۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
}} | }} | ||
'''من حديث الإمام سفیان بن سعيد الثوري'''، اثر سفیان بن سعید ثوری (متوفی 161ق)، مجموعهای است از روایات سفیان بن سعید ثوری که همراه با «سنن» ابوبکر احمد بن محمد بن هانی اثرم (متوفی 261ق) منتشر شده است. | '''من حديث الإمام سفیان بن سعيد الثوري'''، اثر [[ثوری، سفیان بن سعید|سفیان بن سعید ثوری]] (متوفی 161ق)، مجموعهای است از روایات [[ثوری، سفیان بن سعید|سفیان بن سعید ثوری]] که همراه با «سنن» [[اثرم، احمد بن محمد|ابوبکر احمد بن محمد بن هانی اثرم]] (متوفی 261ق) منتشر شده است. | ||
این اثر، جزء 31 و 32 از «سلسلة الأجزاء و الكتب الحديثية» میباشد که توسط عامر حسن بصری گردآوری و تحقیق شده است. | این اثر، جزء 31 و 32 از «سلسلة الأجزاء و الكتب الحديثية» میباشد که توسط [[صبری، عامر حسن|عامر حسن بصری]] گردآوری و تحقیق شده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب با مقدمه گردآورنده آغاز و مطالب در دو بخش مجزا از یکدیگر (احادیث سفیان ثوری و سنن اثرم) ساماندهی شده است. | کتاب با مقدمه گردآورنده آغاز و مطالب در دو بخش مجزا از یکدیگر (احادیث [[ثوری، سفیان بن سعید|سفیان ثوری]] و سنن اثرم) ساماندهی شده است. | ||
کتاب حاضر، دربردارنده مجموعه روایاتی است از دو شخصیت برجسته علمی و روایی اهل سنت که عبارتند از: | کتاب حاضر، دربردارنده مجموعه روایاتی است از دو شخصیت برجسته علمی و روایی اهل سنت که عبارتند از: | ||
# امام سفیان بن سعید | # [[ثوری، سفیان بن سعید|امام سفیان بن سعید ثوری]]؛ که روایات او، توسط دو تن از شاگردان وی، یعنی سری بن یحیی و محمد بن یوسف فریابی، روایت شده است. | ||
# امام ابوبکر اثرم؛ که یکی از شاگردان امام احمد بن حنبل میباشد<ref>مقدمه، ص6- 7</ref>. | # امام ابوبکر اثرم؛ که یکی از شاگردان امام احمد بن حنبل میباشد<ref>مقدمه، ص6- 7</ref>. | ||
خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
محقق در مقدمه، به موضوع کتاب و محتوای کلی آن، اشاره نمود و به بیان این نکته پرداخته است که متأسفانه، به تمامی روایات این دو تن، دست نیافته و اثر حاضر، دربردارنده قسمتی از روایات ایشان میباشد<ref>مقدمه، ص5- 6</ref>. | محقق در مقدمه، به موضوع کتاب و محتوای کلی آن، اشاره نمود و به بیان این نکته پرداخته است که متأسفانه، به تمامی روایات این دو تن، دست نیافته و اثر حاضر، دربردارنده قسمتی از روایات ایشان میباشد<ref>مقدمه، ص5- 6</ref>. | ||
بخش نخست که به روایات سفیان ثوری اختصاص یافته است، با مقدمهای در دو مبحث، به شرح زیر، آغاز شده است: | بخش نخست که به روایات [[ثوری، سفیان بن سعید|سفیان ثوری]] اختصاص یافته است، با مقدمهای در دو مبحث، به شرح زیر، آغاز شده است: | ||
در مبحث نخست، به شرححال سفیان ثوری و ذکر شیوخ وی در این کتاب، پرداخته شده است. سفیان ثوری از طبقه تابعین و تابعین تابعین، روایات زیادی را نقل کرده و ذهبی معتقد است که تعداد شیوخ وی، به ششصد تن میرسد که بیشتر از ابوهریره، جریر بن عبدالله، ابن عباس و امثال ایشان، روایت کردهاند. محقق در این بخش، به ذکر نام و شرححال مختصر شصتودو تن از این شیوخ پرداخته که تمامی آنها، بهغیراز دو نفر، از جمله روات کتب سته میباشند که برخی از آنها، عبارتند از: ابراهیم بن مهاجر بن جابر بجلی؛ اسامه بن زید لیثی؛ اسماعیل بن ابی خالد بجلی احمسی؛ اسود بن قیس عبدی کوفی؛ ایوب بن ابی تمیمه سخیانی؛ ایوب بن موسی بن عمرو بن سعید بن عاص قرشی؛ ثور بن یزید بن زیاد کلاعی؛ جعفر بن برقان کلابی؛ جعفر بن میمون تمیمی؛ حبیب بن ابی ثابت اسدی؛ حصین بن عبدالرحمن سلمی؛ حماد بن ابی سلیمان؛ حنظله سدوسی؛ خالد بن مهران حذاء؛ زبید بن حارث بن عبدالکریم بن عمرو بن کعب یامی و...<ref>متن کتاب، ص11- 22</ref>. | در مبحث نخست، به شرححال سفیان ثوری و ذکر شیوخ وی در این کتاب، پرداخته شده است. [[ثوری، سفیان بن سعید|سفیان ثوری]] از طبقه تابعین و تابعین تابعین، روایات زیادی را نقل کرده و ذهبی معتقد است که تعداد شیوخ وی، به ششصد تن میرسد که بیشتر از ابوهریره، جریر بن عبدالله، ابن عباس و امثال ایشان، روایت کردهاند. محقق در این بخش، به ذکر نام و شرححال مختصر شصتودو تن از این شیوخ پرداخته که تمامی آنها، بهغیراز دو نفر، از جمله روات کتب سته میباشند که برخی از آنها، عبارتند از: ابراهیم بن مهاجر بن جابر بجلی؛ اسامه بن زید لیثی؛ اسماعیل بن ابی خالد بجلی احمسی؛ اسود بن قیس عبدی کوفی؛ ایوب بن ابی تمیمه سخیانی؛ ایوب بن موسی بن عمرو بن سعید بن عاص قرشی؛ ثور بن یزید بن زیاد کلاعی؛ جعفر بن برقان کلابی؛ جعفر بن میمون تمیمی؛ حبیب بن ابی ثابت اسدی؛ حصین بن عبدالرحمن سلمی؛ حماد بن ابی سلیمان؛ حنظله سدوسی؛ خالد بن مهران حذاء؛ زبید بن حارث بن عبدالکریم بن عمرو بن کعب یامی و...<ref>متن کتاب، ص11- 22</ref>. | ||
در مبحث دوم، در دو قسم زیر، به معرفی دو راوی که روایات سفیان ثوری از طریق ایشان، روایت شده، پرداخته شده است که عبارتند از: | در مبحث دوم، در دو قسم زیر، به معرفی دو راوی که روایات [[ثوری، سفیان بن سعید|سفیان ثوری]] از طریق ایشان، روایت شده، پرداخته شده است که عبارتند از: | ||
# سری بن یحیی (متوفی 274ق): که ابتدا شرححال مختصری از وی ذکر گردیده<ref>همان، 23</ref> و سپس شیوخ او در این کتاب، معرفی شده و شرححال مختصری از هریک، ارائه گردیده است که از جمله ایشان، عبارتند از: عبیدالله بن موسی بن ابی مختار عبسی، ابونعیم فضل بن دکین ملائی، قبیصه بن عقبه بن محمد بن سفیان سوائی، وکیع بن جارح بن ملیح رواسی و یعلی بن عبید بن ابی امیه<ref>همان، ص25- 26</ref>. در پایان نیز به بررسی عنوان کتاب و توثیق نسبت آن به سری، پرداخته شده است<ref>همان، ص26</ref>. | # سری بن یحیی (متوفی 274ق): که ابتدا شرححال مختصری از وی ذکر گردیده<ref>همان، 23</ref> و سپس شیوخ او در این کتاب، معرفی شده و شرححال مختصری از هریک، ارائه گردیده است که از جمله ایشان، عبارتند از: عبیدالله بن موسی بن ابی مختار عبسی، ابونعیم فضل بن دکین ملائی، قبیصه بن عقبه بن محمد بن سفیان سوائی، وکیع بن جارح بن ملیح رواسی و یعلی بن عبید بن ابی امیه<ref>همان، ص25- 26</ref>. در پایان نیز به بررسی عنوان کتاب و توثیق نسبت آن به سری، پرداخته شده است<ref>همان، ص26</ref>. | ||
# محمد بن یوسف فریابی (متوفی 212ق): که ابتدا شرححال مختصری از وی ارائه گردیده<ref>همان، ص28</ref> و سپس، توثیق نسبت کتاب به او<ref>همان، ص29</ref>، اسناد کتاب<ref>همان، ص30</ref> و سماعات نسخه<ref>همان، ص32</ref>، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. | # محمد بن یوسف فریابی (متوفی 212ق): که ابتدا شرححال مختصری از وی ارائه گردیده<ref>همان، ص28</ref> و سپس، توثیق نسبت کتاب به او<ref>همان، ص29</ref>، اسناد کتاب<ref>همان، ص30</ref> و سماعات نسخه<ref>همان، ص32</ref>، مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. | ||
خط ۵۲: | خط ۵۲: | ||
