پرش به محتوا

رسائل و رسل رسول‌الله صلی‌الله‌وسلم إلی الملوك و الأشراف: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر = NUR14330J1.jpg | عنوان = ‏رسائل و رسل رسول‌الله صلی‌الل...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶: خط ۲۶:
}}  
}}  
   
   
'''رسائل و رسل رسول‌الله صلی‌الله‌وسلم إلی الملوك و الأشراف'''، اثر ابوالفرج عبدالرحمن بن علی ابن جوزی (508- 597ق/ 1114- 1201م)، کتابی است در معرفی نامه‌ها و فرستادگان پیامبر اسلام(ص) به پادشاهان و اشراف زمانه خود، برای دعوتشان، به دین مبین اسلام.
'''رسائل و رسل رسول‌الله صلی‌الله‌وسلم إلی الملوك و الأشراف'''، اثر [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابوالفرج عبدالرحمن بن علی ابن جوزی]] (508- 597ق/ 1114- 1201م)، کتابی است در معرفی نامه‌ها و فرستادگان پیامبر اسلام(ص) به پادشاهان و اشراف زمانه خود، برای دعوتشان، به دین مبین اسلام.


اثر حاضر، دومین کتاب از مجموعه «سلسلة هذا هو محمد صلی‌الله‌علیه‌وسلم» می‌باشد که با تحقیق محمد عبدالرحیم به چاپ رسیده است.
اثر حاضر، دومین کتاب از مجموعه «سلسلة هذا هو محمد صلی‌الله‌علیه‌وسلم» می‌باشد که با تحقیق [[محمد عبدالرحیم]] به چاپ رسیده است.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۳۶: خط ۳۶:
عنوان نخست، از آن مقدمه می‌باشد. در مقدمه، به اقدامات تحقیقی صورت گرفته بر روی کتاب، اشاره شده است<ref>مقدمه، ص13</ref>.
عنوان نخست، از آن مقدمه می‌باشد. در مقدمه، به اقدامات تحقیقی صورت گرفته بر روی کتاب، اشاره شده است<ref>مقدمه، ص13</ref>.


در عنوان دوم، به ارائه شرح‌حالی از ابن جوزی پرداخته شده و اطلاعاتی از قبیل نام و نسب<ref>متن کتاب، ص17</ref>، ولادت<ref>همان</ref>، اقوال و حکم<ref>همان، ص18</ref>، اشعار<ref>همان، ص19</ref>، سخنان دیگران درباره او<ref>همان، ص21</ref> سعایت و تهمت‌هایی که به او زد شده<ref>همان</ref>، تألیفات و آثار<ref>همان، ص22</ref>، وفات<ref>همان، ص25</ref> و اولاد وی<ref>همان، ص26</ref>، در اختیار خواننده قرار گرفته است.
در عنوان دوم، به ارائه شرح‌حالی از [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزی]] پرداخته شده و اطلاعاتی از قبیل نام و نسب<ref>متن کتاب، ص17</ref>، ولادت<ref>همان</ref>، اقوال و حکم<ref>همان، ص18</ref>، اشعار<ref>همان، ص19</ref>، سخنان دیگران درباره او<ref>همان، ص21</ref> سعایت و تهمت‌هایی که به او زد شده<ref>همان</ref>، تألیفات و آثار<ref>همان، ص22</ref>، وفات<ref>همان، ص25</ref> و اولاد وی<ref>همان، ص26</ref>، در اختیار خواننده قرار گرفته است.


