علم سربلندی برافراخته. از مریدان شیخ سعدالدین کاشغری نقشبندی و در عهد سلطان ابوسعید گورکانی و سلطان حسین میرزا بایقرا بوده، و در آخرها در شهور تسعهوتسعینوثمانمائة درگذشت: | گاه نیز از شاعری چون مولانا عبدالرحمان جامی (متوفی 793ش) یاد کرده و مینویسد: در اوایل عمر به کمالات صوری و معنوی پرداخته، علم سربلندی برافراخته. از مریدان شیخ سعدالدین کاشغری نقشبندی و در عهد سلطان ابوسعید گورکانی و سلطان حسین میرزا بایقرا بوده، و در آخرها در شهور تسعهوتسعینوثمانمائة درگذشت: | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|'' رحمی بده خدایا! آن سنگ دل جوان را''|2='' یا طاقتی و صبری، این پیر ناتوان را''}} | |||
{{ب|'' گر خشک شد گیاهی در خشک سال هجران''|2='' پژمردگی مبادا آن تازه ارغوان را''}} | |||
{{ب|'' جامی ز عشق خوبان، گر گفت: توبه کردم''|2='' این نکته بشنو از من، زنهار مشنو آن را''<ref>ر.ک: همان، ص147-146</ref>}}. | |||
{{پایان شعر}} | |||
یا اینکه از خیام (متوفی 510ش) سخن گفته است: یعنی حکیم عمر خیام ابن شاینفور که با خواجه نظامالملک و حسن صباح طفل یک دبستان بوده؛ و در زمان وزارت (خواجه) به اقطاع چند در نیشاپور راضی شد. او راست: | یا اینکه از خیام (متوفی 510ش) سخن گفته است: یعنی حکیم عمر خیام ابن شاینفور که با خواجه نظامالملک و حسن صباح طفل یک دبستان بوده؛ و در زمان وزارت (خواجه) به اقطاع چند در نیشاپور راضی شد. او راست: | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|'' گویند به حشر گفتگو خواهد بود''|2='' وان یار عزیز تندخو خواهد بود''}} | |||
{{ب|'' از خیر محض، جز نکویی ناید''|2='' خوش باش که عاقبت نکو خواهد بود''<ref>ر.ک: همان، ص233</ref>}}. | |||
{{پایان شعر}} | |||
در شماره 997 از بابا شهیدی قمی که از اجله شعرای زمان یعقوب (والی تبریز) بوده و در عهد شاه اسماعیل صفوی از ایران به هندوستان آمده شرححال کرده و چند صفحه از کتاب را به اشعار او اختصاص داده است<ref>ر.ک: همان، ص371-368</ref>. | در شماره 997 از بابا شهیدی قمی که از اجله شعرای زمان یعقوب (والی تبریز) بوده و در عهد شاه اسماعیل صفوی از ایران به هندوستان آمده شرححال کرده و چند صفحه از کتاب را به اشعار او اختصاص داده است<ref>ر.ک: همان، ص371-368</ref>. | ||
خط ۶۸: | خط ۷۱: | ||
کتاب با نام ظهیرالدین عبدالله شروه اصفهانی و این بیت از وی خاتمه یافته است: | کتاب با نام ظهیرالدین عبدالله شروه اصفهانی و این بیت از وی خاتمه یافته است: | ||
{{شعر}} | |||
{{ب|'' خاک در تو، چو سرمه در دیده برم''|2='' وانگه، سر پرده افلاک درم'''<ref>ر.ک: همان، ص420-419</ref>. | |||
{{پایان شعر}} | |||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
خط ۸۵: | خط ۹۰: | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:زبان و ادبیات فارسی]] | |||
[[رده:ادبیات فارسی]] | |||
[[رده:شکلهای خاص ادبی]] | |||
[[رده: | [[رده:اردیبهشت(99)]] | ||
ویرایش