از دیگر مطالب این مبحث، عبارتند از: اشاره به اهمیت هردو کتاب<ref>همان، ص35</ref>، توصیف نسخ خطی آن<ref>همان</ref> و اشاره به اقدامات تحقیقی صورت گرفته بر روی کتاب<ref>همان، ص37- 38</ref>. | از دیگر مطالب این مبحث، عبارتند از: اشاره به اهمیت هردو کتاب<ref>همان، ص35</ref>، توصیف نسخ خطی آن<ref>همان</ref> و اشاره به اقدامات تحقیقی صورت گرفته بر روی کتاب<ref>همان، ص37- 38</ref>. | ||
در این بخش از کتاب، در دو قسم، ابتدا 211 روایات که از طریق سری بن یحیی از شیوخ خود، از سفیان ثوری نقل شده، آمده که بهمنظور آشنایی با محتوای روایات کتاب، به چند مورد از آنها، اشاره میشود. بهعنوانمثال، در روایتی از ابونعیم، از قبیصه، از سفیان، از ابوزبیر از جابر، چنین آمده است که: «نهی رسولالله(ص) أن یشرب من فم السقاء» (پیامبر(ص) از نوشیدن از دهانه کوزه، نهی فرمودند)<ref>همان، ص45</ref>. در روایت دیگری از قبیصه، از سفیان، از ابوزیر به نقل از جابر، چنین آمده است که: «مروا علی رسولالله(ص) بحمار قد وسم فی وجهه یدخن منخراه، فقال: لعن الله من فعل هذا، ألست قد نهیت عن هذا، ألا لاتسموا وجه حمار و لاتضربوا وجهه» (پیامبر(ص) الاغی را دید که صورتش را داغ کردهاند، فرمود: خدا لعنت کند کسی که چنین کاری کرده، آیا از این کار نهی نکرده بودم، صورت الاغ را داغ نکنید و بر صورتش نزنید)<ref>همان، ص46</ref>. | در این بخش از کتاب، در دو قسم، ابتدا 211 روایات که از طریق سری بن یحیی از شیوخ خود، از [[ثوری، سفیان بن سعید|سفیان ثوری]] نقل شده، آمده که بهمنظور آشنایی با محتوای روایات کتاب، به چند مورد از آنها، اشاره میشود. بهعنوانمثال، در روایتی از ابونعیم، از قبیصه، از سفیان، از ابوزبیر از جابر، چنین آمده است که: «نهی رسولالله(ص) أن یشرب من فم السقاء» (پیامبر(ص) از نوشیدن از دهانه کوزه، نهی فرمودند)<ref>همان، ص45</ref>. در روایت دیگری از قبیصه، از سفیان، از ابوزیر به نقل از جابر، چنین آمده است که: «مروا علی رسولالله(ص) بحمار قد وسم فی وجهه یدخن منخراه، فقال: لعن الله من فعل هذا، ألست قد نهیت عن هذا، ألا لاتسموا وجه حمار و لاتضربوا وجهه» (پیامبر(ص) الاغی را دید که صورتش را داغ کردهاند، فرمود: خدا لعنت کند کسی که چنین کاری کرده، آیا از این کار نهی نکرده بودم، صورت الاغ را داغ نکنید و بر صورتش نزنید)<ref>همان، ص46</ref>. | ||
در قسم دوم، 110 روایت (روایت شماره 212 تا 321) از طریق فریانی از سفیان نقل شده است، که از جمله آنها، روایتی است از فریابی از سفیان از اسود بن قیس، از نبیح، از جابر بن عبدالله که گفت: «لما کان یوم احد، حمل القتلی لیدفنوا في البقیع، فنادی منادي رسولالله(ص): إن رسولالله(ص) یأمرکم أن تدفنوا القتلی في مضاجعم...» (در روز جنگ احد، کشتهشدگان را بر سواریها گذاشتند تا آنها را در بقیع دفن کنند که منادی پیامبر(ص) اعلام کرد: پیامبر(ص) به شما دستور میدهد تا کشتهشدگان را در محل شهادتشان دفن کنید...)<ref>همان، ص132</ref>. | در قسم دوم، 110 روایت (روایت شماره 212 تا 321) از طریق فریانی از سفیان نقل شده است، که از جمله آنها، روایتی است از فریابی از سفیان از اسود بن قیس، از نبیح، از جابر بن عبدالله که گفت: «لما کان یوم احد، حمل القتلی لیدفنوا في البقیع، فنادی منادي رسولالله(ص): إن رسولالله(ص) یأمرکم أن تدفنوا القتلی في مضاجعم...» (در روز جنگ احد، کشتهشدگان را بر سواریها گذاشتند تا آنها را در بقیع دفن کنند که منادی پیامبر(ص) اعلام کرد: پیامبر(ص) به شما دستور میدهد تا کشتهشدگان را در محل شهادتشان دفن کنید...)<ref>همان، ص132</ref>. | ||
بخش دوم که مربوط به «سنن» ابوبکر احمد بن محمد بن هانی اثرم (متوفی 261ق) میباشد، در یک تمهید و دو مبحث، به شرح زیر، سامان یافته است: | بخش دوم که مربوط به «سنن» [[اثرم، احمد بن محمد|ابوبکر احمد بن محمد بن هانی اثرم]] (متوفی 261ق) میباشد، در یک تمهید و دو مبحث، به شرح زیر، سامان یافته است: | ||
در تمهید، به معرفی اثرم پرداخته شده<ref>متن کتاب، ص207</ref> و در مبحث نخست، شرححال مختصری از شیوخ وی، ارائه گردیده است که برخی از ایشان، عبارتند از: ابراهیم بن حمزه بن محمد بن حمزه بن مصعب بن عبدالله بن زبیر بن عوام (متوفی 230ق)، احمد بن عبدالله بن یونس بن یربوعی (متوفی 227ق)، احمد بن محمد بن حنبل شیبانی (متوفی 241ق)، حفص بن عمر بن حارث نمری (متوفی 225ق)، حکم بن موسی بن ابی زهیر بغدادی (متوفی 232ق) و خالد بن خداش بن عجلان (متوفی 223ق)<ref>همان، ص209- 210</ref>. | در تمهید، به معرفی [[اثرم، احمد بن محمد|اثرم]] پرداخته شده<ref>متن کتاب، ص207</ref> و در مبحث نخست، شرححال مختصری از شیوخ وی، ارائه گردیده است که برخی از ایشان، عبارتند از: ابراهیم بن حمزه بن محمد بن حمزه بن مصعب بن عبدالله بن زبیر بن عوام (متوفی 230ق)، احمد بن عبدالله بن یونس بن یربوعی (متوفی 227ق)، احمد بن محمد بن حنبل شیبانی (متوفی 241ق)، حفص بن عمر بن حارث نمری (متوفی 225ق)، حکم بن موسی بن ابی زهیر بغدادی (متوفی 232ق) و خالد بن خداش بن عجلان (متوفی 223ق)<ref>همان، ص209- 210</ref>. | ||
در مبحث دوم، به معرفی سنن ابوبکر اثرم اختصاص یافته، ازاینرو، ابتدا به شیوه و روش وی اشاره شده<ref>همان، ص215</ref> و سپس به موضوعاتی همچون بیان اهمیت کتاب<ref>همان، ص216</ref>، بررسی صحت انتساب آن به مؤلف<ref>همان، ص217</ref>، نام کتاب و نسخ خطی مورد استفاده در تحقیق<ref>همان، ص219</ref>، پرداخته شده است. | در مبحث دوم، به معرفی سنن [[اثرم، احمد بن محمد|ابوبکر اثرم]] اختصاص یافته، ازاینرو، ابتدا به شیوه و روش وی اشاره شده<ref>همان، ص215</ref> و سپس به موضوعاتی همچون بیان اهمیت کتاب<ref>همان، ص216</ref>، بررسی صحت انتساب آن به مؤلف<ref>همان، ص217</ref>، نام کتاب و نسخ خطی مورد استفاده در تحقیق<ref>همان، ص219</ref>، پرداخته شده است. | ||
اثرم، کتاب خویش را بر اساس ترتیب کتب فقهی مرتب نموده و در آن، به جمعآوری احادیث، آثار، آراء و فتاوای مشاهیر سلف، از صحابه و تابعین، مخصوصاً امام احمد بن حنبل پرداخته و در بیان مسائل و آراء، توجه خاصی به نظریات وی، داشته است. ویژگی این اثر، آن است که اثرم، به احادیث و آثار مقبول اکتفا ننموده و ازاینرو، روایات مردود همچون ضعیف در کتاب او، یافت میشود و از احادیث متروک و یا مکذوب دوری جست<ref>همان، ص215</ref>. | اثرم، کتاب خویش را بر اساس ترتیب کتب فقهی مرتب نموده و در آن، به جمعآوری احادیث، آثار، آراء و فتاوای مشاهیر سلف، از صحابه و تابعین، مخصوصاً امام احمد بن حنبل پرداخته و در بیان مسائل و آراء، توجه خاصی به نظریات وی، داشته است. ویژگی این اثر، آن است که اثرم، به احادیث و آثار مقبول اکتفا ننموده و ازاینرو، روایات مردود همچون ضعیف در کتاب او، یافت میشود و از احادیث متروک و یا مکذوب دوری جست<ref>همان، ص215</ref>. | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== |
ویرایش