۵۳٬۳۲۷
ویرایش
(صفحه ای تازه حاوی «<div class='wikiInfo'>
[[پرونده:NUR02869J1.jpg|بندانگش» ایجاد کرد.) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
|-class='articleCode' | |-class='articleCode' | ||
|کد اتوماسیون | |کد اتوماسیون | ||
|data-type='automationCode'| | |data-type='automationCode'|AUTOMATIONCODE2869AUTOMATIONCODE | ||
|} | |} | ||
</div> | </div> | ||
خط ۶۵: | خط ۶۵: | ||
در مقدمه، در فصل اول، به تعريف و ارائه زندگىنامه مختصرى از مشاهير مورخينى كه پيش از ابن عماد مىزيستهاند، پرداخته شده است. اين مورخين عبارتند از: ابن اسحاق؛ واقدى؛ ابن هشام؛ ابن سعد؛ خليفة بن خياط؛ بخارى؛ ابن قتيبه؛ فسوى؛ ابوزرعه دمشقى؛ ابوحنيفه دينورى؛ طبرى؛ ابن ابىحاتم؛ مسعودى؛ ابن حبان؛ ابونعيم اصفهانى؛ ابن حزم؛ خطيب بغدادى؛ سمعانى؛ ابن عساكر دمشقى؛ سهيلى؛ ابن جوزى؛ مقدسى؛ ابن اثير؛ منذرى؛ نووى؛ ابن خلكان؛ محبالدين طبرى؛ ابوالفداء؛ تبريزى؛ ذهبى؛ ابن شاكر كتبى؛ صفدى؛ يافعى؛ تاجالدين سبكى؛ ابن كثير؛ لسانالدين بن خطيب؛ ابن خلدون؛ ابن ناصرالدين؛ ابن قاضى شهبه؛ ابن حجر عسقلانى؛ ابن تغرى بردى؛ سخاوى؛ ابن طولون؛ عيدروس؛ حلبى | در مقدمه، در فصل اول، به تعريف و ارائه زندگىنامه مختصرى از مشاهير مورخينى كه پيش از ابن عماد مىزيستهاند، پرداخته شده است. اين مورخين عبارتند از: ابن اسحاق؛ واقدى؛ ابن هشام؛ ابن سعد؛ خليفة بن خياط؛ بخارى؛ ابن قتيبه؛ فسوى؛ ابوزرعه دمشقى؛ ابوحنيفه دينورى؛ طبرى؛ ابن ابىحاتم؛ مسعودى؛ ابن حبان؛ ابونعيم اصفهانى؛ ابن حزم؛ خطيب بغدادى؛ سمعانى؛ ابن عساكر دمشقى؛ سهيلى؛ ابن جوزى؛ مقدسى؛ ابن اثير؛ منذرى؛ نووى؛ ابن خلكان؛ محبالدين طبرى؛ ابوالفداء؛ تبريزى؛ ذهبى؛ ابن شاكر كتبى؛ صفدى؛ يافعى؛ تاجالدين سبكى؛ ابن كثير؛ لسانالدين بن خطيب؛ ابن خلدون؛ ابن ناصرالدين؛ ابن قاضى شهبه؛ ابن حجر عسقلانى؛ ابن تغرى بردى؛ سخاوى؛ ابن طولون؛ عيدروس؛ حلبى <ref>مقدمه محقق، ج1، ص13-82</ref>. | ||
در فصل دوم، زندگىنامه ابن عماد ارائه گرديده | در فصل دوم، زندگىنامه ابن عماد ارائه گرديده <ref>همان، ص86-90</ref> و در فصل سوم، ويژگىها و خصوصيات كتاب، مطرح شده است <ref>همان، ص92-94</ref>. در فصل چهارم نيز، اقدامات تحقيقى صورتگرفته در كتاب، توضيح داده شده است <ref>همان، ص95-101</ref>. | ||
مؤلف در اين كتاب برخلاف آثار گذشتگان، از داستان آفرينش و قصص انبيا سخن نگفته و تاريخ را با تاريخ اسلام از سال نخست هجرت آغاز كرده است. وى در ابتداى كتاب يادآور شده كه بيش از هر كتابى، از آثار ذهبى بهره برده و بعد از آن از آثارى چون: «الكمال»، «حلية الأولياء»، «المنهل الصافي» و «وفيات الأعيان» ابن خلكان استفاده كرده است. بهگونهاى كه برخى بر اين باور هستند كه كتاب حاضر در واقع خلاصهاى از كتابهاى «تاريخ اسلام» ذهبى، «الدرر الكامنة في أعيان المائة الثامنة» اثر حافظ ابن حجر، «الضوء اللامع لأهل القرن التاسع» اثر حافظ سخاوى، «الكواكب السائرة بمناقب أعيان المائة العاشرة» اثر نجم غزى و... مىباشد. وى همچنين در اين كتاب در بيان اسماء افراد و سرگذشتشان از كتابهاى «وفيات الأعيان» و «الوافي بالوفيات» بهره فراوان برده است | مؤلف در اين كتاب برخلاف آثار گذشتگان، از داستان آفرينش و قصص انبيا سخن نگفته و تاريخ را با تاريخ اسلام از سال نخست هجرت آغاز كرده است. وى در ابتداى كتاب يادآور شده كه بيش از هر كتابى، از آثار ذهبى بهره برده و بعد از آن از آثارى چون: «الكمال»، «حلية الأولياء»، «المنهل الصافي» و «وفيات الأعيان» ابن خلكان استفاده كرده است. بهگونهاى كه برخى بر اين باور هستند كه كتاب حاضر در واقع خلاصهاى از كتابهاى «تاريخ اسلام» ذهبى، «الدرر الكامنة في أعيان المائة الثامنة» اثر حافظ ابن حجر، «الضوء اللامع لأهل القرن التاسع» اثر حافظ سخاوى، «الكواكب السائرة بمناقب أعيان المائة العاشرة» اثر نجم غزى و... مىباشد. وى همچنين در اين كتاب در بيان اسماء افراد و سرگذشتشان از كتابهاى «وفيات الأعيان» و «الوافي بالوفيات» بهره فراوان برده است <ref>عبدىپور، حسن</ref>. | ||
در جلد اول، حوادث مربوط به هجرت پيامبر(ص)، ماجراى تغيير قبله، جنگ بدر، درگذشت رقيه دختر پيامبر(ص)، تولد امام حسن(ع) و امام حسين(ع)، غزوههايى همچون بئر معونه، ذات الرقاع، الخندق و بنى النضير، حوادث بيعت رضوان، غزوه بنى المصطلق، ماجراى افك و... توضيح داده شده است | در جلد اول، حوادث مربوط به هجرت پيامبر(ص)، ماجراى تغيير قبله، جنگ بدر، درگذشت رقيه دختر پيامبر(ص)، تولد امام حسن(ع) و امام حسين(ع)، غزوههايى همچون بئر معونه، ذات الرقاع، الخندق و بنى النضير، حوادث بيعت رضوان، غزوه بنى المصطلق، ماجراى افك و... توضيح داده شده است <ref>همان</ref>. | ||
در ادامه، نويسنده به ازدواج حضرت على(ع) با ساير همسران مىپردازد و به مسئله افك اشاره كرده و قتل عثمان را مطرح مىكند. او مىگويد: «طرفداران حضرت على(ع) كه از اطراف و اكناف آمده بودند، عثمان را به قتل رساندند». آنگاه به خلافت حضرت على اشاره كرده، ليكن متعرض بحث امامت نمىشود | در ادامه، نويسنده به ازدواج حضرت على(ع) با ساير همسران مىپردازد و به مسئله افك اشاره كرده و قتل عثمان را مطرح مىكند. او مىگويد: «طرفداران حضرت على(ع) كه از اطراف و اكناف آمده بودند، عثمان را به قتل رساندند». آنگاه به خلافت حضرت على اشاره كرده، ليكن متعرض بحث امامت نمىشود <ref>همان</ref>. | ||
شايان ذكر است بخشى از تحريفها و گرايشهاى موجود در سيره، ناشى از گرايشهايى است كه در تعظيم برخى از جناحها و شخصيتها و تخريب برخى ديگر صورت گرفته است؛ بهعنوان نمونه، نويسنده در جلد اول، ص231 مىگويد: «هشام بن عبدالمك اموى به اعمش كه گرايشهاى شيعى داشت، در طى نامهاى نوشته كه براى من فضائل عثمان و زشتىهاى على(ع) را بنويس. اعمش در پاسخ نامه هشام بيان داشت اگر تمام مناقب اهل زمين براى عثمان باشد و تمام زشتىهاى آن براى على(ع) نوشته شود، به تو هيچ نفعى و ضررى نخواهد رسيد» | شايان ذكر است بخشى از تحريفها و گرايشهاى موجود در سيره، ناشى از گرايشهايى است كه در تعظيم برخى از جناحها و شخصيتها و تخريب برخى ديگر صورت گرفته است؛ بهعنوان نمونه، نويسنده در جلد اول، ص231 مىگويد: «هشام بن عبدالمك اموى به اعمش كه گرايشهاى شيعى داشت، در طى نامهاى نوشته كه براى من فضائل عثمان و زشتىهاى على(ع) را بنويس. اعمش در پاسخ نامه هشام بيان داشت اگر تمام مناقب اهل زمين براى عثمان باشد و تمام زشتىهاى آن براى على(ع) نوشته شود، به تو هيچ نفعى و ضررى نخواهد رسيد» <ref>ر.ك: همان</ref>. | ||
در اين كتاب، به درگذشت عثمان بن مظعون قرشى جمحى اشاره شده است. وى اولين نفر از مهاجرين مدينه بود كه بعد از برگشت از جنگ بدر درگذشت و پيامبر(ص) بر جنازه او نماز خواند و او را در كنار پسر خود ابراهيم دفن كرد. وى جزو عبادى شمرده مىشد كه قبل از تحريم خمر، خمر را بر خود حرام كرده بود | در اين كتاب، به درگذشت عثمان بن مظعون قرشى جمحى اشاره شده است. وى اولين نفر از مهاجرين مدينه بود كه بعد از برگشت از جنگ بدر درگذشت و پيامبر(ص) بر جنازه او نماز خواند و او را در كنار پسر خود ابراهيم دفن كرد. وى جزو عبادى شمرده مىشد كه قبل از تحريم خمر، خمر را بر خود حرام كرده بود <ref>همان</ref>. | ||
از جمله افرادى كه به درگذشت او در اين جلد اشاره شده است، درگذشت حمزه عموى پيامبر(ص) و سعد بن معاذ مىباشد | از جمله افرادى كه به درگذشت او در اين جلد اشاره شده است، درگذشت حمزه عموى پيامبر(ص) و سعد بن معاذ مىباشد <ref>همان</ref>. | ||
در مجلدهاى ديگر، نويسنده به حوادث صدر اسلام و خلافت بنى اميه و بنى عباس مىپردازد و در ادامه، به ائمه تشيع(ع) و موضوع مهدويت و قيامهاى شيعى مانند فاطميون و علويان و اتفاقات پيرامون آنها پرداخته شده است؛ البته ابن عماد قيام شيعى را مشروع نمىداند | در مجلدهاى ديگر، نويسنده به حوادث صدر اسلام و خلافت بنى اميه و بنى عباس مىپردازد و در ادامه، به ائمه تشيع(ع) و موضوع مهدويت و قيامهاى شيعى مانند فاطميون و علويان و اتفاقات پيرامون آنها پرداخته شده است؛ البته ابن عماد قيام شيعى را مشروع نمىداند <ref>همان</ref>. | ||
يكى از ضعفهاى ابن عماد اين است كه اخبار نهضتها و قيامهاى اسلامى را بهصورت كلاسيك نياورده است. البته تعصباب و گرايشهاى مذهبى و روحيه محافظهكارانه و مصلحتانديشى، موجب شده است كه اخبار و گزارشات مربوط به نهضتهاى آرمانخواهانه و ضد استبداد اسلامى، كمرنگ بوده و بازتاب منصفانهاى نداشته باشد | يكى از ضعفهاى ابن عماد اين است كه اخبار نهضتها و قيامهاى اسلامى را بهصورت كلاسيك نياورده است. البته تعصباب و گرايشهاى مذهبى و روحيه محافظهكارانه و مصلحتانديشى، موجب شده است كه اخبار و گزارشات مربوط به نهضتهاى آرمانخواهانه و ضد استبداد اسلامى، كمرنگ بوده و بازتاب منصفانهاى نداشته باشد <ref>همان</ref>. | ||
وى به علت زندگى در مصر، بهطور مفصلتر به رويداتهاى آن ديار پرداخته است. ابن عماد اگرچه قول صحابه را حجت مىداند، ليكن اقدامات معاويه را در تبعيد و قتل ياران حضرت على(ع) مانند حجر بن عدى، تأييد نمىكند | وى به علت زندگى در مصر، بهطور مفصلتر به رويداتهاى آن ديار پرداخته است. ابن عماد اگرچه قول صحابه را حجت مىداند، ليكن اقدامات معاويه را در تبعيد و قتل ياران حضرت على(ع) مانند حجر بن عدى، تأييد نمىكند <ref>همان</ref>. | ||
نويسنده در نقل گزارشات تاريخى، در مواردى، تعصباتش را داخل كرده است؛ مثلا در موضوع غدير خم، آن را بهطور مختصر مطرح كرده و به همان توجيهات تكرارى اهل سنت تمسك نموده و در ادامه، نسبت به امامت حضرت على(ع) سكوت اختيار كرده است. حقيقت آن است كه اتخاذ اينگونه مواضع، به جدا نبودن ديدگاههاى اعتقادى و سياسى ائمه در كتابهاى تاريخى برمىگردد | نويسنده در نقل گزارشات تاريخى، در مواردى، تعصباتش را داخل كرده است؛ مثلا در موضوع غدير خم، آن را بهطور مختصر مطرح كرده و به همان توجيهات تكرارى اهل سنت تمسك نموده و در ادامه، نسبت به امامت حضرت على(ع) سكوت اختيار كرده است. حقيقت آن است كه اتخاذ اينگونه مواضع، به جدا نبودن ديدگاههاى اعتقادى و سياسى ائمه در كتابهاى تاريخى برمىگردد <ref>همان</ref>. | ||
اين مسئله، بهطور اجتنابناپذيرى موجب برخورد پذيرشگرانه افراطى مورخان با اخبار مربوط به فضائل و مناقب و ديدگاههاى امامان معصوم(ع) و تضعيف بعد واقعبينى و سبب و مسبب در حوادث تاريخى گشته و در نتيجه، تاريخ زندگى رهبران اسلام را مملو از كاستى و گزارشات تنشدار ساخته است | اين مسئله، بهطور اجتنابناپذيرى موجب برخورد پذيرشگرانه افراطى مورخان با اخبار مربوط به فضائل و مناقب و ديدگاههاى امامان معصوم(ع) و تضعيف بعد واقعبينى و سبب و مسبب در حوادث تاريخى گشته و در نتيجه، تاريخ زندگى رهبران اسلام را مملو از كاستى و گزارشات تنشدار ساخته است <ref>همان</ref>. | ||
== وضعيت كتاب == | == وضعيت كتاب == | ||
خط ۹۶: | خط ۹۶: | ||
فهرست مطالب هر جلد، در انتهاى همان جلد آمده و جلد يازدهم، به مجموعه فهارس، اختصاص يافته است. | فهرست مطالب هر جلد، در انتهاى همان جلد آمده و جلد يازدهم، به مجموعه فهارس، اختصاص يافته است. | ||
در پاورقىها، علاوه بر توضيح و تشريح برخى از كلمات و عبارات متن | در پاورقىها، علاوه بر توضيح و تشريح برخى از كلمات و عبارات متن <ref>ر.ك: پاورقى، ج1، ص183</ref>، به ساير منابع ارجاع داده شده است <ref>ر.ك: همان، ص187</ref>. | ||
==پانويس == | |||
<references /> | |||
== منابع مقاله == | == منابع مقاله == | ||
1. مقدمه و متن كتاب. | 1. مقدمه و متن كتاب. | ||
خط ۱۱۳: | خط ۱۱۵: | ||
[[رده:تاریخ (عمومی)]] | [[رده:تاریخ (عمومی)]] | ||
[[رده:تاریخ آسیا]] | [[رده:تاریخ آسیا]] | ||
ویرایش