پرش به محتوا

مجموعه رسائل (علامه طباطبایی): تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۹ مارس ۲۰۲۰
جز
جایگزینی متن - 'ن‎ز' به 'ن‌ز'
جز (جایگزینی متن - 'ه‎چ' به 'ه‌چ')
جز (جایگزینی متن - 'ن‎ز' به 'ن‌ز')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۷۵: خط ۷۵:
7) رسالة الولایة (ولایت‌نامه)؛ ترجمه دکتر همایون همتی.
7) رسالة الولایة (ولایت‌نامه)؛ ترجمه دکتر همایون همتی.


مسئله ولایت، از مباحث مهم عرفان نظرى است که پایه‌هاى استوار فلسفى نیز دارد. در حقیقت مرتبه پایانى سیر عارفان است که خود در صحایف و مکتوبات و آثار خویش با عبارت‎هاى گوناگون از آن یاد کرده‌اند. همچون «فناى ذاتى» یا «مقام محو اسم و رسم و رفض تعینات» و یا «مقام توحید ذات» و «فناى در توحید». [[حسن‌زاده آملی، حسن|آیت‌الله حسن‎زاده آملی]] پیرامون این رساله چنین می‌نویسند: «یکى از آیات بزرگى که نشانه مقام شامخ عرفان آن جناب است «رساله ولایت» است. انسان آنچه را مى‌گوید و مى‌نویسد، تمام حالات انسان، معرف باطن اوست، حرف او معرف اوست، تمام حالات شئون زندگى انسان، عنوان باطن او هستند». سپس ادامه می‌دهد:
مسئله ولایت، از مباحث مهم عرفان نظرى است که پایه‌هاى استوار فلسفى نیز دارد. در حقیقت مرتبه پایانى سیر عارفان است که خود در صحایف و مکتوبات و آثار خویش با عبارت‎هاى گوناگون از آن یاد کرده‌اند. همچون «فناى ذاتى» یا «مقام محو اسم و رسم و رفض تعینات» و یا «مقام توحید ذات» و «فناى در توحید». [[حسن‌زاده آملی، حسن|آیت‌الله حسن‌زاده آملی]] پیرامون این رساله چنین می‌نویسند: «یکى از آیات بزرگى که نشانه مقام شامخ عرفان آن جناب است «رساله ولایت» است. انسان آنچه را مى‌گوید و مى‌نویسد، تمام حالات انسان، معرف باطن اوست، حرف او معرف اوست، تمام حالات شئون زندگى انسان، عنوان باطن او هستند». سپس ادامه می‌دهد:


در این رساله در چند فصل، درباره مقامات عرفانى انسان، حرف‎هایى دارد. تا سخن را مى‎رساند به ادراک شهودى و ادراک فکرى. ادراک فکرى، از فلسفه، از صغرى‎ و کبرى‎، قدمى هست، اما این‌که انسان سیرى مى‌کند، آن ادراک شهودى و آن یافتنى که به زبان نمی‌آید، آن چشیدنى را که نمی‌شود به دیگرى بیان کرد، «قدر این باده، ندانى، به خدا تا نچشى»<ref>ر.ک: همان، جلد2، ص17 و 18</ref>.
در این رساله در چند فصل، درباره مقامات عرفانى انسان، حرف‎هایى دارد. تا سخن را مى‎رساند به ادراک شهودى و ادراک فکرى. ادراک فکرى، از فلسفه، از صغرى‎ و کبرى‎، قدمى هست، اما این‌که انسان سیرى مى‌کند، آن ادراک شهودى و آن یافتنى که به زبان نمی‌آید، آن چشیدنى را که نمی‌شود به دیگرى بیان کرد، «قدر این باده، ندانى، به خدا تا نچشى»<ref>ر.ک: همان، جلد2، ص17 و 18</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش