۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR25069J1.jpg | عنوان = | عنوانهای دیگر = | پدیدآوران = [[]...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۱: | خط ۲۱: | ||
}} | }} | ||
'''السنن الواردة في الفتن'''، یا «السنن الواردة في الفتن و غوائلها و فسادها و الساعة و أشراطها»، تألیف ابوعمرو عثمان بن سعید دانی (متوفی 444ق) از جمله کتب فتن و ملاحم و کتابی جامعى در باب روایات مربوط به حوادث آخرالزمان و فساد روزگار و علامتهای قیامت گرد آورده است. ابوعمر نضال عیسی العبوشی تحقیق کتاب را به انجام رسانیده است. | '''السنن الواردة في الفتن'''، یا «السنن الواردة في الفتن و غوائلها و فسادها و الساعة و أشراطها»، تألیف [[دانی، عثمان بن سعید|ابوعمرو عثمان بن سعید دانی]] (متوفی 444ق) از جمله کتب فتن و ملاحم و کتابی جامعى در باب روایات مربوط به حوادث آخرالزمان و فساد روزگار و علامتهای قیامت گرد آورده است. ابوعمر نضال عیسی العبوشی تحقیق کتاب را به انجام رسانیده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
واژه فتن (جمع فتنه) به معنای ابتلاء و امتحان و اختبار است و در اصل، به معنای تفکیک طلا و نقره سره از ناسره بهوسیله آتش است<ref>ر.ک: مقدمه، ص9</ref>. در قرآن نیز در آیات مختلف تعبیر «فتنه» در معانی مختلفش آمده است. پس از درگذشت پیامبر اسلام این واژه وارد فضای سیاست شد؛ بهعنوانمثال دوران حکومت عمر بن خطاب دوره خاموشی فتنهها و دوره عثمان را آغاز فتنهها نام نهادند که با قتل او فتنهای بزرگ به پا شد. فتن (فتنهها) به آشوبها و شورشهایی اطلاق میشد که در طول تاریخ بهوجود میآمدند و البته برخی مدعی بودند که توانایی پیشگویی آنها را دارا هستند. از جمله آشنایان به این امور میتوان به حسن بصری اشاره کرد. چهبسا در جامعهای که در آن فتنهها رخ میداد این نیاز بهوجود آمد تا کتابهای فتن تدوین شوند تا حوادث و رخدادهای آینده را پیشبینی کنند. شاید یکی از کارکردهای آنها پرهیز دادن مردم در هنگام فتنهها از ورود به این معرکهها بود<ref>ر.ک: بصیری، عباس، ص3-2</ref>. | واژه فتن (جمع فتنه) به معنای ابتلاء و امتحان و اختبار است و در اصل، به معنای تفکیک طلا و نقره سره از ناسره بهوسیله آتش است<ref>ر.ک: مقدمه، ص9</ref>. در قرآن نیز در آیات مختلف تعبیر «فتنه» در معانی مختلفش آمده است. پس از درگذشت پیامبر اسلام این واژه وارد فضای سیاست شد؛ بهعنوانمثال دوران حکومت عمر بن خطاب دوره خاموشی فتنهها و دوره عثمان را آغاز فتنهها نام نهادند که با قتل او فتنهای بزرگ به پا شد. فتن (فتنهها) به آشوبها و شورشهایی اطلاق میشد که در طول تاریخ بهوجود میآمدند و البته برخی مدعی بودند که توانایی پیشگویی آنها را دارا هستند. از جمله آشنایان به این امور میتوان به حسن بصری اشاره کرد. چهبسا در جامعهای که در آن فتنهها رخ میداد این نیاز بهوجود آمد تا کتابهای فتن تدوین شوند تا حوادث و رخدادهای آینده را پیشبینی کنند. شاید یکی از کارکردهای آنها پرهیز دادن مردم در هنگام فتنهها از ورود به این معرکهها بود<ref>ر.ک: بصیری، عباس، ص3-2</ref>. | ||
اهل سنت در این موضوع (فتن) کتابهایی نگاشتهاند، الفتن ابن | اهل سنت در این موضوع (فتن) کتابهایی نگاشتهاند، [[الفتن (ابن حماد)|الفتن ابن حماد]]، الفتن ابوعمرو دانی، الفتن حنبل بن اسحاق، الفتن سلیلی، الفتن زکریا بن یحیی، الفتن ابونعیم اصفهانی، الفتن و الملاحم (آخرین بخش کتاب البدایة و النهایة) ابن کثیر از جمله این کتب هستند. احمد بن حنبل، بخاری، مسلم، ترمذی و دیگران نیز در کتب روایی خود بابی بهعنوان الفتن داشتهاند<ref>ر.ک: همان، ص3</ref>. | ||
کتاب با روایتی که یزید (برید) بن ابی مریم از پدرش نقل کرده آغاز شده است: رسولالله(ص) در میان ما در جایی نشسته بود و از اخباری که تا روز قیامت رخ خواهد به ما خبر داد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص27</ref>. | کتاب با روایتی که یزید (برید) بن ابی مریم از پدرش نقل کرده آغاز شده است: رسولالله(ص) در میان ما در جایی نشسته بود و از اخباری که تا روز قیامت رخ خواهد به ما خبر داد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص27</ref>. | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
در ادامه باب اول نیز به فتنهها و بلاهایی که امت اسلامی تا روز قیامت گرفتار آن خواهند بود به توجه به روایات به آن اشاره شده است<ref>ر.ک: همان، ص31-27</ref>. | در ادامه باب اول نیز به فتنهها و بلاهایی که امت اسلامی تا روز قیامت گرفتار آن خواهند بود به توجه به روایات به آن اشاره شده است<ref>ر.ک: همان، ص31-27</ref>. | ||
در باب دوم روایاتی در لزوم تمسک به دین و تبعیت از سنت نبوی(ص) به هنگام اختلاف و ظهور دین نقل شده است. بر پیروی از حاکمان و اطاعت از ایشان در بسیاری از روایات اهل سنت تأکید شده است؛ مثلاً در کلامی از حذیفة بن یمان که از شیعیان خالص امام علی(ع) بوده چنین نقل شده است: همانا امربهمعروف و نهی از منکر نیکوست و لکن سنت نیست که بر ضد امام خویش سلاح برداری<ref>ر.ک: همان، ص84، شماره133</ref>. گاه فتنه و شبهات آنقدر فضا را تاریک میکرده است که مردم از مقابله با اهل گمراهی به تردید میافتادند. بهعنوان نمونه از صحابی بزرگ جابر بن عبدالله انصاری سؤال شد که اگر بر ما امام ظالمی حاکم بود و با او به جنگ اهل ضلالت آمدیم آیا به همراه او با آنها قتال کنیم، درحالیکه او را دوست نداریم و هیچگونه تمایلی به کمک به او نداریم. گفت: با اهل ضلالت و گمراهت هرکجا یافتید مبارزه کنید... . البته نویسنده این حدیث را موقوف میداند که از صحابه نقل شده اما اتصال به پیامبر(ص) ندارد و بنابراین از دیدگاه اهل سنت حدیث ضعیفی است<ref>ر.ک: همان، ص85، شماره 135</ref>. | در باب دوم روایاتی در لزوم تمسک به دین و تبعیت از سنت نبوی(ص) به هنگام اختلاف و ظهور دین نقل شده است. بر پیروی از حاکمان و اطاعت از ایشان در بسیاری از روایات اهل سنت تأکید شده است؛ مثلاً در کلامی از حذیفة بن یمان که از شیعیان خالص [[امام على(ع)|امام علی(ع)]] بوده چنین نقل شده است: همانا امربهمعروف و نهی از منکر نیکوست و لکن سنت نیست که بر ضد امام خویش سلاح برداری<ref>ر.ک: همان، ص84، شماره133</ref>. گاه فتنه و شبهات آنقدر فضا را تاریک میکرده است که مردم از مقابله با اهل گمراهی به تردید میافتادند. بهعنوان نمونه از صحابی بزرگ جابر بن عبدالله انصاری سؤال شد که اگر بر ما امام ظالمی حاکم بود و با او به جنگ اهل ضلالت آمدیم آیا به همراه او با آنها قتال کنیم، درحالیکه او را دوست نداریم و هیچگونه تمایلی به کمک به او نداریم. گفت: با اهل ضلالت و گمراهت هرکجا یافتید مبارزه کنید... . البته نویسنده این حدیث را موقوف میداند که از صحابه نقل شده اما اتصال به پیامبر(ص) ندارد و بنابراین از دیدگاه اهل سنت حدیث ضعیفی است<ref>ر.ک: همان، ص85، شماره 135</ref>. | ||
در باب سوم به بخشهای دیگری از فتنه آخرالزمان اشاره شده است. از جمله اینکه بهمرور، صالحین جای خود را به اشرار میدهند. در روایتی در تفسیر آیه 41 سوره رعد «او لم یروا أنّا نأتی الارض ننقصها من اطرافها»، منظور از این آیه «رفتن برگزیدگان و خوبان امت» معنا شده است. نویسنده این روایت را نیز موقوف و بهشدت ضعیف دانسته است<ref>ر.ک: همان، ص133، شماره 260</ref>. | در باب سوم به بخشهای دیگری از فتنه آخرالزمان اشاره شده است. از جمله اینکه بهمرور، صالحین جای خود را به اشرار میدهند. در روایتی در تفسیر آیه 41 سوره رعد «او لم یروا أنّا نأتی الارض ننقصها من اطرافها»، منظور از این آیه «رفتن برگزیدگان و خوبان امت» معنا شده است. نویسنده این روایت را نیز موقوف و بهشدت ضعیف دانسته است<ref>ر.ک: همان، ص133، شماره 260</ref>. | ||
از دیگر روایاتی که به نقل از العلل المتناهیة ابن جوزی آمده روایتی است که در آن از شیعه با عنوان «رافضه» یاد شده و دستور به قتل شیعیان داده شده با این استدلال که مشرک هستند. جالب آنکه این روایت ابوجناب کلبی از ابو سلیمان همدانی از علی بن ابیطالب از رسولالله(ص) روایت شده است. نویسنده، سوار بن مصعب صمدانی در سند این روایت را «متروک» و ابوجناب کلبی را جداً ضعیف معرفی کرده است<ref>ر.ک: همان، ص141، شماره 279</ref>. | از دیگر روایاتی که به نقل از العلل المتناهیة ابن جوزی آمده روایتی است که در آن از شیعه با عنوان «رافضه» یاد شده و دستور به قتل شیعیان داده شده با این استدلال که مشرک هستند. جالب آنکه این روایت ابوجناب کلبی از ابو سلیمان همدانی از [[امام على(ع)|علی بن ابیطالب]] از رسولالله(ص) روایت شده است. نویسنده، سوار بن مصعب صمدانی در سند این روایت را «متروک» و ابوجناب کلبی را جداً ضعیف معرفی کرده است<ref>ر.ک: همان، ص141، شماره 279</ref>. | ||
در برخی دیگر از روایات اهل سنت «غیبت و نیرنگ» از ویژگیهای مردم آخرالزمان دانسته شده است<ref>ر.ک: همان، ص152، شماره 306</ref>. | در برخی دیگر از روایات اهل سنت «غیبت و نیرنگ» از ویژگیهای مردم آخرالزمان دانسته شده است<ref>ر.ک: همان، ص152، شماره 306</ref>. | ||
خط ۵۳: | خط ۵۳: | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
[[الفتن (ابن حماد)]] | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] |
ویرایش