۱۴۴٬۵۹۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'حش' به 'حش') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'مقدمه نويس' به 'مقدمهنويس') |
||
| (۱۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۲: | خط ۲: | ||
| تصویر =NUR10895J1.jpg | | تصویر =NUR10895J1.jpg | ||
| عنوان =رسائل حکمیه | | عنوان =رسائل حکمیه | ||
| عنوانهای دیگر = | |||
| پدیدآوران = | |||
[[مدرس یزدی، علیاکبر]] (نویسنده) | |||
[[کمرهای، خلیل]] (مقدمهنويس) | |||
[[حکمي يزدي، محمود]] (مقدمهنويس) | |||
| زبان = فارسی | | زبان = فارسی | ||
| کد کنگره =BBR 1457 /ر5 1365 | | کد کنگره =BBR 1457 /ر5 1365 | ||
| خط ۱۵: | خط ۲۳: | ||
| چاپ =3 | | چاپ =3 | ||
| تعداد جلد =1 | | تعداد جلد =1 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور = | | کتابخانۀ دیجیتال نور =10895 | ||
| کتابخوان همراه نور =10895 | | کتابخوان همراه نور =10895 | ||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| خط ۲۲: | خط ۳۰: | ||
}} | }} | ||
'''رسائل حکمیه'''، تألیف میرزا علیاکبر مدرس یزدی (متوفی 1344ق)، معروف به حکمی یزدی یا حکیم الهی، مشتمل بر چند رساله فلسفی فارسی است. محمود حکمی | '''رسائل حکمیه'''، تألیف [[علیاکبر مدرس یزدی|میرزا علیاکبر مدرس یزدی]] (متوفی 1344ق)، معروف به حکمی یزدی یا حکیم الهی، مشتمل بر چند رساله فلسفی فارسی است. [[محمود حکمی یزدی]]، بر این اثر مقدمه نوشته است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
این اثر حاوی شرح حال مؤلف، مقدمه محمود حکمی یزدی (فرزند مؤلف)، سه | این اثر حاوی شرح حال مؤلف، مقدمه [[محمود حکمی یزدی]] (فرزند مؤلف)، سه رساله فلسفی (با نامهای: «بديعة إلهية في بيان مفهوم الماهية و الوجود»، «شرح فارسی مؤلف بر رساله مسئله وجود ملا عبدالرحمن جامی» و «رساله معرفة النفس و معرفة الرّب») و یک نوشته کوتاه در موضوع هندسه به خط مؤلف است. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
| خط ۳۲: | خط ۴۰: | ||
رساله «بديعة في بيان مفهوم الماهية و الوجود»، اولین رساله کتاب است. این عنوان، نام واقعی این رساله نیست، بلکه ناشران ازآنروی که عنوانی برای آن نیافتهاند، نام یکی از فصلهای ماقبل رساله جوابیه حکیم یزدی به سؤالات فلسفی بدیعالملکمیرزا را برداشتهاند و رساله جوابیه را بدان عنوان نام نهادهاند. این رساله در حقیقت پاسخی است که حکیم یزدی در پاسخ به هفت سؤال فلسفی بدیعالملکمیرزا، حکمران دارالحکومه یزد تألیف کرده است و میتوان آن را «جوابیه دوم حکیم یزدی به پرسشهای فلسفی بدیعالملکمیرزا» خواند<ref>ر.ک: محقق داماد، سید مصطفی، ص124</ref>. | رساله «بديعة في بيان مفهوم الماهية و الوجود»، اولین رساله کتاب است. این عنوان، نام واقعی این رساله نیست، بلکه ناشران ازآنروی که عنوانی برای آن نیافتهاند، نام یکی از فصلهای ماقبل رساله جوابیه حکیم یزدی به سؤالات فلسفی بدیعالملکمیرزا را برداشتهاند و رساله جوابیه را بدان عنوان نام نهادهاند. این رساله در حقیقت پاسخی است که حکیم یزدی در پاسخ به هفت سؤال فلسفی بدیعالملکمیرزا، حکمران دارالحکومه یزد تألیف کرده است و میتوان آن را «جوابیه دوم حکیم یزدی به پرسشهای فلسفی بدیعالملکمیرزا» خواند<ref>ر.ک: محقق داماد، سید مصطفی، ص124</ref>. | ||
پرسشهای فلسفی بدیعالملک که با مطالعه نسبی آثار متفکران اروپایی شکل گرفته است، نخستین بار بهصورت شش سؤال از محضر میرزا علیاکبر پرسش شده است. نکته حائز اهمیت در پرسشهای بدیعالملک روح کنجکاو و تلاشگر وی است که در شناسایی فرهنگهای دیگر بهخوبی نمایان میشود. وی با زبان فرانسه مأنوس بوده و با اطلاع نسبی به آثار حکمای جدید اروپایی و از آن جمله بیکن، دکارت، کانت و هگل بهخوبی توانسته است مطالب آنان را که تا آن زمان برای متفکران ایرانی کاملاً ناشناخته بود، در خلال پرسشهای خود با حکیمان مشهور همعصر خود در میان گذارد و از آنان پاسخ و تبیین آن سؤالها را تقاضا کند. حکیم | پرسشهای فلسفی بدیعالملک که با مطالعه نسبی آثار متفکران اروپایی شکل گرفته است، نخستین بار بهصورت شش سؤال از محضر [[علیاکبر مدرس یزدی|میرزا علیاکبر]] پرسش شده است. نکته حائز اهمیت در پرسشهای بدیعالملک روح کنجکاو و تلاشگر وی است که در شناسایی فرهنگهای دیگر بهخوبی نمایان میشود. وی با زبان فرانسه مأنوس بوده و با اطلاع نسبی به آثار حکمای جدید اروپایی و از آن جمله بیکن، دکارت، کانت و هگل بهخوبی توانسته است مطالب آنان را که تا آن زمان برای متفکران ایرانی کاملاً ناشناخته بود، در خلال پرسشهای خود با حکیمان مشهور همعصر خود در میان گذارد و از آنان پاسخ و تبیین آن سؤالها را تقاضا کند. [[علیاکبر مدرس یزدی|حکیم یزدی]]، پس از دریافت سؤالات مزبور فقط به چهار سؤال بدیعالملک پاسخی موجز داده، مینویسد: «از این بیانات، جواب از سؤال پنجم و ششم نیز معلوم شد» و در ادامه این مطلب، پاسخ خود را «نخبه و نتیجه» تحقیقات حکما و عرفای پیشین دانسته و سائل را هشدار میدهد که فهم و دریافت اینگونه مسائل مقدمات بسیاری میخواهد و زمان زیادی را باید صرف آن کرد و همچنین میافزاید که حکمای سلف درباره این مسائل، کتابها و رسائل فراوانی نوشتهاند و براهین بیشماری اقامه کردهاند و خلاصه آنکه وی نباید ورود به این موضوع را سهل بپندارد و باید توجه داشته باشد که پاسخگویی به این نوع مسائل نیز بههیچوجه کار ساده و آسانی نیست. عین عبارت [[علیاکبر مدرس یزدی|حکیم یزدی]] چنین است: «نیز معلوم شد این مطالب مقدمات زیادی دارد و کتابها در این مطالب تصنیف شده و زمان زیاد میخواهد و عمر زیاد در آنها باید صرف بشود و بر هریک از این مطالب براهین عدیده اقامه شده؛ اینکه ذکر شد نخبه و نتیجه است». [[علیاکبر مدرس یزدی|حکیم یزدی]] در خاتمه جوابیه خود میگوید: «اگر از این مختصرات، چیزی بر نواب والا معین بشود، مایه خرسندی من است و الا شرمساری خواهم داشت که نتوانستم چیز مفید بنویسم»<ref>ر.ک: همان، ص130-128</ref>. | ||
بدیعالملک که ظاهراً پاسخهای کوتاه میرزا | بدیعالملک که ظاهراً پاسخهای کوتاه [[علیاکبر مدرس یزدی|میرزا علیاکبر]]، وی را خرسند نساخته، پس از دریافت جوابیه اول [[علیاکبر مدرس یزدی|حکیم یزدی]]، یک سؤال دیگر (یعنی همان سؤالی که در آن نام حکمای فرنگ را آورده است)، بر سؤالات قبلی خود افزوده و برای دومین بار از [[علیاکبر مدرس یزدی|حکیم یزدی]] تقاضای پاسخ به آن سؤالات را میکند. [[علیاکبر مدرس یزدی|میرزا علیاکبر]] این بار پاسخی مفصلتر به سؤالات وی میدهد<ref>ر.ک: همان، ص132</ref>. | ||
مدرس، در ضمن پاسخ به سؤالات مطرحشده در رساله بدیعه موضوعات مختلفی را مطرح کرده که از آن جمله است: تقسیم | مدرس، در ضمن پاسخ به سؤالات مطرحشده در رساله بدیعه موضوعات مختلفی را مطرح کرده که از آن جمله است: تقسیم ماهیت، تقسیم برهان، وحدت نوعیه، احدیت ذات و اسماء و صفات، بیان عرفا در باب چگونگی علم، بیان مراتب وجود و شبهه ابن کمونه، مسئله اشراق و مشاء، فرق وجود ذهنی و خارجی، توحید واجب الوجود و شبهه ابن کمونه، بحث در علم باری تعالی، اختیار عباد در افعال و توضیح در باب دور و تسلسل. | ||
وی در پاسخ به سؤال دوم که آیا یک وجود و یک حقیقت در وجود باید قائل شد؟ مینویسد: «بعد از آنکه دانسته شد که ذات بارى تعالى، صرف حقیقت هستى است و صرف هر حقیقتى، قابل تثنّى و تکرّر نیست و مستلزم وحدت است، البتّه باید یک حقیقت از براى وجود قائل شد و سایر وجودات را، نه موجودات را باید پرتو و عکوس و ظهور و اطوار و ظلال و وجوه و انوار آن حقیقت دانست»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص92</ref>. | وی در پاسخ به سؤال دوم که آیا یک وجود و یک حقیقت در وجود باید قائل شد؟ مینویسد: «بعد از آنکه دانسته شد که ذات بارى تعالى، صرف حقیقت هستى است و صرف هر حقیقتى، قابل تثنّى و تکرّر نیست و مستلزم وحدت است، البتّه باید یک حقیقت از براى وجود قائل شد و سایر وجودات را، نه موجودات را باید پرتو و عکوس و ظهور و اطوار و ظلال و وجوه و انوار آن حقیقت دانست»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص92</ref>. | ||
«شرح فارسی | «شرح فارسی رساله مسئله وجود [[جامی، عبدالرحمن|ملا عبدالرحمن جامی]]»: بدیعالملکمیرزا خود از شاگردان مدرس یزدی بوده است. او برخی از آثار [[جامی، عبدالرحمن|جامی]]، از جمله «رساله مسئله وجود» را ترجمه و با درج مطالب استاد شرح کرده است.<ref>ر.ک: محقق داماد، سید مصطفی، ص126-124</ref>. | ||
این رساله با این استدلال آغاز شده است: «وجود، موجود است؛ چراکه اگر وجود موجود نباشد، لازم میآید که هیچ چیز موجود نباشد و چون تالى باطل است، مقدّم نیز باطل است؛ پس لازم میآید وجود موجود باشد»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص153</ref>. سپس قاعده فرعیه که عبارت است از «ثبوت شيء لشيء فرع على ثبوت المثبت له» را در ثبوت وجود از براى ماهیت جاری ندانسته است. او با رد دیدگاه [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] که مسئله وجود را از این قاعده فرعیه مستثنی دانسته، قواعد عقلیه را تخصیصبردار نمیداند<ref>ر.ک: همان، ص154-153</ref>. این رساله با پاسخ به شبهات و سؤالات مختلف در موضوع مورد بحث ادامه یافته و با مبحثی تحت عنوان تحصیل و تکمیل پایان یافته است. | این رساله با این استدلال آغاز شده است: «وجود، موجود است؛ چراکه اگر وجود موجود نباشد، لازم میآید که هیچ چیز موجود نباشد و چون تالى باطل است، مقدّم نیز باطل است؛ پس لازم میآید وجود موجود باشد»<ref>ر.ک: متن کتاب، ص153</ref>. سپس قاعده فرعیه که عبارت است از «ثبوت شيء لشيء فرع على ثبوت المثبت له» را در ثبوت وجود از براى ماهیت جاری ندانسته است. او با رد دیدگاه [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] که مسئله وجود را از این قاعده فرعیه مستثنی دانسته، قواعد عقلیه را تخصیصبردار نمیداند<ref>ر.ک: همان، ص154-153</ref>. این رساله با پاسخ به شبهات و سؤالات مختلف در موضوع مورد بحث ادامه یافته و با مبحثی تحت عنوان تحصیل و تکمیل پایان یافته است. | ||
| خط ۵۷: | خط ۶۵: | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
| خط ۶۴: | خط ۷۲: | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
| خط ۶۹: | خط ۷۸: | ||
[[رده:فلسفه اسلامی]] | [[رده:فلسفه اسلامی]] | ||
[[رده:عصر مدرسان فلسفه قرن چهاردهم]] | [[رده:عصر مدرسان فلسفه قرن چهاردهم]] | ||
[[رده: | [[رده:آثار فلسفی]] | ||
[[رده: | [[رده:اردیبهشت (1400)]] | ||