پرش به محتوا

گنجینه دیوان نشاط اصفهانی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۸: خط ۳۸:
«راستى غزل‌هاى [[نشاط اصفهانی، عبدالوهاب|نشاط]] در میان متأخران بسیار مطبوع افتاد چه به اقتفاى [[حافظ، شمس‌الدین محمد|خواجه حافظ علیه‌الرحمه]] غزل مى‌گفت و اگر جز این یک غزل که مطلع آن این است:
«راستى غزل‌هاى [[نشاط اصفهانی، عبدالوهاب|نشاط]] در میان متأخران بسیار مطبوع افتاد چه به اقتفاى [[حافظ، شمس‌الدین محمد|خواجه حافظ علیه‌الرحمه]] غزل مى‌گفت و اگر جز این یک غزل که مطلع آن این است:


طاعت از دست نیاید گنهى باید کرد***در دل دوست به هر حیله رهى باید کرد
{{شعر}}
{{ب|'' طاعت از دست نیاید گنهى باید کرد''|2='' در دل دوست به هر حیله رهى باید کرد''}}
{{پایان شعر}}


دیگر هیچ نداشت براى بزرگى و علو مقام شعرى او کافى بود و حال‌آنکه قصاید و غزلیات مطبوع و لطیف بسیار دارد...». <ref>ر.ک: همان، ص30</ref>
دیگر هیچ نداشت براى بزرگى و علو مقام شعرى او کافى بود و حال‌آنکه قصاید و غزلیات مطبوع و لطیف بسیار دارد...». <ref>ر.ک: همان، ص30</ref>
خط ۴۴: خط ۴۶:
حال و سوز و گدازى که در غزل‌هاى اوست راستى آدمى را مى‌فریبد و بى‌اراده، آفرین، آفرین بر زبان روان مى‌گرداند:
حال و سوز و گدازى که در غزل‌هاى اوست راستى آدمى را مى‌فریبد و بى‌اراده، آفرین، آفرین بر زبان روان مى‌گرداند:


چرا چو ابر نگریى، چرا چو باد نکوشى***چرا به روز ننالى، چرا به شب نخروشى
{{شعر}}
 
{{ب|'' چرا چو ابر نگریى، چرا چو باد نکوشى''|2='' چرا به روز ننالى، چرا به شب نخروشى''}}
ز ذوق بندگى اى خواجه گر شوى چو من آگه***اگر به هیچ خرندت که خویشتن نفروشى
{{ب|'' ز ذوق بندگى اى خواجه گر شوى چو من آگه''|2='' اگر به هیچ خرندت که خویشتن نفروشى''}}
{{پایان شعر}}


نشاط، در سرودن قصیده نیز از خود چیره‌دستى نشان داده و اگرچه کم گفته اما گزیده گفته و از اندک خود جهان ادب را پر کرده است، تغزلى را که در وصف اشرف مازندران سروده، همچنین قصیده‌اى را که به لغز آینه در ستایش فتحعلى شاه سروده و نیز قصیده‌هاى دیگرش را نیز مى‌توان گواه توانایى و روانى طبع او دانست. در مثنوى‌هاى [[نشاط اصفهانی، عبدالوهاب|نشاط]] نیز سوزوگداز و صفا و پاکى دل به‌خوبی نمودار است و مانند مثنوى‌هاى مولوى، به جامه عرفان و اندرز و رهبرى آراسته است:
نشاط، در سرودن قصیده نیز از خود چیره‌دستى نشان داده و اگرچه کم گفته اما گزیده گفته و از اندک خود جهان ادب را پر کرده است، تغزلى را که در وصف اشرف مازندران سروده، همچنین قصیده‌اى را که به لغز آینه در ستایش فتحعلى شاه سروده و نیز قصیده‌هاى دیگرش را نیز مى‌توان گواه توانایى و روانى طبع او دانست. در مثنوى‌هاى [[نشاط اصفهانی، عبدالوهاب|نشاط]] نیز سوزوگداز و صفا و پاکى دل به‌خوبی نمودار است و مانند مثنوى‌هاى مولوى، به جامه عرفان و اندرز و رهبرى آراسته است:


اى خوشا آغاز غم پرداز عشق***اى خوشا انجام به ز آغاز عشق
{{شعر}}
 
{{ب|'' اى خوشا آغاز غم پرداز عشق''|2='' اى خوشا انجام به ز آغاز عشق''}}
مرحبا اى عشق غم‌پرداز ما***اى تو هم همراز و هم غماز ما
{{ب|'' مرحبا اى عشق غم‌پرداز ما''|2='' اى تو هم همراز و هم غماز ما''}}
 
{{ب|'' اى فزون از فکر و از تدبیر ما''|2='' هم جنون ما و هم زنجیر ما''}}
اى فزون از فکر و از تدبیر ما***هم جنون ما و هم زنجیر ما
{{پایان شعر}}


در سرودن رباعى و ترانه نیز دستى داشته و جاى‌جاى رباعى‌هاى نغزى از خود بجا نهاده است:
در سرودن رباعى و ترانه نیز دستى داشته و جاى‌جاى رباعى‌هاى نغزى از خود بجا نهاده است:


این غصه و غم از پى چندین طرب است***ور هست غمى باز نشاط از عقب است
{{شعر}}
 
{{ب|'' این غصه و غم از پى چندین طرب است''|2='' ور هست غمى باز نشاط از عقب است''}}
صبح از اثر شام و بهار از پى دى***بیند کس و پس غمین نشیند عجب است
{{ب|'' صبح از اثر شام و بهار از پى دى''|2='' بیند کس و پس غمین نشیند عجب است''}}
{{پایان شعر}}


این قطعه پندآمیز او درباره «درددل و شکایت» مانند قطعه‌هاى دیگرش بس لطیف و نغز و پرمغز است:
این قطعه پندآمیز او درباره «درددل و شکایت» مانند قطعه‌هاى دیگرش بس لطیف و نغز و پرمغز است:


باشد به دل شکایت اگر از غمى ترا ***با هیچ‌کس مباد حکایت از آن کنى
{{شعر}}
 
{{ب|'' باشد به دل شکایت اگر از غمى ترا ''|2='' با هیچ‌کس مباد حکایت از آن کنى''}}
گر دوست است رنجه نماییش دل ز غم***ور دشمن است خاطر او شادمان کنى. <ref>ر.ک: همان، ص31-32</ref>
{{ب|'' گر دوست است رنجه نماییش دل ز غم''|2='' ور دشمن است خاطر او شادمان کنى''<ref>ر.ک: همان، ص31-32</ref>}}.
{{پایان شعر}}


[[نشاط اصفهانی، عبدالوهاب|نشاط]] در سرودن شعرهاى عربى و ترکى نیز دست داشته و قصیده‌ها و غزل‌هایى چند به این دو زبان سروده که پاره‌اى از آنها در پاره‌اى دست‌نویس‌ها برجاست، یکى از قصیده‌هاى شیواى او به عربى قصیده‌اى است که بر وزن «مستفعلن مستفعلن» سروده و چند بیت آن براى نمونه در زیر آورده مى‌شود:
[[نشاط اصفهانی، عبدالوهاب|نشاط]] در سرودن شعرهاى عربى و ترکى نیز دست داشته و قصیده‌ها و غزل‌هایى چند به این دو زبان سروده که پاره‌اى از آنها در پاره‌اى دست‌نویس‌ها برجاست، یکى از قصیده‌هاى شیواى او به عربى قصیده‌اى است که بر وزن «مستفعلن مستفعلن» سروده و چند بیت آن براى نمونه در زیر آورده مى‌شود:


فاح الصبا، لاح الزهر***صاح الحمام على الشجر
{{شعر}}
 
{{ب|'' فاح الصبا، لاح الزهر''|2='' صاح الحمام على الشجر''}}
یا صاح جد بالراح اذ***جاد الغمائم بالمطر
{{ب|'' یا صاح جد بالراح اذ''|2='' جاد الغمائم بالمطر''}}
 
{{ب|'' هز الغصون من الصبا''|2='' و الوردیبد و یستر''}}
هز الغصون من الصبا***و الوردیبد و یستر
{{ب|'' ام وجه ذى دل خفى''|2='' حینا و حینا قد ظهر''}}
 
{{ب|'' شمس الضحى، قمر الدجى''|2='' فلک العلى، ملک البشر''}}
ام وجه ذى دل خفى***حینا و حینا قد ظهر
{{ب|'' فتح على شاه الذى''|2='' هو ابن جد ابو الظفر''}}
 
{{ب|'' غلب السماء بقدره''|2='' و اذا قضى قلب القدر''}}
شمس الضحى، قمر الدجى***فلک العلى، ملک البشر
{{پایان شعر}}
 
فتح على شاه الذى***هو ابن جد ابو الظفر
 
غلب السماء بقدره***و اذا قضى قلب القدر


این رباعى نیز از اوست:
این رباعى نیز از اوست:


کم اصبح راجیا و کم انتظر***کم امسى خایبا و کم اصطبر
{{شعر}}
 
{{ب|'' کم اصبح راجیا و کم انتظر''|2='' کم امسى خایبا و کم اصطبر''}}
کم اعذل مهجتى و کم اعتذر***یا قوم الیس لى لدیکم خبر. <ref>ر.ک: همان، ص32</ref>
{{ب|'' کم اعذل مهجتى و کم اعتذر''|2='' یا قوم الیس لى لدیکم خبر''<ref>ر.ک: همان، ص32</ref>}}.
{{پایان شعر}}


[[نشاط اصفهانی، عبدالوهاب|نشاط]] در سرودن شعر ملمع نیز توانا بوده و مصرع‌ها و بیت‌هاى بسیارى به عربى و گاه به ترکى در کنار شعرهاى فارسى نشانده است. غزل 89 در صفحه 81 این دفتر معجونى است از ترکى و فارسى و عربى و دو بیت آغازین آن چنین است:
[[نشاط اصفهانی، عبدالوهاب|نشاط]] در سرودن شعر ملمع نیز توانا بوده و مصرع‌ها و بیت‌هاى بسیارى به عربى و گاه به ترکى در کنار شعرهاى فارسى نشانده است. غزل 89 در صفحه 81 این دفتر معجونى است از ترکى و فارسى و عربى و دو بیت آغازین آن چنین است:


حضرتینک سارى دل و جان ایلا عزم ایندم بات***بومینک باشلاغوجى اول اولبان شکرینش آت
{{شعر}}
 
{{ب|'' حضرتینک سارى دل و جان ایلا عزم ایندم بات''|2='' بومینک باشلاغوجى اول اولبان شکرینش آت''}}
تاپدى ذوقمنى حضورینکه ایراق لیغه تن سوتک***کیمسه کیم اولما کیدین و نکراتات ذوق حیات
{{ب|''تاپدى ذوقمنى حضورینکه ایراق لیغه تن سوتک''|2='' کیمسه کیم اولما کیدین و نکراتات ذوق حیات''}}
{{پایان شعر}}


[[نشاط اصفهانی، عبدالوهاب|نشاط]] به ترکى چند غزل و چند رباعى دارد که در آنها شاه را ستوده و گویا آنها را بخصوص براى تقدیم به شاه مى‌سروده است، رباعى زیر را سه روز پیش از مرگ در بستر بیمارى سروده و آن را «به خاکپاى شاهنشاه عرضه نموده» و شاه نیز آن را دیده و پسندیده است:
[[نشاط اصفهانی، عبدالوهاب|نشاط]] به ترکى چند غزل و چند رباعى دارد که در آنها شاه را ستوده و گویا آنها را بخصوص براى تقدیم به شاه مى‌سروده است، رباعى زیر را سه روز پیش از مرگ در بستر بیمارى سروده و آن را «به خاکپاى شاهنشاه عرضه نموده» و شاه نیز آن را دیده و پسندیده است:


شه یاغى سیدین ساغنما ساغین ساقى***ساغر دور و توت جناغین ساقى
{{شعر}}
 
{{ب|'' شه یاغى سیدین ساغنما ساغین ساقى''|2=''ساغر دور و توت جناغین ساقى''}}
ساقمینى بوشاتما جامدین قویما سولاى***تولدوردى اجل یاغى ایاغین ساقى. <ref>ر.ک: همان، ص33</ref>
{{ب|'' ساقمینى بوشاتما جامدین قویما سولاى''|2=''تولدوردى اجل یاغى ایاغین ساقى''<ref>ر.ک: همان، ص33</ref>}}.
{{پایان شعر}}


[[نشاط اصفهانی، عبدالوهاب|نشاط]] چنان‌که گفته شد از هواخواهان و دوستاران دبستان بازگشت ادبى بوده و همواره مى‌کوشیده شعر فارسى را از تباهى و فساد سبک هندى رهایى بخشد و آن را دوباره به راه پیشینیان و استادان قدیم رهبرى کند. [[نشاط اصفهانی، عبدالوهاب|نشاط]] در شیوه غزل‌سرایی بیشتر پیرو سعدى به‌ویژه [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]] بوده. در قصیده و تغزل و مثنوى نیز [[نظامى گنجوى]]، [[انورى]]، [[امیر معزى]]، [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولوى]]، [[عبید زاکانی، عبیدالله|عبید زاکانى]] و [[جامى]] و استادانى دیگر را پیشرو خود قرار داده و در ضمن پیروى از آنان پاره‌اى از قصیده و غزل‌هایشان را پاسخ گفته است. ارادت [[نشاط اصفهانی، عبدالوهاب|نشاط]] به نظامى گنجوى نیز کمتر از دیگران نبوده است. حکیم گنجه در آغاز «لیلى‌ومجنون» خود گفته است:
[[نشاط اصفهانی، عبدالوهاب|نشاط]] چنان‌که گفته شد از هواخواهان و دوستاران دبستان بازگشت ادبى بوده و همواره مى‌کوشیده شعر فارسى را از تباهى و فساد سبک هندى رهایى بخشد و آن را دوباره به راه پیشینیان و استادان قدیم رهبرى کند. [[نشاط اصفهانی، عبدالوهاب|نشاط]] در شیوه غزل‌سرایی بیشتر پیرو سعدى به‌ویژه [[حافظ، شمس‌الدین محمد|حافظ]] بوده. در قصیده و تغزل و مثنوى نیز [[نظامى گنجوى]]، [[انورى]]، [[امیر معزى]]، [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولوى]]، [[عبید زاکانی، عبیدالله|عبید زاکانى]] و [[جامى]] و استادانى دیگر را پیشرو خود قرار داده و در ضمن پیروى از آنان پاره‌اى از قصیده و غزل‌هایشان را پاسخ گفته است. ارادت [[نشاط اصفهانی، عبدالوهاب|نشاط]] به نظامى گنجوى نیز کمتر از دیگران نبوده است. حکیم گنجه در آغاز «لیلى‌ومجنون» خود گفته است:


اى نام تو بهترین سرآغاز***بى‌نام تو نامه کى کنم باز
{{شعر}}
 
{{ب|'' اى نام تو بهترین سرآغاز''|2=''بى‌نام تو نامه کى کنم باز''}}
اى کارگشاى هرچه هستند***نام تو کلید هرچه بستند
{{ب|'' اى کارگشاى هرچه هستند''|2=''نام تو کلید هرچه بستند''}}
{{پایان شعر}}


و [[نشاط اصفهانی، عبدالوهاب|نشاط]] تحت تأثیر او چنین سروده:
و [[نشاط اصفهانی، عبدالوهاب|نشاط]] تحت تأثیر او چنین سروده:


نام تو کلید بستگى‌ها***یاد تو دواى خستگى‌ها
{{شعر}}
 
{{ب|'' نام تو کلید بستگى‌ها''|2=''یاد تو دواى خستگى‌ها''}}
دل مى‌شکند شکنج زلفت***اى مرهم دل‌شکستگى‌ها
{{ب|'' دل مى‌شکند شکنج زلفت''|2=''اى مرهم دل‌شکستگى‌ها''}}
{{پایان شعر}}


جامى نیز از کسانى بوده که [[نشاط اصفهانی، عبدالوهاب|نشاط]] را اینچنین به پیروى از خود واداشته است:
جامى نیز از کسانى بوده که [[نشاط اصفهانی، عبدالوهاب|نشاط]] را اینچنین به پیروى از خود واداشته است:


پیداست سر وحدت از اعیان اما ترى***العکس فى السرایا و النقش فى القوى
{{شعر}}
 
{{ب|'' پیداست سر وحدت از اعیان اما ترى''|2=''العکس فى السرایا و النقش فى القوى''}}
شد مختلف به مخرج اگر نه چه شد که هست***یک صوت و یک ترانه گهى مدح و گه هجا
{{ب|'' شد مختلف به مخرج اگر نه چه شد که هست''|2=''یک صوت و یک ترانه گهى مدح و گه هجا''}}
 
{{ب|'' عشق است باد و هست از او ره سوى مراد''|2=''لیک از صواب گاه گراید سوى خطا''}}
عشق است باد و هست از او ره سوى مراد***لیک از صواب گاه گراید سوى خطا
{{پایان شعر}}


نشاط، در مثنوى جلال‌الدین بلخى را پیشرو خود قرار داده و گذشته از آنکه شیوه او را در بیان سخنان اخلاقى و اجتماعى و سوز و گدازهاى عاشقانه و رازونیازهاى عارفانه برگزیده، در چندین جا سخنان او را «تضمین» نموده است.
نشاط، در مثنوى جلال‌الدین بلخى را پیشرو خود قرار داده و گذشته از آنکه شیوه او را در بیان سخنان اخلاقى و اجتماعى و سوز و گدازهاى عاشقانه و رازونیازهاى عارفانه برگزیده، در چندین جا سخنان او را «تضمین» نموده است.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش