۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
|-class='articleCode' | |-class='articleCode' | ||
|کد اتوماسیون | |کد اتوماسیون | ||
|data-type='automationCode'| | |data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE1332AUTOMATIONCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
خط ۷۲: | خط ۷۲: | ||
#:دومين بار، وقتى بود كه مىخواستم در دريا غرق شوم، به دلم نگاه كردم، ديدم باز بين زندگى و مرگ تفاوتى نيست، براى اينكه به حكم خدا راضى بودم. | #:دومين بار، وقتى بود كه مىخواستم در دريا غرق شوم، به دلم نگاه كردم، ديدم باز بين زندگى و مرگ تفاوتى نيست، براى اينكه به حكم خدا راضى بودم. | ||
#:سومين بار، هنگامى بود كه به من گفتند: از طريق تصوف دورى كن، زيرا در آن راه، امورى است كه موجب لغزش مىشود. به دلم نظاره كردم و پيوند رضايت با پروردگارم را درست كردم و گفتم: | #:سومين بار، هنگامى بود كه به من گفتند: از طريق تصوف دورى كن، زيرا در آن راه، امورى است كه موجب لغزش مىشود. به دلم نظاره كردم و پيوند رضايت با پروردگارم را درست كردم و گفتم: | ||
#:آيا بعد از اقبال، اعراض كنم و بترسم از گمراهى؛ درحالىكه بهراستى به خدا محبت دارم؟ در اين حال، اشك از چشمانم جارى شد و خشوع و خضوع در وجودم سرايت كرد و حالت وجد و سرورى به من دست داد كه نزديك بود بعد از غيبت حسى، از نفسم مفارقت كنم و چون اين حالت از من برفت، ارتجالى اشعارى سرودم:{{شعر}}{{ب|''رشتهاى بر گردنم افكنده دوست''|2=''مىكشد هر جا كه خاطرخواه اوست''}} | #:آيا بعد از اقبال، اعراض كنم و بترسم از گمراهى؛ درحالىكه بهراستى به خدا محبت دارم؟ در اين حال، اشك از چشمانم جارى شد و خشوع و خضوع در وجودم سرايت كرد و حالت وجد و سرورى به من دست داد كه نزديك بود بعد از غيبت حسى، از نفسم مفارقت كنم و چون اين حالت از من برفت، ارتجالى اشعارى سرودم:{{شعر}}{{ب|''رشتهاى بر گردنم افكنده دوست''|2=''مىكشد هر جا كه خاطرخواه اوست''}}{{پایان شعر}} | ||
{{پایان شعر}} | |||
#شارح علامه، به خاطر آنكه تبحر فوق العادهاى در اصطلاحات عرفانى داشته، هرجا اصطلاحات عرفانى در متن استعمال شده، آنها را بهخوبى بر مبناى قوم شرح و بيان نموده و در اثناى شرح از حكايات عرفانى و تمثيلات صوفيانه و شرح احوال و كرامات اولياء الله بهره وافى جسته؛ بهطورىكه به شرح، شيرينى و جذابيت خاصى بخشيده كه خواننده را به شور و شوق وامىدارد. | #شارح علامه، به خاطر آنكه تبحر فوق العادهاى در اصطلاحات عرفانى داشته، هرجا اصطلاحات عرفانى در متن استعمال شده، آنها را بهخوبى بر مبناى قوم شرح و بيان نموده و در اثناى شرح از حكايات عرفانى و تمثيلات صوفيانه و شرح احوال و كرامات اولياء الله بهره وافى جسته؛ بهطورىكه به شرح، شيرينى و جذابيت خاصى بخشيده كه خواننده را به شور و شوق وامىدارد. | ||
#هرجا مناسبتى پيش آمده، خواننده را به دستورهاى اخلاقى - عرفانى و شيوه سير و سلوك عملى سفارش مىكند. اينها، حاكى از آن است كه شارح، عارف كاركشته و راهرفتهاى است كه خود به كمال رسيده و توان به كمال رساندن سالكان را نيز دارد؛ بهعنوان نمونه، در باب فرار و رياضت، سه دستور العمل عرفانى بهعنوان وصيت بيان نموده است. | #هرجا مناسبتى پيش آمده، خواننده را به دستورهاى اخلاقى - عرفانى و شيوه سير و سلوك عملى سفارش مىكند. اينها، حاكى از آن است كه شارح، عارف كاركشته و راهرفتهاى است كه خود به كمال رسيده و توان به كمال رساندن سالكان را نيز دارد؛ بهعنوان نمونه، در باب فرار و رياضت، سه دستور العمل عرفانى بهعنوان وصيت بيان نموده است. |
ویرایش