در عنوان سوم، به سیره پیامبر(ص) پرداخته شده است. در این رابطه، ابتدا نسب آن حضرت تا حضرت آدم(ص)، به‌صورت مختصر، نام برد شده<ref>همان، ص29</ref> و سپس، قصیده‌ای از ابوالعباس عبدالله بن محمد ناشی آمده که در آن، نسب پیامبر(ص)، به نظم کشیده شده است<ref>همان، ص30</ref>. در ادامه، به بیان صفات و ذکر تاریخ مختصری از زندگی<ref>همان، ص32</ref> و معرفی خانواده آن حضرت، پرداخته شده و به این مطلب اشاره شده است که نخستین همسر ایشان، خدیجه بنت خویلد بود و تا زمان حیات وی، یعنی سال سوم هجری، او تنها همسر پیامبر(ص) بوده که شش فرزند برای ایشان، به دنیا آورد که عبارتند از قاسم، عبدالله، زینب، رقیه، ام‌کلثوم و فاطمه. قاسم و عبدالله در زمان طفولیت، از دنیا رفتند و بنابراین، فرزند ذکوری از آن حضرت، باقی نماند. بعد از خدیجه، ایشان با چهارده زن ازدواج کرد که برخی وفات یافته و فقط نه زن باقی ماند که از آنها، فقط ماریه قبطی، صاحب فرزند پسری به نام ابراهیم گردید که او نیز در طفولیت، از دنیا رفت. تمامی فرزندان آن حضرت، در زمان حیات ایشان، به غیر از حضرت زهرا(س) وفات یافتند و آن حضرت نیز، با پسرعموی پیامبر(ص)، یعنی حضرت علی(ع) ازدواج کرده و صاحب دو فرزند پسر به نام حسن(ع) و حسین(ع) گردید ولذا نسبت هرکسی که به پیامبر(ص) منتسب باشد، در فرزندان حضرت زهرا(س) منحصر می‌گردد. آن حضرت فرزند پسر دیگری نیز به نام محسن داشت که از دنیا رفت<ref>همان، ص37</ref>.
در عنوان سوم، به سیره پیامبر(ص) پرداخته شده است. در این رابطه، ابتدا نسب آن حضرت تا حضرت آدم(ص)، به‌صورت مختصر، نام برد شده<ref>همان، ص29</ref> و سپس، قصیده‌ای از ابوالعباس عبدالله بن محمد ناشی آمده که در آن، نسب پیامبر(ص)، به نظم کشیده شده است<ref>همان، ص30</ref>. در ادامه، به بیان صفات و ذکر تاریخ مختصری از زندگی<ref>همان، ص32</ref> و معرفی خانواده آن حضرت، پرداخته شده و به این مطلب اشاره شده است که نخستین همسر ایشان، خدیجه بنت خویلد بود و تا زمان حیات وی، یعنی سال سوم هجری، او تنها همسر پیامبر(ص) بوده که شش فرزند برای ایشان، به دنیا آورد که عبارتند از قاسم، عبدالله، زینب، رقیه، ام‌کلثوم و فاطمه. قاسم و عبدالله در زمان طفولیت، از دنیا رفتند و بنابراین، فرزند ذکوری از آن حضرت، باقی نماند. بعد از خدیجه، ایشان با چهارده زن ازدواج کرد که برخی وفات یافته و فقط نه زن باقی ماند که از آنها، فقط ماریه قبطی، صاحب فرزند پسری به نام ابراهیم گردید که او نیز در طفولیت، از دنیا رفت. تمامی فرزندان آن حضرت، در زمان حیات ایشان، به غیر از حضرت زهرا(س) وفات یافتند و آن حضرت نیز، با پسرعموی پیامبر(ص)، یعنی [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] ازدواج کرده و صاحب دو فرزند پسر به نام حسن(ع) و حسین(ع) گردید ولذا نسبت هرکسی که به پیامبر(ص) منتسب باشد، در فرزندان حضرت زهرا(س) منحصر می‌گردد. آن حضرت فرزند پسر دیگری نیز به نام محسن داشت که از دنیا رفت<ref>همان، ص37</ref>.


در عنوان چهارم، به موضوع خاتم و انگشتری پیامبر(ص) پرداخته شده است. زمانی که آن حضرت اراده فرمود تا نامه‌ای به سایر کشورها و بلاد فرستاده و آنان را به دین اسلام دعوت کند، به ایشان گفته شد که عجم، فقط نامه‌های مختوم را پذیرفته و به آن اهمیت می‌دهند ولذا پیامبر(ص) درخواست نمود تا انگشتری از نقره برایشان بسازند که در سه خط، جمله «محمد رسول الله» بر آن نقش بسته بود. این انگشتر، همواره در انگشت پیامبر(ص) بود تا اینکه پس از وفات ایشان، در سال 11ق/ 623م، به ابوبکر و پس از او، در سال 13ق/ 634م به عمر بن خطاب و پس از او، در سال 23ق/ 644م به عثمان رسید اما روزی از روزها که عثمان بر سر چاهی به نام «بئر أریس» که خود برای اهل مدینه کنده بود، نشسته بود، آن انگشتر درون چاه افتاد و مسلمین هرچه تلاش نمودند تا آن را یافته و بیرون بیاورند، موفق نشدند. زمانی که عثمان از یافتن انگشتر پیامبر(ص) مأیوس شد، فرمان داد تا انگشتری مانند آن، با همان نقش، بسازند. این انگشتر تا زمان قتل عثمان، در سال 35ق/ 656م، در انگشتان او بود اما پس‌ازآن، مفقود شده و اثری از آن نماند<ref>همان، ص42- 43</ref>.
در عنوان چهارم، به موضوع خاتم و انگشتری پیامبر(ص) پرداخته شده است. زمانی که آن حضرت اراده فرمود تا نامه‌ای به سایر کشورها و بلاد فرستاده و آنان را به دین اسلام دعوت کند، به ایشان گفته شد که عجم، فقط نامه‌های مختوم را پذیرفته و به آن اهمیت می‌دهند ولذا پیامبر(ص) درخواست نمود تا انگشتری از نقره برایشان بسازند که در سه خط، جمله «محمد رسول الله» بر آن نقش بسته بود. این انگشتر، همواره در انگشت پیامبر(ص) بود تا اینکه پس از وفات ایشان، در سال 11ق/ 623م، به ابوبکر و پس از او، در سال 13ق/ 634م به عمر بن خطاب و پس از او، در سال 23ق/ 644م به عثمان رسید اما روزی از روزها که عثمان بر سر چاهی به نام «بئر أریس» که خود برای اهل مدینه کنده بود، نشسته بود، آن انگشتر درون چاه افتاد و مسلمین هرچه تلاش نمودند تا آن را یافته و بیرون بیاورند، موفق نشدند. زمانی که عثمان از یافتن انگشتر پیامبر(ص) مأیوس شد، فرمان داد تا انگشتری مانند آن، با همان نقش، بسازند. این انگشتر تا زمان قتل عثمان، در سال 35ق/ 656م، در انگشتان او بود اما پس‌ازآن، مفقود شده و اثری از آن نماند<ref>همان، ص42- 43</ref>.


