۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر = NUR02885J1.jpg | عنوان = المنمق في أخبار قریش | عنوانه...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'رسول الله' به 'رسولالله') |
||
(۸ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۹: | خط ۹: | ||
| زبان = عربی | | زبان = عربی | ||
| کد کنگره = /ق4الف2 219 DS | | کد کنگره = /ق4الف2 219 DS | ||
| موضوع = قريش (قبيله) - | | موضوع = قريش (قبيله) - سرگذشتنامه، قريش (قبيله) - تاريخ | ||
| ناشر = عالم الکتب | | ناشر = عالم الکتب | ||
خط ۲۰: | خط ۲۰: | ||
| شابک = | | شابک = | ||
| تعداد جلد = 1 | | تعداد جلد = 1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =02885 | ||
| کد پدیدآور = 5175 | | کد پدیدآور = 5175 | ||
| پس از = | | پس از = | ||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
}} | }} | ||
'''المنمق في أخبار قریش'''، اثر محمد بن حبیب بغدادی (متوفی 245ق/ 859م)، کتابی است پیرامون برخی از ویژگیها، خصایص و موضوعات مربوط با قبیله قریش در حجاز که با تصحیح خورشید احمد | '''المنمق في أخبار قریش'''، اثر [[ابن حبیب، محمد بن حبیب|محمد بن حبیب بغدادی]] (متوفی 245ق/ 859م)، کتابی است پیرامون برخی از ویژگیها، خصایص و موضوعات مربوط با قبیله قریش در حجاز که با تصحیح [[خورشید احمد فاروق|خورشید احمد فارق]]، به چاپ رسیده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
در مقدمه مصحح که در سال 1964م نوشته شده، علاوه بر اشاره به زندگی نویسنده و وثاقت و ضعف او و نیز موضوع و اهمیت کتاب و نسخ آن، به بیان برخی از ویژگیها و خصایص این اثر، پرداخته شده است<ref>مقدمه، ص3- 17</ref>. | در مقدمه مصحح که در سال 1964م نوشته شده، علاوه بر اشاره به زندگی نویسنده و وثاقت و ضعف او و نیز موضوع و اهمیت کتاب و نسخ آن، به بیان برخی از ویژگیها و خصایص این اثر، پرداخته شده است<ref>مقدمه، ص3- 17</ref>. | ||
آنچه باعث اهمیت کتاب و لزوم توجه بدان میشود، آن است که مؤلف آن، از مورخان و نسبشناسان برجسته قرن سوم هجری و از نسل دانشورانی است که تکنگاریهای فراوانی در موضوعات متنوع نگاشته است. وی عالمی | آنچه باعث اهمیت کتاب و لزوم توجه بدان میشود، آن است که مؤلف آن، از مورخان و نسبشناسان برجسته قرن سوم هجری و از نسل دانشورانی است که تکنگاریهای فراوانی در موضوعات متنوع نگاشته است. وی عالمی به تمام معنا اخباری و علاقهمند به مسائل تاریخی- نسبی و ادبی است. شاید در مقایسه با سایر مورخان آن روزگار، از نظر موضوعاتی که موردعلاقه وی بوده، بتوان او را با هشام کلبی و مدائنی مقایسه کرد، گرچه حجم کاری او، بسیار کمتر از مدائنی است<ref>جعفریان، رسول، ص124- 125</ref>. | ||
آنچه مهم است اینکه، اثر حاضر، حاوى اخبار تاریخى بسیار با ارزش و منحصربهفردی است. این کتاب، آگاهیهایى است از زندگى و مناسبات اجتماعى و قبایل عرب و مشتمل بر رسالههاى کوچکى است که رسالت هرکدام، ثبت نوعى خاص از اطلاعات اجتماعى و تاریخى است<ref>همان، ص126</ref> که میتوان از جمله آنها، به موضوعاتی همچون: قصه زهره و امیه<ref>متن کتاب، ص48</ref>، حدیثالفیل<ref>همان، ص70</ref>، اختلافات میان عبدالمطلب و حرب بن امیه و ثقیف<ref>همان، ص90- 94</ref>، وقایع روز بدر<ref>همان، ص120</ref>، بتهای کعبه<ref>همان، ص327</ref>، رؤسای قریش<ref>همان، ص331</ref>، ماجرای دارالندوه<ref>همان، ص342</ref>، حکم مفاخرات و منافرات در قریش<ref>همان، ص386</ref>، زنادقه قریش<ref>همان، ص388</ref>، کسانی که در قریش، به حماقت معروف بودند<ref>همان، ص390</ref>، اسبها و شمشیرهای معروف قریش<ref>همان، ص411- 419</ref>، قریشیانی که به خاطر سرقت، دستشان قطع شده<ref>همان، ص420</ref>، حواریون و یاران پیامبر(ص) از قریش<ref>همان، ص423</ref> و زیبارویان قریشی<ref>همان، ص423</ref> اشاره نمود. | آنچه مهم است اینکه، اثر حاضر، حاوى اخبار تاریخى بسیار با ارزش و منحصربهفردی است. این کتاب، آگاهیهایى است از زندگى و مناسبات اجتماعى و قبایل عرب و مشتمل بر رسالههاى کوچکى است که رسالت هرکدام، ثبت نوعى خاص از اطلاعات اجتماعى و تاریخى است<ref>همان، ص126</ref> که میتوان از جمله آنها، به موضوعاتی همچون: قصه زهره و امیه<ref>متن کتاب، ص48</ref>، حدیثالفیل<ref>همان، ص70</ref>، اختلافات میان عبدالمطلب و حرب بن امیه و ثقیف<ref>همان، ص90- 94</ref>، وقایع روز بدر<ref>همان، ص120</ref>، بتهای کعبه<ref>همان، ص327</ref>، رؤسای قریش<ref>همان، ص331</ref>، ماجرای دارالندوه<ref>همان، ص342</ref>، حکم مفاخرات و منافرات در قریش<ref>همان، ص386</ref>، زنادقه قریش<ref>همان، ص388</ref>، کسانی که در قریش، به حماقت معروف بودند<ref>همان، ص390</ref>، اسبها و شمشیرهای معروف قریش<ref>همان، ص411- 419</ref>، قریشیانی که به خاطر سرقت، دستشان قطع شده<ref>همان، ص420</ref>، حواریون و یاران پیامبر(ص) از قریش<ref>همان، ص423</ref> و زیبارویان قریشی<ref>همان، ص423</ref> اشاره نمود. | ||
مىتوان گفت که بیشتر اخبار کتاب حاضر، درباره قریش و بهطور عمده از دوران جاهلیت است. مباحث کتاب با نسب قریش آغاز شده، از فضائل عباس سخن به میان آمده و پسازآن، از حلفالفضول و سایر احلاف و منافرات و نزاعهاى میان خاندانهاى قریش بهتفصیل سخن گفته شده است. بخش دیگر کتاب که در لابهلای همان مباحث آمده، بحث از ایامالعرب خاص قریش است که از نظر تاریخى ارزش فراوانى دارد. اخبارى از آن هم به دوره اسلامى اختصاص دارد. به عنوان نمونه، بحثهاى چون: المؤذون | مىتوان گفت که بیشتر اخبار کتاب حاضر، درباره قریش و بهطور عمده از دوران جاهلیت است. مباحث کتاب با نسب قریش آغاز شده، از فضائل عباس سخن به میان آمده و پسازآن، از حلفالفضول و سایر احلاف و منافرات و نزاعهاى میان خاندانهاى قریش بهتفصیل سخن گفته شده است. بخش دیگر کتاب که در لابهلای همان مباحث آمده، بحث از ایامالعرب خاص قریش است که از نظر تاریخى ارزش فراوانى دارد. اخبارى از آن هم به دوره اسلامى اختصاص دارد. به عنوان نمونه، بحثهاى چون: المؤذون لرسولالله(ص) المستهزءون من قریش، المشبهون برسولالله(ص) من قریش. در بخشهاى دیگر، به کوران قریش، احولان قریش، کوسجهاى قریش و نیز به معرفى کسانى که مادرشان نصرانى، یهودى، نبطى یا حبشى و سندى بودهاند، پرداخته شده است<ref>ر.ک: جعفریان، رسول، ص126</ref>. | ||
مؤلف در این اثر و نیز کتاب معروف دیگرش | مؤلف در این اثر و نیز کتاب معروف دیگرش «[[المحبر]]»، از بسیارى از چهرهاى به نام پیش از خود نام برده است. شاید بیش از همه، نام هشام کلبى که از مشایخ او بوده و زمینه کارى وى با او مشترک بوده و در آثار وى به چشم میخورد. دیگران عبارتند از: ابوعبیده معمر بن مثنى، هیثم بن عدى، عبدالعزیز بن عمران، ابن اسحاق و [[واقدی، محمد بن عمر|واقدى]]<ref>همان، ص127</ref>. | ||
با توجه به مطالب نوشته شده در این کتاب، گفته شده است که مؤلف تمایلات شیعى داشته و شاهد آن که هر کجا نام ابوبکر و عمر آمده، تعبیر «رضیاللهعنه»<ref>متن کتاب، ص294، 301</ref> آورده و هر کجا نام خدیجه و نام امام على(ع) آمده، تعبیر «علیهالسلام»<ref>همان، ص211، 217</ref> آورده است. شاهد دیگر آن که گفته است عمر احول بوده<ref>همان، ص405</ref> و اینکه قبل از اسلام آوردن، کنیز مسلمان شده خود را کتک زده است. باید گفت مؤلف با جسارت تمام، زشتیهاى بسیاری از قریش و صحابه و فرزندان آنها را آورده است. ارائه فهرستى از حد خوردگان صحابه و فرزندانشان هم مىتواند مؤیدى بر آزاداندیشى او و یا تمایلات شیعى او در قدح صحابه تلقى شود. شاید همین مسئله دلیل بىتوجهى به اثر حاضر توسط دانشوران سنى در طول تاریخ باشد<ref>همان، ص128</ref>. | با توجه به مطالب نوشته شده در این کتاب، گفته شده است که مؤلف تمایلات شیعى داشته و شاهد آن که هر کجا نام ابوبکر و عمر آمده، تعبیر «رضیاللهعنه»<ref>متن کتاب، ص294، 301</ref> آورده و هر کجا نام خدیجه و نام [[امام على(ع)]] آمده، تعبیر «علیهالسلام»<ref>همان، ص211، 217</ref> آورده است. شاهد دیگر آن که گفته است عمر احول بوده<ref>همان، ص405</ref> و اینکه قبل از اسلام آوردن، کنیز مسلمان شده خود را کتک زده است. باید گفت مؤلف با جسارت تمام، زشتیهاى بسیاری از قریش و صحابه و فرزندان آنها را آورده است. ارائه فهرستى از حد خوردگان صحابه و فرزندانشان هم مىتواند مؤیدى بر آزاداندیشى او و یا تمایلات شیعى او در قدح صحابه تلقى شود. شاید همین مسئله دلیل بىتوجهى به اثر حاضر توسط دانشوران سنى در طول تاریخ باشد<ref>همان، ص128</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
# جعفریان، رسول، «منابع تاریخ اسلام»، انصاریان، قم، چاپ اول، 1376ش. | # جعفریان، رسول، «منابع تاریخ اسلام»، انصاریان، قم، چاپ اول، 1376ش. | ||
== وابستهها == | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:تاریخ (عمومی)]] | |||
[[رده:تاریخ آسیا]] |