۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۲۸: | خط ۲۸: | ||
}} | }} | ||
'''فهرسة ابن خیر الإشبيلي'''، تألیف ابوبکر محمد بن خیر اشبیلی «یا اللمتونی الاموی» اندلسی (متوفی 575ق)، محدث و فهرستنگار مشهور مالکی است. در این اثر فهرستی از کتابها و اطلاعات نویسندگان در غرب اسلامی تهیه و تدوین شده است. تصحیح و تحقیق کتاب به قلم بشار عواد معروف و محمود بشار است. | '''فهرسة ابن خیر الإشبيلي'''، تألیف [[اشبیلی، محمد بن خیر|ابوبکر محمد بن خیر اشبیلی]] «یا اللمتونی الاموی» اندلسی (متوفی 575ق)، محدث و فهرستنگار مشهور مالکی است. در این اثر فهرستی از کتابها و اطلاعات نویسندگان در غرب اسلامی تهیه و تدوین شده است. تصحیح و تحقیق کتاب به قلم [[معروف، بشار عواد|بشار عواد معروف]] و [[عواد، محمود بشار|محمود بشار]] است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
تدوین «فهرست کتابخانه» در میان مسلمانان، سابقهای بسیار طولانی دارد. ابنسینا در شرح احوال خود مینویسد که در کتابخانه «بخارا» فهرست کتب اوایل را دیده و مطالعه کرده است. پس از پشت سر نهادن سده اول و دوم هجری و تثبیت اجتماعی و فرهنگی مسلمانان و رشد دانشهای مختلف، انبوهی از منابع در بین آنان تدوین و عرضه شد. فراوانی منابع در هر فرهنگ، آغاز احساس ضرورت فهرستنگاری است. این نیاز به گفته برخی مورخان پس از مدتی به «نهضت فهرستنویسی» تبدیل شد. همانند ترجمه متون که از سده سوم آغاز شد و در دوره خلافت مأمون عباسی به اوج رسید، نهضت کتابشناسی هم در این دوره با تدوین فهرست به همت ابن ندیم به اوج خود رسید. تنوع علوم در جهان اسلام و نیز جامعه غربی –که تا آن زمان دانشهای مختلف را ندیده بود- و نیاز به طبقهبندی آنها و ضرورت گردآوری اطلاعات را برای از بین نرفتن آنها، میتوان از علل پیدایش فهرستنگاری دانست. نخستین فهرست یا کتابشناسی در جهان اسلام که تاکنون نیز باقی مانده و به زبانهای گوناگون از جمله انگلیسی، آلمانی و فارسی نیز ترجمه شده است، فهرستی است که | تدوین «فهرست کتابخانه» در میان مسلمانان، سابقهای بسیار طولانی دارد. ابنسینا در شرح احوال خود مینویسد که در کتابخانه «بخارا» فهرست کتب اوایل را دیده و مطالعه کرده است. پس از پشت سر نهادن سده اول و دوم هجری و تثبیت اجتماعی و فرهنگی مسلمانان و رشد دانشهای مختلف، انبوهی از منابع در بین آنان تدوین و عرضه شد. فراوانی منابع در هر فرهنگ، آغاز احساس ضرورت فهرستنگاری است. این نیاز به گفته برخی مورخان پس از مدتی به «نهضت فهرستنویسی» تبدیل شد. همانند ترجمه متون که از سده سوم آغاز شد و در دوره خلافت مأمون عباسی به اوج رسید، نهضت کتابشناسی هم در این دوره با تدوین فهرست به همت [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن ندیم]] به اوج خود رسید. تنوع علوم در جهان اسلام و نیز جامعه غربی –که تا آن زمان دانشهای مختلف را ندیده بود- و نیاز به طبقهبندی آنها و ضرورت گردآوری اطلاعات را برای از بین نرفتن آنها، میتوان از علل پیدایش فهرستنگاری دانست. نخستین فهرست یا کتابشناسی در جهان اسلام که تاکنون نیز باقی مانده و به زبانهای گوناگون از جمله انگلیسی، آلمانی و فارسی نیز ترجمه شده است، فهرستی است که «[[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|اسحاق بن یعقوب بغدادی]]» معروف به [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن ندیم]] با نام الفهرست در سال 377ق به عربی تدوین کرد. دومین کتابشناسی فهرستگونه در جهان اسلام، فهرستی است که [[ابوریحان بیرونی، محمد بن احمد|ابوریحان محمد بن احمد بیرونی]] (متوفی 440ق) گردآورد و در آن فهرستی از آثار [[رازی، محمد بن زکریا|محمد بن زکریای رازی]] را تبویب و تبیین کرد. معاصر با آن، فهرست دیگری به دست [[طوسی، محمد بن حسن|شیخ الطایفه محمد بن حسن طوسی]] (متوفی 460ق) با نام «[[فهرست كتب الشيعة و أصولهم و أسماء المصنفين و أصحاب الأصول|فهرست كتاب الشيعة و أصولهم و مصنفيهم و أصحاب الأصول]]» درباره کتب شیعه نگارش یافت. مدتی بعد «[[اشبیلی، محمد بن خیر|ابن خیر اشبیلی]]» (502-575ق) فهرستی از کتابها و اطلاعات نویسندگان در غرب اسلامی تهیه و تدوین کرد<ref>ر.ک: رحیمی، مهدی، ص180-178</ref>. | ||
بسیاری از علماء تصمیم گرفتند مرویاتشان از اساتیدشان را اثبات کنند، پس هر محدِّثی قصد تدوین اسامی اساتیدی را داشته که از ایشان روایاتش را گرفته یا شنیده یا اجازه روایت گرفته است. بسیاری از این علما تنظیم این ماده علمی را بر طبق اسالیب معین تکرار کردند، بنابراین برخی از آنها تصمیم گرفتند اسامی مشایخ خود را بر طبق حروف الفبا مرتب کنند، پس شرقیان آن را | بسیاری از علماء تصمیم گرفتند مرویاتشان از اساتیدشان را اثبات کنند، پس هر محدِّثی قصد تدوین اسامی اساتیدی را داشته که از ایشان روایاتش را گرفته یا شنیده یا اجازه روایت گرفته است. بسیاری از این علما تنظیم این ماده علمی را بر طبق اسالیب معین تکرار کردند، بنابراین برخی از آنها تصمیم گرفتند اسامی مشایخ خود را بر طبق حروف الفبا مرتب کنند، پس شرقیان آن را «[[معجم الشیوخ]]» نامیدند یا مشایخ را بر حسب وفیات آنها یا تاریخ سماع از آنها یا شهرهایی که از آنها شنیدهاند ذکر کردند؛ لذا نزد شرقیان «مشیخه» نامیده شدند. اما غربیان بر معجم الشیوخ و مشیخه اسم «البرنامج» اطلاق کردند که معرب لفظ فارسی «برنامه» است. اما کسانی که تصمیم به ذکر مرویات گرفتند را شرقیان لفظ «الثَّبَت» را بر آن اطلاق کردند اما غربیان «الفهرسة» نامیدند که این نیز لفظ فارسی عربی شده است. علامه محدث کتابی به این نکته اشاره کرده که بعضی از اهل اندلس «برنامه» را نیز به معنی «فهرست» بهکار میبردهاند. روشن است که «فهرست ابن خیر» هدفش مرویات است نه سیر مشایخی که ابن خیر از آنها اخذ روایت کرده و ذکر مشایخ و موالید و وفیات و مانند آنکه کتب تراجم بهطور عادی مشتمل بر آنها بوده است<ref>ر.ک: مقدمه، ص11-10</ref>. | ||
ابنخیر مبتکر فهرستنگاری نیست، زیرا «فهرست» نویسى در عالم اسلامى و «برنامج» نویسى در اندلس در زمان او - و پیشتر از او نیز - امری شایع بوده است، و علاوه بر تحقیقات معاصر از خود فهرست ابنخیر نیز این نکته را مىتوان دریافت. اما از میان این فهارس و برامج، که «شجرهنامه علمى» مؤلفان آنها محسوب مىشده، معدودی از گزند روزگار در امان مانده است. فهرست ابنخیر که بیش از 1040 کتاب را در بردارد، بزرگترین فهرستى است که از عالمان اندلس به دست ما رسیده است. چنانکه پیشتر از ابن ابّار نقل شد، اثر ابنخیر در زمان تألیف نیز در کنار فهارس موجود آن زمان از لحاظ حجم و گستردگى قابلتوجه بوده است<ref>ر.ک: مؤذن جامی، محمدمهدی، ج3، ص472</ref>. | ابنخیر مبتکر فهرستنگاری نیست، زیرا «فهرست» نویسى در عالم اسلامى و «برنامج» نویسى در اندلس در زمان او - و پیشتر از او نیز - امری شایع بوده است، و علاوه بر تحقیقات معاصر از خود فهرست ابنخیر نیز این نکته را مىتوان دریافت. اما از میان این فهارس و برامج، که «شجرهنامه علمى» مؤلفان آنها محسوب مىشده، معدودی از گزند روزگار در امان مانده است. فهرست ابنخیر که بیش از 1040 کتاب را در بردارد، بزرگترین فهرستى است که از عالمان اندلس به دست ما رسیده است. چنانکه پیشتر از ابن ابّار نقل شد، اثر ابنخیر در زمان تألیف نیز در کنار فهارس موجود آن زمان از لحاظ حجم و گستردگى قابلتوجه بوده است<ref>ر.ک: مؤذن جامی، محمدمهدی، ج3، ص472</ref>. | ||
فهرست ابنخیر با مقدمهای استادانه و مستند به حدیث - چنانکه تسلط و دانش نویسندهاش را به حدیث آشکار مىکند- در ارزش علم، تقیید علم به اسناد، تبلیغ و نشر حدیث و توصیهها و آموزشهایی به شاگردان در شیوههای روایت شروع مىشود. این فهرست به ذکر کتبى مىپردازد که ابنخیر آنها را نزد استادان گوناگون خود در سالهای مختلف خوانده بوده است، و شامل ذکر عنوان کتاب و مؤلف آن و استادی که کتاب نزد او خوانده شده و سلسله سند آن تا مؤلف اصلى و گاه ذکر مکان و زمان مجلس درس است. فهرست بر اساس موضوع مرتب است: نخستین باب آن در علوم قرآنى است. ابوابى در حدیث، تاریخ و رجال، سیر و انساب، فقه مالکى، اصول فقه، تعبیر رؤیا، زهدیات، مؤلَّفات اساتید و نحو و لغت و ادب در پى مىآید. بابهای پایانى به ذکر فهارس شیوخ، بحثى در اجازه و معرفى مشایخ به تفکیک محل و موطن آنها اختصاص دارد. چنانکه از ابواب کتاب برمىآید، فهرست فاقد ترتیب موضوعى دقیق است. بهعلاوه، مطالعه کتاب نشان مىدهد که از لحاظ شیوه تنظیم و یاد کرد مشایخ هم یکدست نیست. گاهى از زمان و مکان مجلس درس یاد مىکند و اغلب هر دو یا یکى از آنها را معطل مىگذارد. درباره مشایخ خود نیز، جز در مواردی و به کوتاهى، سخنى نمىگوید. بااینهمه فهرست حاوی اطلاعات ذیقیمتى در باب آموزشهای علمى در اسپانیای مسلمانان قرن 6ق/12م است. آگاهیهایى درباره کتب مشهور و مرجع تدریس آن دوران و محلها و روشهای آموزش از طریق آن بهدست مىآید و این اصلىترین تفاوت فهرست و فهارس مشابه آن با فهارسى چون الفهرست ابن ندیم است. مثلاً از طریق آن مىتوان دانست کدام یکى از کتابهای نحو در اشبیلیه سده 6ق موردتوجه و تدریس بوده است. به تعبیر اهوانى از طریق فهرست و امثال آن مىتوان به «مناطق نفوذ» کتابها و مؤلفان پى برد. فهرست حتى برای برخى جنبههای جامعهشناسانه مىتواند مفید باشد. چندین استاد در آن با القابى چون «وزیر»، «ذوالوزارتین»، «صاحب الشرطة»، «صاحب المظالم» یاد مىشوند. رویهمرفته، از متن کتاب چنین برمىآید که ابنخیر علماندوزی خود را با دقت و پشتکار و شوق درآمیخته و همچون اسلاف خود رنج سفرهای متعددی را در جستوجوی استاد و علم برخود هموار کرده است<ref>ر.ک: همان، ص473-472</ref>. | فهرست ابنخیر با مقدمهای استادانه و مستند به حدیث - چنانکه تسلط و دانش نویسندهاش را به حدیث آشکار مىکند- در ارزش علم، تقیید علم به اسناد، تبلیغ و نشر حدیث و توصیهها و آموزشهایی به شاگردان در شیوههای روایت شروع مىشود. این فهرست به ذکر کتبى مىپردازد که ابنخیر آنها را نزد استادان گوناگون خود در سالهای مختلف خوانده بوده است، و شامل ذکر عنوان کتاب و مؤلف آن و استادی که کتاب نزد او خوانده شده و سلسله سند آن تا مؤلف اصلى و گاه ذکر مکان و زمان مجلس درس است. فهرست بر اساس موضوع مرتب است: نخستین باب آن در علوم قرآنى است. ابوابى در حدیث، تاریخ و رجال، سیر و انساب، فقه مالکى، اصول فقه، تعبیر رؤیا، زهدیات، مؤلَّفات اساتید و نحو و لغت و ادب در پى مىآید. بابهای پایانى به ذکر فهارس شیوخ، بحثى در اجازه و معرفى مشایخ به تفکیک محل و موطن آنها اختصاص دارد. چنانکه از ابواب کتاب برمىآید، فهرست فاقد ترتیب موضوعى دقیق است. بهعلاوه، مطالعه کتاب نشان مىدهد که از لحاظ شیوه تنظیم و یاد کرد مشایخ هم یکدست نیست. گاهى از زمان و مکان مجلس درس یاد مىکند و اغلب هر دو یا یکى از آنها را معطل مىگذارد. درباره مشایخ خود نیز، جز در مواردی و به کوتاهى، سخنى نمىگوید. بااینهمه فهرست حاوی اطلاعات ذیقیمتى در باب آموزشهای علمى در اسپانیای مسلمانان قرن 6ق/12م است. آگاهیهایى درباره کتب مشهور و مرجع تدریس آن دوران و محلها و روشهای آموزش از طریق آن بهدست مىآید و این اصلىترین تفاوت فهرست و فهارس مشابه آن با فهارسى چون [[الفهرست (ابن نديم)|الفهرست]] [[ابن ندیم، محمد بن اسحاق|ابن ندیم]] است. مثلاً از طریق آن مىتوان دانست کدام یکى از کتابهای نحو در اشبیلیه سده 6ق موردتوجه و تدریس بوده است. به تعبیر اهوانى از طریق فهرست و امثال آن مىتوان به «مناطق نفوذ» کتابها و مؤلفان پى برد. فهرست حتى برای برخى جنبههای جامعهشناسانه مىتواند مفید باشد. چندین استاد در آن با القابى چون «وزیر»، «ذوالوزارتین»، «صاحب الشرطة»، «صاحب المظالم» یاد مىشوند. رویهمرفته، از متن کتاب چنین برمىآید که ابنخیر علماندوزی خود را با دقت و پشتکار و شوق درآمیخته و همچون اسلاف خود رنج سفرهای متعددی را در جستوجوی استاد و علم برخود هموار کرده است<ref>ر.ک: همان، ص473-472</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== |
ویرایش