۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
}} | }} | ||
'''اللحظات الأخيرة في حياة رسولالله صلیاللهعلیهوسلم'''، اثر محدث و مورخ سنی قرن ششم هجری، ابوالفرج عبدالرحمن بن علی ابن جوزی (508- 597ق/ 1114- 1201م)، کتابی است حدیثی، پیرامون آخرین وقایع عمر شریف پیامبر(ص). | '''اللحظات الأخيرة في حياة رسولالله صلیاللهعلیهوسلم'''، اثر محدث و مورخ سنی قرن ششم هجری، [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابوالفرج عبدالرحمن بن علی ابن جوزی]] (508- 597ق/ 1114- 1201م)، کتابی است حدیثی، پیرامون آخرین وقایع عمر شریف پیامبر(ص). | ||
اثر حاضر، پنجمین کتاب از مجموعه «سلسلة هذا هو محمد صلیاللهعلیهوسلم» میباشد که با تحقیق محمد عبدالرحیم به چاپ رسیده است. | اثر حاضر، پنجمین کتاب از مجموعه «سلسلة هذا هو محمد صلیاللهعلیهوسلم» میباشد که با تحقیق [[محمد عبدالرحیم]] به چاپ رسیده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
مقدمه محقق، نخستین عنوان کتاب میباشد که در آن، پس از اشاره به این نکته که پیامبر(ص) اسوه حسنه و بهترین الگو برای تمام جهانیان میباشد<ref>مقدمه، ص7</ref>، به بحث پیرامون حقیقت مرگ پرداخته شده است<ref>همان، ص8</ref>. | مقدمه محقق، نخستین عنوان کتاب میباشد که در آن، پس از اشاره به این نکته که پیامبر(ص) اسوه حسنه و بهترین الگو برای تمام جهانیان میباشد<ref>مقدمه، ص7</ref>، به بحث پیرامون حقیقت مرگ پرداخته شده است<ref>همان، ص8</ref>. | ||
در عنوان دوم، به شرححال ابن جوزی پرداخته شده و لذا، اطاعاتی از قبیل نام و نسب<ref>متن کتاب، ص15</ref>، ولادت<ref>همان</ref>، اقوال و حکم<ref>همان، ص16</ref>، اشعار<ref>همان، ص17</ref>، تعریفات دیگران از وی<ref>همان، ص19</ref>، سعایت و تهمتهایی که به او زد شده<ref>همان</ref>، تألیفات و آثار<ref>همان، ص20</ref>، وفات<ref>همان، ص23</ref> و اولاد وی<ref>همان، ص24</ref>، در اختیار خواننده قرار گرفته است. | در عنوان دوم، به شرححال [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزی]] پرداخته شده و لذا، اطاعاتی از قبیل نام و نسب<ref>متن کتاب، ص15</ref>، ولادت<ref>همان</ref>، اقوال و حکم<ref>همان، ص16</ref>، اشعار<ref>همان، ص17</ref>، تعریفات دیگران از وی<ref>همان، ص19</ref>، سعایت و تهمتهایی که به او زد شده<ref>همان</ref>، تألیفات و آثار<ref>همان، ص20</ref>، وفات<ref>همان، ص23</ref> و اولاد وی<ref>همان، ص24</ref>، در اختیار خواننده قرار گرفته است. | ||
در عنوان سوم، به سیره پیامبر(ص) پرداخته شده است. در این رابطه، ابتدا نسب آن حضرت تا حضرت آدم(ص)، بهصورت مختصر، نام برد شده<ref>همان، ص27</ref> و سپس، قصیدهای از ابوالعباس عبدالله بن محمد ناشی آمده که در آن، نسب پیامبر(ص)، به نظم کشیده شده است<ref>همان، ص28</ref>. در ادامه، به بیان صفات<ref>همان، ص33</ref> و معرفی خانواده آن حضرت، پرداخته شده و به این مطلب اشاره شده است که نخستین همسر ایشان، خدیجه بنت خویلد بود و تا زمان حیات وی، یعنی سال سوم هجری، او تنها همسر پیامبر(ص) بوده که شش فرزند برای ایشان، به دنیا آورد که عبارتند از قاسم، عبدالله، زینب، رقیه، ام کلثوم و فاطمه، که اولاد ذکور آن حضرت در زمان طفولیت، از دنیا رفتند و بنابراین، فرزند ذکوری از آن حضرت، باقی نماند. بعد از خدیجه، ایشان با چهارده زن ازدواج کرد که برخی وفات یافته و فقط نه زن باقی ماند که از آنها، فقط ماریه قبطی، صاحب فرزند پسری به نام ابراهیم گردید که او نیز در طفولیت، از دنیا رفت. تمامی فرزندان آن حضرت، در زمان حیات ایشان، بهغیراز حضرت زهرا(س) وفات یافتند و آن حضرت نیز، با پسرعموی پیامبر(ص)، یعنی حضرت علی(ع) ازدواج کرده و صاحب دو فرزند پسر به نام حسن(ع) و حسین(ع) گردید ولذا نسبت هرکسی که به پیامبر(ص) منتسب باشد، در فرزندان حضرت زهرا(س) منحصر میگردد. آن حضرت فرزند پسر دیگری نیز به نام محسن داشت که از دنیا رفت<ref>همان، ص34- 35</ref>. | در عنوان سوم، به سیره پیامبر(ص) پرداخته شده است. در این رابطه، ابتدا نسب آن حضرت تا حضرت آدم(ص)، بهصورت مختصر، نام برد شده<ref>همان، ص27</ref> و سپس، قصیدهای از ابوالعباس عبدالله بن محمد ناشی آمده که در آن، نسب پیامبر(ص)، به نظم کشیده شده است<ref>همان، ص28</ref>. در ادامه، به بیان صفات<ref>همان، ص33</ref> و معرفی خانواده آن حضرت، پرداخته شده و به این مطلب اشاره شده است که نخستین همسر ایشان، خدیجه بنت خویلد بود و تا زمان حیات وی، یعنی سال سوم هجری، او تنها همسر پیامبر(ص) بوده که شش فرزند برای ایشان، به دنیا آورد که عبارتند از قاسم، عبدالله، زینب، رقیه، ام کلثوم و فاطمه، که اولاد ذکور آن حضرت در زمان طفولیت، از دنیا رفتند و بنابراین، فرزند ذکوری از آن حضرت، باقی نماند. بعد از خدیجه، ایشان با چهارده زن ازدواج کرد که برخی وفات یافته و فقط نه زن باقی ماند که از آنها، فقط ماریه قبطی، صاحب فرزند پسری به نام ابراهیم گردید که او نیز در طفولیت، از دنیا رفت. تمامی فرزندان آن حضرت، در زمان حیات ایشان، بهغیراز حضرت زهرا(س) وفات یافتند و آن حضرت نیز، با پسرعموی پیامبر(ص)، یعنی [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] ازدواج کرده و صاحب دو فرزند پسر به نام حسن(ع) و حسین(ع) گردید ولذا نسبت هرکسی که به پیامبر(ص) منتسب باشد، در فرزندان حضرت زهرا(س) منحصر میگردد. آن حضرت فرزند پسر دیگری نیز به نام محسن داشت که از دنیا رفت<ref>همان، ص34- 35</ref>. | ||
در عنوان چهارم، به ذکر روایاتی پرداخته شده است که لحظات آخر عمر مبارک پیامبر(ص) را به تصویر کشیده است. این روایات، در چهلوهشت عنوان مطرح گردیده که بهمنظور آشنایی با محتوای کتاب و عنوان نمونه، به برخی از آنها، اشاره میشود: | در عنوان چهارم، به ذکر روایاتی پرداخته شده است که لحظات آخر عمر مبارک پیامبر(ص) را به تصویر کشیده است. این روایات، در چهلوهشت عنوان مطرح گردیده که بهمنظور آشنایی با محتوای کتاب و عنوان نمونه، به برخی از آنها، اشاره میشود: | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
# نزدیک شدن اجل: در روایتی از عبدالله بن عباس، به خبر دادن پیامبر(ص) از نزدیک شدن اجلشان خبر داده شده است. در این روایت، چنین آمده است که: «لما نزلت (أذا جاء نصر الله و الفتح) [نصر: الآیة 1] دعا رسولالله(ص) فاطمه [رضي الله عنها] فقال: إنی قد نعیت إلی نفسی. فبکت فاطمة، فقال رسولالله(ص) لا تبکی... فإنک أول أهلی بي لحوقا، فضحکت» (زمانی که آیه سوره (أذا جاء نصر الله و الفتح) نازل گردید، پیامبر(ص) فاطمه(س) را فراخوانده و از نزدیک بودن مرگشان خبر دادند و فاطمه(س) گریست. پسازآن، پیامبر(ص) او را از گریه کردن بازداشته و فرمود تو اولین نفر از اهلبیتم هستی که به من ملحق خواهی شد و فاطمه(ص) خندید)<ref>همان، ص42</ref>. | # نزدیک شدن اجل: در روایتی از عبدالله بن عباس، به خبر دادن پیامبر(ص) از نزدیک شدن اجلشان خبر داده شده است. در این روایت، چنین آمده است که: «لما نزلت (أذا جاء نصر الله و الفتح) [نصر: الآیة 1] دعا رسولالله(ص) فاطمه [رضي الله عنها] فقال: إنی قد نعیت إلی نفسی. فبکت فاطمة، فقال رسولالله(ص) لا تبکی... فإنک أول أهلی بي لحوقا، فضحکت» (زمانی که آیه سوره (أذا جاء نصر الله و الفتح) نازل گردید، پیامبر(ص) فاطمه(س) را فراخوانده و از نزدیک بودن مرگشان خبر دادند و فاطمه(س) گریست. پسازآن، پیامبر(ص) او را از گریه کردن بازداشته و فرمود تو اولین نفر از اهلبیتم هستی که به من ملحق خواهی شد و فاطمه(ص) خندید)<ref>همان، ص42</ref>. | ||
# عرضه شدن قرآن: در رواتی از عبدالله بن عباس، چنین آمده است که جبرئیل(ع)، قرآن را در هر ماه رمضان بر پیامبر(ص) عرضه میداشت، اما در ماهی که ایشان رحلت فرمودند، قرآن دو مرتبه بر آن حضرت عرضه شد<ref>همان، ص43</ref>. | # عرضه شدن قرآن: در رواتی از عبدالله بن عباس، چنین آمده است که جبرئیل(ع)، قرآن را در هر ماه رمضان بر پیامبر(ص) عرضه میداشت، اما در ماهی که ایشان رحلت فرمودند، قرآن دو مرتبه بر آن حضرت عرضه شد<ref>همان، ص43</ref>. | ||
# مدت بیماری: ابن جوزی مدت بیماری پیامبر(ص) پیش از وفات ایشان را دوازده روز دانسته است. هرچند به قول ضعیفی که آن را چهارده روز دانسته نیز اشاره کرده است<ref>همان، ص62</ref>. | # مدت بیماری: [[ابن جوزی، عبدالرحمن بن علی|ابن جوزی]] مدت بیماری پیامبر(ص) پیش از وفات ایشان را دوازده روز دانسته است. هرچند به قول ضعیفی که آن را چهارده روز دانسته نیز اشاره کرده است<ref>همان، ص62</ref>. | ||
از دیگر موارد مذکور در کتاب، میتوان به اراده کتابت نامهای که نوشته نشد، آزاد کردن بردگان پیش از فوت، مسواک زدن قبل از مرگ، جمع شدن اصحاب، وصیت به نماز در هنگام مرگ، چگونگی خروج روح از بدن مطهر ایشان، لباسی که در آن فوت نمودند، زمان وفات و شک مردم در آن، عمر پیامبر(ص)، چگونگی غسل و کفن، نماز بر آن حضرت، مکان قبر و لحد، زمان دفن، فضیلت قبر ایشان و استقساء به قبر آن حضرت، اشاره نمود. | از دیگر موارد مذکور در کتاب، میتوان به اراده کتابت نامهای که نوشته نشد، آزاد کردن بردگان پیش از فوت، مسواک زدن قبل از مرگ، جمع شدن اصحاب، وصیت به نماز در هنگام مرگ، چگونگی خروج روح از بدن مطهر ایشان، لباسی که در آن فوت نمودند، زمان وفات و شک مردم در آن، عمر پیامبر(ص)، چگونگی غسل و کفن، نماز بر آن حضرت، مکان قبر و لحد، زمان دفن، فضیلت قبر ایشان و استقساء به قبر آن حضرت، اشاره نمود. |
ویرایش