۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
}} | }} | ||
'''المنتخب من مسند عبد بن حميد'''، به تحقیق و تعلیقات ابوعبدالله مصطفی بن | '''المنتخب من مسند عبد بن حميد'''، به تحقیق و تعلیقات [[شلبايه، مصطفي بن عدوي|ابوعبدالله مصطفی بن عدوی]]، کتابی است دو جلدی، به زبان عربی، با موضوع روایات اسلامی اهل تسنن. در این اثر، روایات صحابه، بهترتیب حروف الفبا (بهجز چند نفر از آنان) ذکر شده است. | ||
درباره وجه نامگذاری این کتاب به «المنتخب»، گفتهاند: عبد بن حمید، دو مسند داشته که یکی مفصل و بزرگ و دیگری مختصر و کوچک بوده است. این کتاب کوچک را «منتخب» نامیدهاند؛ زیرا حاوی مقداری از روایات است که ابراهیم بن خزیم شاشی از او استماع کرده و خالی از مسانید کثیری از مشاهیر صحابه است<ref>ر.ک: مقدمه چاپ دوم کتاب، ج1، ص15</ref>. | درباره وجه نامگذاری این کتاب به «المنتخب»، گفتهاند: عبد بن حمید، دو مسند داشته که یکی مفصل و بزرگ و دیگری مختصر و کوچک بوده است. این کتاب کوچک را «منتخب» نامیدهاند؛ زیرا حاوی مقداری از روایات است که ابراهیم بن خزیم شاشی از او استماع کرده و خالی از مسانید کثیری از مشاهیر صحابه است<ref>ر.ک: مقدمه چاپ دوم کتاب، ج1، ص15</ref>. | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
راویان کتاب در ابتدای آن اینگونه ذکر شدهاند: «كتاب المنتخب من مسند عبد بن حميد الكشي رواية أبيإسحاق إبراهيم بن خزيم الشاشي عنه، رواية أبيمحمد عبدالله بن أحمد بن حمّويه السرخسي عنه، رواية أبيالحسن عبدالرحمن بن محمد بن المظفر الداودي عنه، رواية أبيالوقت عبدالأول بن عيسی السجزي عنه، رواية أبيبكر محمد بن مسعود بن بَهروُز الطبيب عنه، رواية أبيالحسن علي بن أحمد بن عبدالمحسن الحسيني الغرَّافي عنه، رواية العدل نورالدين أبيالحسن علي بن محمد بن أبيبكر القمي و ولديه: جمالالدين أبوعبدالله محمد و شهابالدين أبوالعباس أحمد عنه»<ref>ر.ک: کتاب، ص9</ref>. | راویان کتاب در ابتدای آن اینگونه ذکر شدهاند: «كتاب المنتخب من مسند [[عبد بن حمید|عبد بن حميد الكشي]] رواية أبيإسحاق إبراهيم بن خزيم الشاشي عنه، رواية أبيمحمد عبدالله بن أحمد بن حمّويه السرخسي عنه، رواية أبيالحسن عبدالرحمن بن محمد بن المظفر الداودي عنه، رواية أبيالوقت عبدالأول بن عيسی السجزي عنه، رواية أبيبكر محمد بن مسعود بن بَهروُز الطبيب عنه، رواية أبيالحسن علي بن أحمد بن عبدالمحسن الحسيني الغرَّافي عنه، رواية العدل نورالدين أبيالحسن علي بن محمد بن أبيبكر القمي و ولديه: جمالالدين أبوعبدالله محمد و شهابالدين أبوالعباس أحمد عنه»<ref>ر.ک: کتاب، ص9</ref>. | ||
روایات کتاب با توجه به اولین حرف از اسامی صحابه، بهترتیب حروف الفبا در هر جلد ذکر شده است. شماره حدیث هر شخص نیز در انتهای کتاب مشخص شده است. البته در ذکر صحابه بهترتیب الفبایی، چند نفر استثنا شدهاند؛ یعنی ابتدا روایات ابوبکر بن ابیقحافه، عمر بن خطاب، عثمان بن عفان، [[امام على(ع)|علی بن ابیطالب(ع)]]، زبیر بن عوام، طلحة بن عبیدالله، سعید بن زید، سعد بن ابیوقاص و عبدالرحمن بن عوف، بدون ترتیب حروف الفبا آمده و سپس بهترتیب الفبا، روایات مابقی صحابه ذکر شده است. | |||
تعداد روایات افراد نامبردهشده، 160 روایت است که بهترتیب ذکر نامشان در بالا، روایات 1 تا 7، 8 تا 44، 45 تا 62، 63 تا 96، 97 تا 99، 100 تا 104، 105 و 106، 130 تا 156 و 157 تا 160 را به خود اختصاص دادهاند. | تعداد روایات افراد نامبردهشده، 160 روایت است که بهترتیب ذکر نامشان در بالا، روایات 1 تا 7، 8 تا 44، 45 تا 62، 63 تا 96، 97 تا 99، 100 تا 104، 105 و 106، 130 تا 156 و 157 تا 160 را به خود اختصاص دادهاند. | ||
مجموعا جلد اول، 720 روایت را در خود جای داده و جلد دوم نیز مجددا از شماره 720/2 شروع کرده و تا روایت 1592 را شامل میشود. شروع روایات کتاب با ذکر مسند ابوبکر بن ابیقحافه است و پایان آن با ذکر حدیثی از امایمن. | مجموعا جلد اول، 720 روایت را در خود جای داده و جلد دوم نیز مجددا از شماره 720/2 شروع کرده و تا روایت 1592 را شامل میشود. شروع روایات کتاب با ذکر مسند ابوبکر بن ابیقحافه است و پایان آن با ذکر حدیثی از امایمن. | ||
در یکی از روایات کتاب که از امیرالمؤمنین علی(ع) نقل شده، آمده: «أَخْبَرَنَا عُبَيدُاللَّهِ بْنُ مُوسَى، عَنْ إِسْرَائِيلَ، عَنْ أَبِيإِسْحَاقَ، عَنِ الْحَارِثِ، عَنْ عَلِي قَالَ: قَالَ لِي النَّبِي، صَلَّى اللهُ عَلَيهِ وَسَلَّمَ: يا عَلِي، إِنِّي أُحِبُّ لَك مَا أُحِبُّ لِنَفْسِي وَ أَكرَهُ لَك مَا أَكرَهُ لِنَفْسِي؛ لَا تَقْرَأْ وَ أَنْتَ رَاكعٌ وَ لَا وَ أَنْتَ سَاجِدٌ وَ لَا تُصَلِّ وَ أَنْتَ عَاقِصٌ شَعْرَك؛ فَإِنَّهُ كفْلُ الشَّيطَانِ وَ لَا تُقْع بَينَ السَّجْدَتَينِ وَ لَا تعبث بالحصا وَ لَا تَفْتَحْ عَلَى الْإِمَامِ وَ لَا تَخَتَّمْ بِالذَّهَبِ وَ لَا تَلْبَسِ الْقَسِّي وَ لَا تَرْكبِ الْمَياثِرَ وَ لَا تَفْتَرِشْ ذِرَاعَيك»<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص114</ref>. | در یکی از روایات کتاب که از [[امام على(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]] نقل شده، آمده: «أَخْبَرَنَا عُبَيدُاللَّهِ بْنُ مُوسَى، عَنْ إِسْرَائِيلَ، عَنْ أَبِيإِسْحَاقَ، عَنِ الْحَارِثِ، عَنْ عَلِي قَالَ: قَالَ لِي النَّبِي، صَلَّى اللهُ عَلَيهِ وَسَلَّمَ: يا عَلِي، إِنِّي أُحِبُّ لَك مَا أُحِبُّ لِنَفْسِي وَ أَكرَهُ لَك مَا أَكرَهُ لِنَفْسِي؛ لَا تَقْرَأْ وَ أَنْتَ رَاكعٌ وَ لَا وَ أَنْتَ سَاجِدٌ وَ لَا تُصَلِّ وَ أَنْتَ عَاقِصٌ شَعْرَك؛ فَإِنَّهُ كفْلُ الشَّيطَانِ وَ لَا تُقْع بَينَ السَّجْدَتَينِ وَ لَا تعبث بالحصا وَ لَا تَفْتَحْ عَلَى الْإِمَامِ وَ لَا تَخَتَّمْ بِالذَّهَبِ وَ لَا تَلْبَسِ الْقَسِّي وَ لَا تَرْكبِ الْمَياثِرَ وَ لَا تَفْتَرِشْ ذِرَاعَيك»<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص114</ref>. | ||
حدیث پایانی که در جلد دوم کتاب آمده، از امایمن است. متن روایت چنین است: «حَدَّثَنَا عُمَرُ بْنُ سَعِيدٍ الدِّمَشْقِي، ثَنَا سَعِيدُ بْنُ عَبْدِالْعَزِيزِ التَّنُوخِي عَنْ مَكحُولٍ، عَنْ أُمَّأَيمَنَ: أَنَّهَا سَمِعَتْ رَسُولَاللَّهِ - صَلَّى اللهُ عَلَيهِ وَ سَلَّمَ - يوصِي بَعْضَ أَهْلِهِ فَقَالَ: لَا تُشْرِك بِاللَّهِ شَيئًا وَ إِنْ قُطِّعْتَ أَوْ حُرِّقْتَ بِالنَّارِ وَ لَا تَفِرَّ يوْمَ الزَّحْفِ، فَإِنْ أَصَابَ النَّاسَ مَوْتٌ وَ أَنْتَ فِيهِمْ فَاثْبُتْ وَ أطِعْ وَالِدَيك وَ إِنْ أَمَرَاك أَنْ تَخْرُجَ مِنْ مَالِك وَ لَا تَتْرُك الصَّلَاةَ مُتَعَمِّدًا؛ فَإِنَّهُ مَنْ تَرَك الصَّلَاةَ مُتَعَمِّدًا فَقَدْ بَرِئَتْ مِنْهُ ذِمَّةُ اللَّهِ. إِياك وَ الْخَمْرَ؛ فَإِنَّهَا مِفْتَاحُ كلِّ شَرٍّ، وَ إِياك وَ الْمَعْصِيةَ؛ فَإِنَّهَا تُسْخِطُ الله و تنازع الْأَمْرَ أَهْلَهُ وَ إِنْ رَأَيتَ أَنْ لَك أَنْفِقْ عَلَى أَهُلِك مِنْ طَوْلِك وَ لَا تَرْفَعْ عَصَاك عَنْهُمْ وَ أَخِفْهُمْ فِي اللَّهِ - عَزَّ وَ جَلَّ -». متن این روایت توصیههایی است از پیامبر خدا(ص) به یکی از نزدیکانش (که پس از ذکر متن روایت از قول زهری نقل شده که شخصی که به وی توصیه شده، ثوبان بوده است). در این توصیه بیان شده که هرگز به خداوند شرک نورز، هرچند تکهتکهات کنند یا در آتش بسوزانندت. در روز جنگ از میدان نگریز. اگر مرگ به مردم رسید و تو در آنان بودی ثابتقدم باش. پدر و مادرت را اطاعت کن، هرچند از تو بخواهند همه اموالت را بگذاری و از آن خارج شوی. نماز را عامدانه ترک نکن؛ زیرا هرکه نماز را عامدانه ترک کند از ذمه خداوند خارج شده است. مباد که شراب بخوری؛ چراکه کلید هر بدی است و مباد که گناه کنی؛ زیرا موجب خشم خدا میشود. اگر مالی داشتی، از توانگریات بر خانوادهات خرج کن و...<ref>ر.ک: همان، ج2، ص427-429</ref>. | حدیث پایانی که در جلد دوم کتاب آمده، از امایمن است. متن روایت چنین است: «حَدَّثَنَا عُمَرُ بْنُ سَعِيدٍ الدِّمَشْقِي، ثَنَا سَعِيدُ بْنُ عَبْدِالْعَزِيزِ التَّنُوخِي عَنْ مَكحُولٍ، عَنْ أُمَّأَيمَنَ: أَنَّهَا سَمِعَتْ رَسُولَاللَّهِ - صَلَّى اللهُ عَلَيهِ وَ سَلَّمَ - يوصِي بَعْضَ أَهْلِهِ فَقَالَ: لَا تُشْرِك بِاللَّهِ شَيئًا وَ إِنْ قُطِّعْتَ أَوْ حُرِّقْتَ بِالنَّارِ وَ لَا تَفِرَّ يوْمَ الزَّحْفِ، فَإِنْ أَصَابَ النَّاسَ مَوْتٌ وَ أَنْتَ فِيهِمْ فَاثْبُتْ وَ أطِعْ وَالِدَيك وَ إِنْ أَمَرَاك أَنْ تَخْرُجَ مِنْ مَالِك وَ لَا تَتْرُك الصَّلَاةَ مُتَعَمِّدًا؛ فَإِنَّهُ مَنْ تَرَك الصَّلَاةَ مُتَعَمِّدًا فَقَدْ بَرِئَتْ مِنْهُ ذِمَّةُ اللَّهِ. إِياك وَ الْخَمْرَ؛ فَإِنَّهَا مِفْتَاحُ كلِّ شَرٍّ، وَ إِياك وَ الْمَعْصِيةَ؛ فَإِنَّهَا تُسْخِطُ الله و تنازع الْأَمْرَ أَهْلَهُ وَ إِنْ رَأَيتَ أَنْ لَك أَنْفِقْ عَلَى أَهُلِك مِنْ طَوْلِك وَ لَا تَرْفَعْ عَصَاك عَنْهُمْ وَ أَخِفْهُمْ فِي اللَّهِ - عَزَّ وَ جَلَّ -». متن این روایت توصیههایی است از پیامبر خدا(ص) به یکی از نزدیکانش (که پس از ذکر متن روایت از قول زهری نقل شده که شخصی که به وی توصیه شده، ثوبان بوده است). در این توصیه بیان شده که هرگز به خداوند شرک نورز، هرچند تکهتکهات کنند یا در آتش بسوزانندت. در روز جنگ از میدان نگریز. اگر مرگ به مردم رسید و تو در آنان بودی ثابتقدم باش. پدر و مادرت را اطاعت کن، هرچند از تو بخواهند همه اموالت را بگذاری و از آن خارج شوی. نماز را عامدانه ترک نکن؛ زیرا هرکه نماز را عامدانه ترک کند از ذمه خداوند خارج شده است. مباد که شراب بخوری؛ چراکه کلید هر بدی است و مباد که گناه کنی؛ زیرا موجب خشم خدا میشود. اگر مالی داشتی، از توانگریات بر خانوادهات خرج کن و...<ref>ر.ک: همان، ج2، ص427-429</ref>. |
ویرایش