تمام خلفای بنی‌امیه و بنی‌عباس و غیر آنها، هر یک انگشتری برای خود برگزیدند و نقشی خاص بر روی آن، نقش زدند که در ادامه، به نام ایشان و نقش انگشتری‌شان، اشاره شده است. از جمله این افراد، به همراه نقش خاتمشان، عبارت است از: عمر بن خطاب «کفی بالموت واعظا یا عمر»، علی بن ابی‌طالب[ع] «الله الملک»، حسن بن علی[ع] «الله أکبر و به أستعین»، حسین بن علی[ع] «الله بالغ أمره»، مروان بن حکم «العزة لله»، عبدالملک بن مروان «آمنت بالله مخلصا»، الولید بن عبداللمک «فنی الشباب یاولید»، ابراهیم بن ولید بن عبدالملک «ابراهیم یثق بالله» و...<ref>همان، ص44</ref>.
تمام خلفای بنی‌امیه و بنی‌عباس و غیر آنها، هر یک انگشتری برای خود برگزیدند و نقشی خاص بر روی آن، نقش زدند که در ادامه، به نام ایشان و نقش انگشتری‌شان، اشاره شده است. از جمله این افراد، به همراه نقش خاتمشان، عبارت است از: عمر بن خطاب «کفی بالموت واعظا یا عمر»، [[امام على(ع)|علی بن ابی‌طالب[ع]]] «الله الملک»، حسن بن علی[ع] «الله أکبر و به أستعین»، حسین بن علی[ع] «الله بالغ أمره»، مروان بن حکم «العزة لله»، عبدالملک بن مروان «آمنت بالله مخلصا»، الولید بن عبداللمک «فنی الشباب یاولید»، ابراهیم بن ولید بن عبدالملک «ابراهیم یثق بالله» و...<ref>همان، ص44</ref>.


در پنجمین عنوان، به معرفی نامه‌ها و رسولانی که پیامبر(ص) به‌سوی پادشان و اشراف مختلف فرستاده و ایشان را به آیین یکتاپرستی و دین اسلام دعوت نمودند، پرداخته شده است که به‌منظور آشنایی، به تعدادی از آنها، اشاره می‌شود.
در پنجمین عنوان، به معرفی نامه‌ها و رسولانی که پیامبر(ص) به‌سوی پادشان و اشراف مختلف فرستاده و ایشان را به آیین یکتاپرستی و دین اسلام دعوت نمودند، پرداخته شده است که به‌منظور آشنایی، به تعدادی از آنها، اشاره می‌شود.
خط ۸۷: خط ۸۷:


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
در مقدمه، به این نکته اشاره شده است که اقدامات تحقیقی صورت گرفته بر روی کتاب، به همان روش و شیوه تحقیق بر روی کتاب دیگر ابن جوزی، یعنی «هذا هو محمد(ص)» می‌باشد که همین محقق، تحقیق آن را برعهده داشته است. این اقدامات عبارتند از:
در مقدمه، به این نکته اشاره شده است که اقدامات تحقیقی صورت گرفته بر روی کتاب، به همان روش و شیوه تحقیق بر روی کتاب دیگر [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزی]]، یعنی «هذا هو محمد(ص)» می‌باشد که همین محقق، تحقیق آن را برعهده داشته است. این اقدامات عبارتند از:
# تخریج آیات قرآن؛
# تخریج آیات قرآن؛
# تخریج صحیح روایات نبوی(ص) بر اساس روش مناسب و متداول علم حدیث و با استفاده از کتب صحاح، سنن و سایر کتب معتبر در این زمینه؛
# تخریج صحیح روایات نبوی(ص) بر اساس روش مناسب و متداول علم حدیث و با استفاده از کتب صحاح، سنن و سایر کتب معتبر در این زمینه؛
خط ۹۵: خط ۹۵:


==پانویس ==
==پانویس ==
<references/>
<references />


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش