پرش به محتوا

شرح منازل السائرين (التلمسانى): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۵: خط ۶۵:
#ماتن؛ يعنى خواجه عبد الله انصارى، در ابتداى هر بابى آيه‌اى را از قرآن مى‌آورد كه متناسب با عنوان و مطالب باب است، لكن وجه تناسب آيه با عنوان باب، در همه جا واضح نيست؛ به همين جهت، شارح؛ يعنى تلمسانى، ابتدا، مفردات آيات را معنى مى‌كند، پس از آن آيه را معنا مى‌كند و سپس به بيان وجه تناسب آيه با عنوان باب مى‌پردازد. گاهى تناسب را بسيار ستايش مى‌نمايد، مانند باب حرمت ص 175 و گاهى متذكر عدم تناسب مى‌شود و مى‌گويد: شيخ، آيه را تبركا ذكر نموده است، مانند باب مراقبت ص 169 و گاهى نيز بيان مى‌كند كه تناسب، مبتنى بر تفسير باطنى آيه است، نه تفسير ظاهرى، مانند باب استقامت ص 191. اين مطلب، حاكى از تبحر شارح بر تفسير قرآن است.
#ماتن؛ يعنى خواجه عبد الله انصارى، در ابتداى هر بابى آيه‌اى را از قرآن مى‌آورد كه متناسب با عنوان و مطالب باب است، لكن وجه تناسب آيه با عنوان باب، در همه جا واضح نيست؛ به همين جهت، شارح؛ يعنى تلمسانى، ابتدا، مفردات آيات را معنى مى‌كند، پس از آن آيه را معنا مى‌كند و سپس به بيان وجه تناسب آيه با عنوان باب مى‌پردازد. گاهى تناسب را بسيار ستايش مى‌نمايد، مانند باب حرمت ص 175 و گاهى متذكر عدم تناسب مى‌شود و مى‌گويد: شيخ، آيه را تبركا ذكر نموده است، مانند باب مراقبت ص 169 و گاهى نيز بيان مى‌كند كه تناسب، مبتنى بر تفسير باطنى آيه است، نه تفسير ظاهرى، مانند باب استقامت ص 191. اين مطلب، حاكى از تبحر شارح بر تفسير قرآن است.
#شارح علامه، در شرح منازل و مقامات سلوك، هر جا با ماتن اختلاف ديدگاه دارد، اجتهاد مى‌كند و نظرات خويش را ابراز مى‌نمايد، فلذا شرح او شرح تقليدى نيست، بلكه مشحون از تحقيقات و ابتكارات است كه به‌عنوان نمونه، به برخى از آنها اشاره مى‌نماييم:
#شارح علامه، در شرح منازل و مقامات سلوك، هر جا با ماتن اختلاف ديدگاه دارد، اجتهاد مى‌كند و نظرات خويش را ابراز مى‌نمايد، فلذا شرح او شرح تقليدى نيست، بلكه مشحون از تحقيقات و ابتكارات است كه به‌عنوان نمونه، به برخى از آنها اشاره مى‌نماييم:
الف) در باب بصيرت، صفحه 347، نظر خويش را پيرامون حديث «اتقوا فراسة المؤمن، فانه ينظر بنور الله»، چنين بيان مى‌كند: آنچه كه با تجربه نزد من به اثبات رسيده اين است كه فراست اهل معرفت، تنها در اين است كه آنان را كه استعداد معرفت خدا و وصول به مقام جمع را دارند، از سايرين تشخيص مى‌دهند، ولى فراست اهل رياضت، با گرسنگى و خلوت و پاك نمودن باطن، بدون رسيدن به حق تعالى است كه در اين صورت، صورت‌هاى باطنى و اخبار غيبى مردم براى آنان مكشوف مى‌گردد و از خلق خبر مى‌دهند، زيرا از حق محجوبند، اما اهل معرفت، چون به حق و معارف حق اشتغال دارند، فقط از حق خبر مى‌دهند، زيرا از خلق غافلند.
#:الف) در باب بصيرت، صفحه 347، نظر خويش را پيرامون حديث «اتقوا فراسة المؤمن، فانه ينظر بنور الله»، چنين بيان مى‌كند: آنچه كه با تجربه نزد من به اثبات رسيده اين است كه فراست اهل معرفت، تنها در اين است كه آنان را كه استعداد معرفت خدا و وصول به مقام جمع را دارند، از سايرين تشخيص مى‌دهند، ولى فراست اهل رياضت، با گرسنگى و خلوت و پاك نمودن باطن، بدون رسيدن به حق تعالى است كه در اين صورت، صورت‌هاى باطنى و اخبار غيبى مردم براى آنان مكشوف مى‌گردد و از خلق خبر مى‌دهند، زيرا از حق محجوبند، اما اهل معرفت، چون به حق و معارف حق اشتغال دارند، فقط از حق خبر مى‌دهند، زيرا از خلق غافلند.
و چون بيشتر مردم از حق محجوبند و به دنيا و خلق توجه دارند، دل‌هايشان به به مكاشفه صورت‌هاى باطنى و اخبار غيبى اهل رياضت متمايل مى‌شود و آنان را بزرگ مى‌شمارند و اهل الله و خواص مى‌پندارند و از اهل معرفت، روى‌گردان مى‌شوند؛ حتى آنان را به جهل و بى‌معرفتى متهم مى‌سازند و مى‌گويند: اگر اينان اهل الله هستند، چرا از احوال ما و مخلوقات خبر نمى‌دهند؛ درحالى‌كه ديده دل آنان كور است و نمى‌دانند كه خدا اينان را از ملاحظه خلق دور داشته و به خود اختصاص داده و از ماسوى‌الله منصرف كرده است؛ وگرنه، ما ديده‌ايم كه اهل حق هرگاه، كمترين توجهى به كشف صور باطنى و اخبار غيبى بكنند، چيزهايى مشاهده مى‌كنند كه اهل رياضت هرگز قادر به مشاهده آن‌ها نخواهند بود.
#:و چون بيشتر مردم از حق محجوبند و به دنيا و خلق توجه دارند، دل‌هايشان به به مكاشفه صورت‌هاى باطنى و اخبار غيبى اهل رياضت متمايل مى‌شود و آنان را بزرگ مى‌شمارند و اهل الله و خواص مى‌پندارند و از اهل معرفت، روى‌گردان مى‌شوند؛ حتى آنان را به جهل و بى‌معرفتى متهم مى‌سازند و مى‌گويند: اگر اينان اهل الله هستند، چرا از احوال ما و مخلوقات خبر نمى‌دهند؛ درحالى‌كه ديده دل آنان كور است و نمى‌دانند كه خدا اينان را از ملاحظه خلق دور داشته و به خود اختصاص داده و از ماسوى‌الله منصرف كرده است؛ وگرنه، ما ديده‌ايم كه اهل حق هرگاه، كمترين توجهى به كشف صور باطنى و اخبار غيبى بكنند، چيزهايى مشاهده مى‌كنند كه اهل رياضت هرگز قادر به مشاهده آن‌ها نخواهند بود.
ب) در باب سكينه، صفحه 375 مى‌فرمايد: هرگاه، سكينه بر دل ولى تجلى كرد، شطح فاحش از او سرنمى‌زند؛ شطح فاحش، مانند دعوى «انا الحق» و «سبحان ما اعظم شأنى» كه اولى از حلاج و دومى از ابو يزيد بسطامى سرزده است، اما سيد طايفه، جنيد بغدادى(رحمة الله عليه)، چون داراى اين سكينه بود هرگز شطح فاحشى از او سرنزد، بلكه حقيقت را در حجاب علم مى‌پوشاند و در اين جهت، شبلى، كمتر از او بود.
#:ب) در باب سكينه، صفحه 375 مى‌فرمايد: هرگاه، سكينه بر دل ولى تجلى كرد، شطح فاحش از او سرنمى‌زند؛ شطح فاحش، مانند دعوى «انا الحق» و «سبحان ما اعظم شأنى» كه اولى از حلاج و دومى از ابو يزيد بسطامى سرزده است، اما سيد طايفه، جنيد بغدادى(رحمة الله عليه)، چون داراى اين سكينه بود هرگز شطح فاحشى از او سرنزد، بلكه حقيقت را در حجاب علم مى‌پوشاند و در اين جهت، شبلى، كمتر از او بود.
#شارح در لابه‌لاى شرح، برخى از حالات عرفانى خود را نقل مى‌كند كه حاكى از آن است كه علاوه بر علوم ظاهرى، از علوم باطنى نيز برخوردار بوده است. در باب رضا، صفحه 229 مى‌فرمايد: سومين درجه رضا، براى اهل مقام محبت راستين حاصل مى‌شود و من، الحمد لله، اين مقام را چشيده‌ام و درستى آن، در سه جا براى من به وقوع پيوست:
#شارح در لابه‌لاى شرح، برخى از حالات عرفانى خود را نقل مى‌كند كه حاكى از آن است كه علاوه بر علوم ظاهرى، از علوم باطنى نيز برخوردار بوده است. در باب رضا، صفحه 229 مى‌فرمايد: سومين درجه رضا، براى اهل مقام محبت راستين حاصل مى‌شود و من، الحمد لله، اين مقام را چشيده‌ام و درستى آن، در سه جا براى من به وقوع پيوست:
اولين بار، زمانى بود كه فرنگيان مى‌خواستند با شمشير مرا بكشند، پس من به دلم توجه نمودم و در نزد او تفاوتى ميان زندگى و مرگ نيافتم، زيرا به حكم خدا راضى بودم و سلطان محبت بر دلم غلبه كرده بود.
#:اولين بار، زمانى بود كه فرنگيان مى‌خواستند با شمشير مرا بكشند، پس من به دلم توجه نمودم و در نزد او تفاوتى ميان زندگى و مرگ نيافتم، زيرا به حكم خدا راضى بودم و سلطان محبت بر دلم غلبه كرده بود.
دومين بار، وقتى بود كه مى‌خواستم در دريا غرق شوم، به دلم نگاه كردم، ديدم باز بين زندگى و مرگ تفاوتى نيست، براى اينكه به حكم خدا راضى بودم.
#:دومين بار، وقتى بود كه مى‌خواستم در دريا غرق شوم، به دلم نگاه كردم، ديدم باز بين زندگى و مرگ تفاوتى نيست، براى اينكه به حكم خدا راضى بودم.
سومين بار، هنگامى بود كه به من گفتند: از طريق تصوف دورى كن، زيرا در آن راه، امورى است كه موجب لغزش مى‌شود. به دلم نظاره كردم و پيوند رضايت با پروردگارم را درست كردم و گفتم:
#:سومين بار، هنگامى بود كه به من گفتند: از طريق تصوف دورى كن، زيرا در آن راه، امورى است كه موجب لغزش مى‌شود. به دلم نظاره كردم و پيوند رضايت با پروردگارم را درست كردم و گفتم:
آيا بعد از اقبال، اعراض كنم و بترسم از گمراهى؛ درحالى‌كه به‌راستى به خدا محبت دارم؟ در اين حال، اشك از چشمانم جارى شد و خشوع و خضوع در وجودم سرايت كرد و حالت وجد و سرورى به من دست داد كه نزديك بود بعد از غيبت حسى، از نفسم مفارقت كنم و چون اين حالت از من برفت، ارتجالى اشعارى سرودم:
#:آيا بعد از اقبال، اعراض كنم و بترسم از گمراهى؛ درحالى‌كه به‌راستى به خدا محبت دارم؟ در اين حال، اشك از چشمانم جارى شد و خشوع و خضوع در وجودم سرايت كرد و حالت وجد و سرورى به من دست داد كه نزديك بود بعد از غيبت حسى، از نفسم مفارقت كنم و چون اين حالت از من برفت، ارتجالى اشعارى سرودم:
{{شعر}}
{{شعر}}
{{ب|''رشته‌اى بر گردنم افكنده دوست''|2=''مى‌كشد هر جا كه خاطرخواه اوست''}}
{{ب|''رشته‌اى بر گردنم افكنده دوست''|2=''مى‌كشد هر جا كه خاطرخواه اوست''}}
خط ۸۰: خط ۸۰:


نسخه حاضر، توسط محقق عبد الحفيظ منصور، رئيس مركز تحقيقات اقتصادى و اجتماعى تونس، در سال 1988م، تحقيق شده و داراى مقدمه‌اى تحقيقى در تصوف و طريق صوفى و شرح حال خواجه عبد الله انصارى و عفيف الدين تلمسانى است و در آخر نسخه، فهرست آيات قرآنى، فهرست احاديث، فهرست ابيات و اشعار، فهرست كتاب‌ها، فهرست اماكن، فهرست اعلام، فهرست مصادر و مراجع و فهرست موضوعات وجود دارد و در پاورقى‌ها، آدرس دقيق آيات و برخى توضيحات و ارجاعات آمده است.
نسخه حاضر، توسط محقق عبد الحفيظ منصور، رئيس مركز تحقيقات اقتصادى و اجتماعى تونس، در سال 1988م، تحقيق شده و داراى مقدمه‌اى تحقيقى در تصوف و طريق صوفى و شرح حال خواجه عبد الله انصارى و عفيف الدين تلمسانى است و در آخر نسخه، فهرست آيات قرآنى، فهرست احاديث، فهرست ابيات و اشعار، فهرست كتاب‌ها، فهرست اماكن، فهرست اعلام، فهرست مصادر و مراجع و فهرست موضوعات وجود دارد و در پاورقى‌ها، آدرس دقيق آيات و برخى توضيحات و ارجاعات آمده است.


== پیوندها ==
== پیوندها ==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش