پرش به محتوا

مشيخة الفقيه: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'من‌لايحضره‌الفقيه' به 'من‌ لايحضره‌ الفقيه'
جز (جایگزینی متن - 'ترجمه و متن کتاب من لايحضره الفقيه' به 'ترجمه و متن کتاب من‌ لايحضره‌ الفقيه')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
جز (جایگزینی متن - 'من‌لايحضره‌الفقيه' به 'من‌ لايحضره‌ الفقيه')
خط ۲۸: خط ۲۸:
'''مشيخة الفقيه'''، از متن «المشيخة» و شرح آن تشكيل شده است. درباره اين متن و شرح چند نكته گفتنى است:
'''مشيخة الفقيه'''، از متن «المشيخة» و شرح آن تشكيل شده است. درباره اين متن و شرح چند نكته گفتنى است:


#متن «المشيخة» در واقع، بخش پايانى جلد چهارم كتاب «[[من‌لايحضره‌الفقيه]]» از آثار [[شيخ صدوق]] (درگذشته 381ق) است كه نویسنده در آن، مشايخ و سلسله اسناد خود را به‌صورت مفصل (در حدود صد صفحه) تحت عنوان «المشيخة» توضيح داده و حلقه ارتباطى خودش را با رجال و راويان مشخص كرده و به اين ترتيب كتاب مذكور كه ظاهرش مُرسَل و بدون سند است؛ در واقع مُسنَد و داراى اسناد شده است.
#متن «المشيخة» در واقع، بخش پايانى جلد چهارم كتاب «[[من‌ لايحضره‌ الفقيه]]» از آثار [[شيخ صدوق]] (درگذشته 381ق) است كه نویسنده در آن، مشايخ و سلسله اسناد خود را به‌صورت مفصل (در حدود صد صفحه) تحت عنوان «المشيخة» توضيح داده و حلقه ارتباطى خودش را با رجال و راويان مشخص كرده و به اين ترتيب كتاب مذكور كه ظاهرش مُرسَل و بدون سند است؛ در واقع مُسنَد و داراى اسناد شده است.
#سبک بيانى شيخ صدوق در «المشيخة» چنين است: درباره هر راوى اين‌گونه مى‌نويسد: هر آنچه در اين كتاب از ايشان آمده، پس آن را از... و... و... نقل كرده‌ام؛ به‌طور مثال اولين مطلب شيخ صدوق چنين است: «كل ما كان في هذا الكتاب عن عمار بن موسى الساباطي، فقد رويته عن أبيو محمد بن الحسن بن أحمد بن الوليد (رضي‌اللّه‌عنهما)، عن سعد بن عبدالله، عن أحمد بن الحسن بن علي بن فضّال، عن عمرو بن سعيد المدائني، عن مصدّق بن صدقة، عن عمار بن موسى الساباطي»؛ يعنى: «هرچه در اين كتاب از عمار بن موسى ساباطى باشد، پس به تحقيق آن را از پدرم و محمد بن حسن بن احمد بن وليد(رض)، از سعد بن عبدالله، از احمد بن حسن بن على بن فضّال، از عمرو بن سعيد مدائنى، از مصدّق بن صدقه، از عمار بن موسى ساباطى روايت كرده‌ام». اين قالب و روش كلامى براى همه راويان مذكور در كتاب من‌لايحضره‌الفقيه، ذكر و در نتيجه از آغاز تا پايان اين رساله، به تعداد 390 بار تكرار شده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص5-139</ref>
#سبک بيانى شيخ صدوق در «المشيخة» چنين است: درباره هر راوى اين‌گونه مى‌نويسد: هر آنچه در اين كتاب از ايشان آمده، پس آن را از... و... و... نقل كرده‌ام؛ به‌طور مثال اولين مطلب شيخ صدوق چنين است: «كل ما كان في هذا الكتاب عن عمار بن موسى الساباطي، فقد رويته عن أبيو محمد بن الحسن بن أحمد بن الوليد (رضي‌اللّه‌عنهما)، عن سعد بن عبدالله، عن أحمد بن الحسن بن علي بن فضّال، عن عمرو بن سعيد المدائني، عن مصدّق بن صدقة، عن عمار بن موسى الساباطي»؛ يعنى: «هرچه در اين كتاب از عمار بن موسى ساباطى باشد، پس به تحقيق آن را از پدرم و محمد بن حسن بن احمد بن وليد(رض)، از سعد بن عبدالله، از احمد بن حسن بن على بن فضّال، از عمرو بن سعيد مدائنى، از مصدّق بن صدقه، از عمار بن موسى ساباطى روايت كرده‌ام». اين قالب و روش كلامى براى همه راويان مذكور در كتاب من‌ لايحضره‌ الفقيه، ذكر و در نتيجه از آغاز تا پايان اين رساله، به تعداد 390 بار تكرار شده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص5-139</ref>
#آقاى [[محمدجعفر شمس‌الدين]] (پژوهشگر معاصر و يكى از شاگردان [[خویی، ابوالقاسم |آيت‌الله [[خویی، ابوالقاسم|سيد ابوالقاسم خوئى]])، كتاب «المشيخة» را شرح كرده است. شارح محترم نام كتاب را در آغاز كتاب به‌صورت «مشيخة الفقيه، شرح و ترجمة و تعليق محمدجعفر شمس‌الدين» آورده، وليكن در بالاى همه صفحات به‌صورت «شرح مشيخة الفقيه» تكرار شده است.
#آقاى [[محمدجعفر شمس‌الدين]] (پژوهشگر معاصر و يكى از شاگردان [[خویی، ابوالقاسم |آيت‌الله [[خویی، ابوالقاسم|سيد ابوالقاسم خوئى]])، كتاب «المشيخة» را شرح كرده است. شارح محترم نام كتاب را در آغاز كتاب به‌صورت «مشيخة الفقيه، شرح و ترجمة و تعليق محمدجعفر شمس‌الدين» آورده، وليكن در بالاى همه صفحات به‌صورت «شرح مشيخة الفقيه» تكرار شده است.
#گفتنى است كه متن و شرح حاضر هر دو به زبان عربى است و هيچ ترجمه و برگردانى از زبانى به زبان ديگر در آن نيست و مقصود از ترجمه در اين عبارت «مشيخة الفقيه، شرح و ترجمة و تعليق...»، عبارت است از شرح‌حال‌نگارى و ترجمه به همين معنا است كه جمعش مى‌شود: تراجم.
#گفتنى است كه متن و شرح حاضر هر دو به زبان عربى است و هيچ ترجمه و برگردانى از زبانى به زبان ديگر در آن نيست و مقصود از ترجمه در اين عبارت «مشيخة الفقيه، شرح و ترجمة و تعليق...»، عبارت است از شرح‌حال‌نگارى و ترجمه به همين معنا است كه جمعش مى‌شود: تراجم.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش