پرش به محتوا

الحبل المتين في إحكام أحكام الدين: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۱ فوریهٔ ۲۰۲۰
جز
جایگزینی متن - 'مى‏ا' به 'می‌ا'
جز (جایگزینی متن - 'مى‏ک' به 'می‌ک')
جز (جایگزینی متن - 'مى‏ا' به 'می‌ا')
خط ۴۵: خط ۴۵:
واژگان نامأنوس و کم‌کاربرد، در احادیث فقهى، کمتر از دیگر احادیث به چشم‌ مى‏خورد‌، چراکه بیشتر آن‏ها، بیان‌گر‌ دستورالعمل‏هاى‌ روزمره هستند. اما به فراخور موضوعات فقهى، لغاتى دیده می‌شود که خواننده، معانى لغوى یا اصطلاحى آنها را نمی‌‏داند. شیخ بهاءالدین در شرح احادیث به این نکته توجه داشته است‌ و سعى‌ کرده تا بعضى از واژگان را توصیف کند؛ برای نمونه، او واژگانى همچون الاسدال، الذقن، القصاص؛ التور‌، الکعب و... را تبیین کرده‌ است‌. روش مؤلف در تبیین، گاه بیان اجمالى معناى واژه است و گاهى نیز مؤلف به مباحث فقه‌اللغة واژه‌ای می‌‏پردازد؛ برای مثال معانى چهارگانه «کعب» را بیان می‌کند و سپس‌ به‌‌صورت مفصل به بررسى یکایک معانى آن‌ها ‏و تطور معانی پرداخته و در پایان قول مختارش را تبیین می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص56</ref>‏.
واژگان نامأنوس و کم‌کاربرد، در احادیث فقهى، کمتر از دیگر احادیث به چشم‌ مى‏خورد‌، چراکه بیشتر آن‏ها، بیان‌گر‌ دستورالعمل‏هاى‌ روزمره هستند. اما به فراخور موضوعات فقهى، لغاتى دیده می‌شود که خواننده، معانى لغوى یا اصطلاحى آنها را نمی‌‏داند. شیخ بهاءالدین در شرح احادیث به این نکته توجه داشته است‌ و سعى‌ کرده تا بعضى از واژگان را توصیف کند؛ برای نمونه، او واژگانى همچون الاسدال، الذقن، القصاص؛ التور‌، الکعب و... را تبیین کرده‌ است‌. روش مؤلف در تبیین، گاه بیان اجمالى معناى واژه است و گاهى نیز مؤلف به مباحث فقه‌اللغة واژه‌ای می‌‏پردازد؛ برای مثال معانى چهارگانه «کعب» را بیان می‌کند و سپس‌ به‌‌صورت مفصل به بررسى یکایک معانى آن‌ها ‏و تطور معانی پرداخته و در پایان قول مختارش را تبیین می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص56</ref>‏.


مؤلف ارجمند به‌ندرت در مباحث ادبی به اقوال دانشمندان‌ اشاره‌ می‌کند‌، و در اینجا نیز همان مبناى پیش‌گفته در اربعین حدیث‌ را دنبال کرده و چنانچه اقوال دانشمندان با سخنان معصومان سازگار نباشد، گفته‏هاى دانشمندان را نادرست می‌‏داند. برای نمونه‌، در‌ معناى‌ باء در آیه شریفه: «اِمْسَحُوا بِرُؤُسِکمْ» (سوره‌ مائده آیه 6)، امام باقر(ع) آن را براى تبعیض می‌‏داند، و حال‌آنکه نحویان و مفسران اهل‌سنت معناى آن را براى‌ «الصاق» می‌‏پندارند‌. [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شیخ بهایی]] این گمان را ابتدا این‌چنین ردّ می‌کند: «به کلام کسی که‌ «باء» را در اینجا تنها به معنای الصاق می‌داند، توجه نمی‌شود» و آنگاه مى‏نویسد: سیبویه در هفده جا‌ از‌ کتابش تصریح کرده که «باء» به معناى تبعیض، در لغت عرب نیامده است‌ و حال‌آنکه اَصمعى، شدیداً اصرار دارد که «باء» به معناى تبعیض استعمال مى‏گردد و حال‌آنکه‌ اصمعى‌ بیشتر و بهتر از سیبویه به کلمات عرب و مقاصد آن‏ها آگاه است؛ بنابراین‌، بسیارى‌ از‌ نحویون با اَصمعى هم‏داستان شده و «باء» در آیه شریفه: «عَیناً یشْرَبُ بِها عِبادُ اَللّهِ» (سوره انسان، آیه 6) را نیز تبعیضیه خوانده‌‏اند. و سپس مى‏افزاید که روایت امام باقر(ع) براى نحویون حجت است‌ و کفایت‌ می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص57</ref>‏.
مؤلف ارجمند به‌ندرت در مباحث ادبی به اقوال دانشمندان‌ اشاره‌ می‌کند‌، و در اینجا نیز همان مبناى پیش‌گفته در اربعین حدیث‌ را دنبال کرده و چنانچه اقوال دانشمندان با سخنان معصومان سازگار نباشد، گفته‏هاى دانشمندان را نادرست می‌‏داند. برای نمونه‌، در‌ معناى‌ باء در آیه شریفه: «اِمْسَحُوا بِرُؤُسِکمْ» (سوره‌ مائده آیه 6)، امام باقر(ع) آن را براى تبعیض می‌‏داند، و حال‌آنکه نحویان و مفسران اهل‌سنت معناى آن را براى‌ «الصاق» می‌‏پندارند‌. [[شیخ بهایی، محمد بن حسین|شیخ بهایی]] این گمان را ابتدا این‌چنین ردّ می‌کند: «به کلام کسی که‌ «باء» را در اینجا تنها به معنای الصاق می‌داند، توجه نمی‌شود» و آنگاه مى‏نویسد: سیبویه در هفده جا‌ از‌ کتابش تصریح کرده که «باء» به معناى تبعیض، در لغت عرب نیامده است‌ و حال‌آنکه اَصمعى، شدیداً اصرار دارد که «باء» به معناى تبعیض استعمال مى‏گردد و حال‌آنکه‌ اصمعى‌ بیشتر و بهتر از سیبویه به کلمات عرب و مقاصد آن‏ها آگاه است؛ بنابراین‌، بسیارى‌ از‌ نحویون با اَصمعى هم‏داستان شده و «باء» در آیه شریفه: «عَیناً یشْرَبُ بِها عِبادُ اَللّهِ» (سوره انسان، آیه 6) را نیز تبعیضیه خوانده‌‏اند. و سپس می‌افزاید که روایت امام باقر(ع) براى نحویون حجت است‌ و کفایت‌ می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص57</ref>‏.


تبلور اصلى کتاب حبل‌المتین، مباحث مهم فقهى است. مؤلف‌، توانمندى‌ خود را در فقاهت و فهم دقیق روایت‌ به‌ نمایش‌ گذاشته است. او براى استنباط احکام الهى‌ گاه‌ در رفع تعارض چند روایت می‌کوشد و گاه به‌ناچار تسلیم روایتى‌ ضعیف‌ مى‏گردد و عمل اصحاب‌ را‌ جابر ضعف سند می‌‏داند. و گاه برداشت‏هاى عالمان پیشین از روایتی را تأیید و یا رد می‌کند‌. او – چنان‌که لازمه مباحث فقهى است - گاهى روایاتى را به‌عنوان دلیل یا‌ مؤید استنباط خود ذکر‌ می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص58</ref>‏.
تبلور اصلى کتاب حبل‌المتین، مباحث مهم فقهى است. مؤلف‌، توانمندى‌ خود را در فقاهت و فهم دقیق روایت‌ به‌ نمایش‌ گذاشته است. او براى استنباط احکام الهى‌ گاه‌ در رفع تعارض چند روایت می‌کوشد و گاه به‌ناچار تسلیم روایتى‌ ضعیف‌ مى‏گردد و عمل اصحاب‌ را‌ جابر ضعف سند می‌‏داند. و گاه برداشت‏هاى عالمان پیشین از روایتی را تأیید و یا رد می‌کند‌. او – چنان‌که لازمه مباحث فقهى است - گاهى روایاتى را به‌عنوان دلیل یا‌ مؤید استنباط خود ذکر‌ می‌کند<ref>ر.ک: همان، ص58</ref>‏.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش