۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (A-esmaili@noornet.net صفحهٔ مصباح الهدایة إلی الخلافة والولایة را به مصباح الهداية إلی الخلافة والولاية منتقل کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
'''مصباح الهداية الى الخلافة و الولاية''' ، به زبان عربى، تأليف عارف نامدار، [[خمینی، روحالله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران|رهبر كبير انقلاب اسلامى ايران، حضرت امام خمينى]](1320 - 1410ق) است. | |||
تاريخ آغاز رساله، بهدرستى روشن نيست، ولى تاريخ انجام و پايان آن را مؤلف در آخر رساله، 25 شوال سنه 1349ق، بيان نموده است. | تاريخ آغاز رساله، بهدرستى روشن نيست، ولى تاريخ انجام و پايان آن را مؤلف در آخر رساله، 25 شوال سنه 1349ق، بيان نموده است. | ||
خط ۹۲: | خط ۸۹: | ||
استاد سيد جلال الدين آشتيانى مىفرمايد: «اهل حق و حقيقت به اين اصل غير قابل ترديد نزد مردم دانا معترفند كه در گلزار معانى و حقايقى كه چمنآراى فكر بشر به وجود آورده است، هيچ گلى خوشبوتر و دلپذيرتر از گل عرفان نرسته است؛ اگرچه، بسيار بوده و هستند جُعَلصفتانى (جُعَل، نوعى حشره كه محل زندگى و غذاى آن نجاست است) كه از بوى روحانى و نفخه ربوبى اين گل، مانند شخص مبتلا به زكام كه از عطر گل فرار مىنمايد، مشمئزند. | استاد [[آشتیانی، جلالالدین|سيد جلال الدين آشتيانى]] مىفرمايد: «اهل حق و حقيقت به اين اصل غير قابل ترديد نزد مردم دانا معترفند كه در گلزار معانى و حقايقى كه چمنآراى فكر بشر به وجود آورده است، هيچ گلى خوشبوتر و دلپذيرتر از گل عرفان نرسته است؛ اگرچه، بسيار بوده و هستند جُعَلصفتانى (جُعَل، نوعى حشره كه محل زندگى و غذاى آن نجاست است) كه از بوى روحانى و نفخه ربوبى اين گل، مانند شخص مبتلا به زكام كه از عطر گل فرار مىنمايد، مشمئزند. | ||
در اين اثر منيف، از مباحث «توحيد» و «علم الاسماء» و مسائل مهمى از قبيل بحث «بدا» و «سرّ قدر» و «علم حق به اشيا قبل از كثرت»، به طريقه حكما نيز گفتوگو شده است. | در اين اثر منيف، از مباحث «توحيد» و «علم الاسماء» و مسائل مهمى از قبيل بحث «بدا» و «سرّ قدر» و «علم حق به اشيا قبل از كثرت»، به طريقه حكما نيز گفتوگو شده است. | ||
خط ۱۰۲: | خط ۹۹: | ||
و نيز گويد: «رساله مصباح الهداية الى الخلافة و الولاية، از آثار تحقيقى و دقيق و در عين اختصار، مطالب آن روان و جذاب است و محتاج به شرحى مبسوط مىباشد. در تحرير شرح مفصل بر اين اثر و حل و توضيح مشكلات رساله، اشخاص باذوق و طالبان مستعد، خود را نيازمند مىبينند كه در اثبات نبوت و ولايت، به آثارى مراجعه نمايند و به تحقيقاتى پى برند كه آنها را از مباحث سطحى و جدلى و اخذ به روايات غير متواتر بىنياز نمايد. بحث و تحقيق در حقيقت نبوت و ولايت محمديه و احوال وارثان مقام و علوم و احوال حضرت ختمى مرتبت؛ يعنى اولياى محمديين را بايد در آثار ارباب عرفان جستوجو نمود، نه در مباحث موجود در كتب متكلمان. مرحوم امام خمينى(رض) از كثيرى از اكابر ارباب عرفان به «خلّص شيعيان امير مؤمنان(ع)» تعبير كردهاند.» | و نيز گويد: «رساله مصباح الهداية الى الخلافة و الولاية، از آثار تحقيقى و دقيق و در عين اختصار، مطالب آن روان و جذاب است و محتاج به شرحى مبسوط مىباشد. در تحرير شرح مفصل بر اين اثر و حل و توضيح مشكلات رساله، اشخاص باذوق و طالبان مستعد، خود را نيازمند مىبينند كه در اثبات نبوت و ولايت، به آثارى مراجعه نمايند و به تحقيقاتى پى برند كه آنها را از مباحث سطحى و جدلى و اخذ به روايات غير متواتر بىنياز نمايد. بحث و تحقيق در حقيقت نبوت و ولايت محمديه و احوال وارثان مقام و علوم و احوال حضرت ختمى مرتبت؛ يعنى اولياى محمديين را بايد در آثار ارباب عرفان جستوجو نمود، نه در مباحث موجود در كتب متكلمان. مرحوم امام خمينى(رض) از كثيرى از اكابر ارباب عرفان به «خلّص شيعيان امير مؤمنان(ع)» تعبير كردهاند.» | ||
از ديگر ويژگىهاى اين كتاب، تحقيقى است كه مؤلف بزرگوار در باره اسفار اربعه (سفرهاى چهارگانه) عرفانى نموده است. ايشان، ابتدا، تحقيق عارف نامدار آقا محمدرضا قمشهاى را بهطور خلاصه نقل مىفرمايند، سپس نقدى بر تحقيق مذكور مىزنند و آنگاه تحقيق خويش را تبيين مىكنند كه خلاصه آن به قرار زير است: | از ديگر ويژگىهاى اين كتاب، تحقيقى است كه مؤلف بزرگوار در باره اسفار اربعه (سفرهاى چهارگانه) عرفانى نموده است. ايشان، ابتدا، تحقيق عارف نامدار [[قمشهای، محمدرضا|آقا محمدرضا قمشهاى]] را بهطور خلاصه نقل مىفرمايند، سپس نقدى بر تحقيق مذكور مىزنند و آنگاه تحقيق خويش را تبيين مىكنند كه خلاصه آن به قرار زير است: | ||
«به نظر من سفر اول، سفر از خلق به حق مقيد است كه به سبب پاره نمودن حجابهاى ظاهرى و مشاهده جمال حق حاصل مىشود. سفر دوم،سفر از حق مقيد به حق مطلق است. در اين سفر، تمام هويات وجوديه فانى مىشود و تعينات خلقيه بهطور كامل مستهلك مىگردد و به سبب تجلى وحدت تام، قيامت كبرى قيام مىكند؛ در اين موقع، حق تعالى با مقام وحدانيت تجلى مىكند و عارف، اشيا را اصلا نمىبيند و از ذات و صفات و افعال خويش فانى است. | «به نظر من سفر اول، سفر از خلق به حق مقيد است كه به سبب پاره نمودن حجابهاى ظاهرى و مشاهده جمال حق حاصل مىشود. سفر دوم،سفر از حق مقيد به حق مطلق است. در اين سفر، تمام هويات وجوديه فانى مىشود و تعينات خلقيه بهطور كامل مستهلك مىگردد و به سبب تجلى وحدت تام، قيامت كبرى قيام مىكند؛ در اين موقع، حق تعالى با مقام وحدانيت تجلى مىكند و عارف، اشيا را اصلا نمىبيند و از ذات و صفات و افعال خويش فانى است. |
ویرایش