۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'راهي' به 'راهی') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
|- | |- | ||
|اساتید | |اساتید | ||
| data-type="authorTeachers" | | | data-type="authorTeachers" |ابواسحاق ابراهیم بن يوسف بن محمد بن دهاق | ||
|- | |- | ||
|برخی آثار | |برخی آثار | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
ولادت او را اغلب مؤلفان در 614ق، نوشتهاند و چون زادگاه او رَقوطه، از نواحى مُرسيه بوده است، او را مرسى و رقوطى گفتهاند. | ولادت او را اغلب مؤلفان در 614ق، نوشتهاند و چون زادگاه او رَقوطه، از نواحى مُرسيه بوده است، او را مرسى و رقوطى گفتهاند. | ||
== | ==تحصیلات== | ||
وى در اوايل زندگانى در مرسيه به تحصيل منطق، حكمت، كلام و رياضيات پرداخت، سپس به عرفان روى آورد و گفتهاند كه طب، كيمیا، سيمیا و علم حروف را نيز فراگرفت. برخى از مؤلفان، او را شاگرد ابواسحاق ابراهیم بن يوسف بن محمد بن دهاق (معروف به ابن المرأة)، عارف و متكلم مشهور اندلسى، دانستهاند، ولى وفات ابن دهاق در 611ق و قبل از ولادت ابن سبعين بوده و این گفته ظاهراً در اصل به ارتباط فكرى و تأثير پذيرفتن ابن سبعين از عقايد ابن دهاق اشاره داشته است. از سوى ديگر، در اواخر سده 6 و اوايل سده 7ق افكار فلسفى و عرفانى ابوعبدالله شوذى از طريق شاگردش ابن دهاق و شاگرد او ابن اَحْلى در اندلس رواج گرفته بود و دور نيست كه ابن سبعين كه در این محيط فكرى پرورش يافته و تأثير پذيرفته بود، چنانكه در بعضى از منابع تلویحاً اشاره شده است، در مرسيه نزد ابن احلى كسب علم كرده باشد. | وى در اوايل زندگانى در مرسيه به تحصيل منطق، حكمت، كلام و رياضيات پرداخت، سپس به عرفان روى آورد و گفتهاند كه طب، كيمیا، سيمیا و علم حروف را نيز فراگرفت. برخى از مؤلفان، او را شاگرد ابواسحاق ابراهیم بن يوسف بن محمد بن دهاق (معروف به ابن المرأة)، عارف و متكلم مشهور اندلسى، دانستهاند، ولى وفات ابن دهاق در 611ق و قبل از ولادت ابن سبعين بوده و این گفته ظاهراً در اصل به ارتباط فكرى و تأثير پذيرفتن ابن سبعين از عقايد ابن دهاق اشاره داشته است. از سوى ديگر، در اواخر سده 6 و اوايل سده 7ق افكار فلسفى و عرفانى ابوعبدالله شوذى از طريق شاگردش ابن دهاق و شاگرد او ابن اَحْلى در اندلس رواج گرفته بود و دور نيست كه ابن سبعين كه در این محيط فكرى پرورش يافته و تأثير پذيرفته بود، چنانكه در بعضى از منابع تلویحاً اشاره شده است، در مرسيه نزد ابن احلى كسب علم كرده باشد. | ||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
فرمانرواى مصر، از نزدیکى و ارتباط او با اشراف مكه آزردهخاطر بود و به سبب سخنانى كه از او نقل مىشد، پسرش را در مصر به زندان افكنده بود. گفتهاند كه هنگامى كه ملك ظاهر در 667ق، برای اداى مراسم حج به مكه رفت، سخت در جستجوى ابن سبعين بود، لكن وى پنهان شد. وى از همین روى ظاهراً قصد مهاجرت به هندوستان داشته است. بااينهمه و نيز بااينكه میان او و علماى مكه مناقشه و مخاصمه برقرار بود و غلو اصحاب و مريدان درباره او این احوال را شدت مىداد، پشتيبانى شريف مكه از او، اينگونه مخالفتها را بىاثر مىساخت. افسهگانههایى كه درباره او ساخته شده است، حاكى از شهرت او و توجهى است كه عامه مردم نسبت به او داشتهاند. قدرت و موقعيت او در مكه چنان بود كه شيخ قطبالدين قسطلانى، دانشمند و عارف مشهور (614 - 686ق) كه از مخالفان او بود، از ترس خصومت او مكه را ترك گفت و به مصر رفت. چنين به نظر مىرسد كه ابن سبعين در مسائل سياسى آن ايام نيز دخالت داشته و شريف مكه را در اينگونه امور راهنمايى و يارى مىكرده است. به گفته [[ابن خلدون]] بيعت ابونمى با ابوعبدالله المستنصر، فرمانرواى افريقيه، به ترغيب و تشویق ابن سبعين بوده و بيعتنامه نيز كه متن آن در تاريخ [[ابن خلدون]] آمده، از آغاز تا انجام به خط و انشاى او بوده است. | فرمانرواى مصر، از نزدیکى و ارتباط او با اشراف مكه آزردهخاطر بود و به سبب سخنانى كه از او نقل مىشد، پسرش را در مصر به زندان افكنده بود. گفتهاند كه هنگامى كه ملك ظاهر در 667ق، برای اداى مراسم حج به مكه رفت، سخت در جستجوى ابن سبعين بود، لكن وى پنهان شد. وى از همین روى ظاهراً قصد مهاجرت به هندوستان داشته است. بااينهمه و نيز بااينكه میان او و علماى مكه مناقشه و مخاصمه برقرار بود و غلو اصحاب و مريدان درباره او این احوال را شدت مىداد، پشتيبانى شريف مكه از او، اينگونه مخالفتها را بىاثر مىساخت. افسهگانههایى كه درباره او ساخته شده است، حاكى از شهرت او و توجهى است كه عامه مردم نسبت به او داشتهاند. قدرت و موقعيت او در مكه چنان بود كه شيخ قطبالدين قسطلانى، دانشمند و عارف مشهور (614 - 686ق) كه از مخالفان او بود، از ترس خصومت او مكه را ترك گفت و به مصر رفت. چنين به نظر مىرسد كه ابن سبعين در مسائل سياسى آن ايام نيز دخالت داشته و شريف مكه را در اينگونه امور راهنمايى و يارى مىكرده است. به گفته [[ابن خلدون]] بيعت ابونمى با ابوعبدالله المستنصر، فرمانرواى افريقيه، به ترغيب و تشویق ابن سبعين بوده و بيعتنامه نيز كه متن آن در تاريخ [[ابن خلدون]] آمده، از آغاز تا انجام به خط و انشاى او بوده است. | ||
==وفات== | |||
وفات ابن سبعين در اغلب تواريخ معتبر در 669ق و در 55 سالگى او ذكر شده است و گفتهاند كه رگ خود را زد و نيز به مسموم شدن او اشاره رفته است. باديسى، مسموم شدن او را به تحریک و توطئه الملك المظفر، حاكم يمن دانسته است. آرامگاه او در نزدیکى مكه در مَعْلاة بوده و سنگى بر آن نهاده بودند كه چون زيارتگاه «جُهّال غربا» شده بود، شكسته و برداشته شد | |||
==آثار== | ==آثار== | ||
خط ۶۱: | خط ۶۳: | ||
# رسالة الفتح المشترك؛ | # رسالة الفتح المشترك؛ | ||
# رسالة النصيحة أو النورية؛ | # رسالة النصيحة أو النورية؛ | ||
# رسالة الرضوانية | # رسالة الرضوانية<ref>مجتبايى، فتحالله، ج 3، ص657</ref>. | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
ویرایش