۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۰: | خط ۳۰: | ||
}} | }} | ||
'''صدق الأخبار؛ تاريخ ابن سباط'''، تألیف حمزة بن احمد بن عمر معروف به ابن سباط مغربی (متوفی بعد از 926ق)، مشتمل بر تاریخ اسلام از ابتدا تا سال 926ق میباشد که بخشی از آن مفقود شده و بخش باقیمانده آن چاپ و منتشر شده است. تحقیق کتاب به قلم عمر عبدالسلام تدمری است. | '''صدق الأخبار؛ تاريخ ابن سباط'''، تألیف [[ابن سباط غربي، حمزه بن احمد|حمزة بن احمد بن عمر]] معروف به [[ابن سباط غربي، حمزه بن احمد|ابن سباط مغربی]] (متوفی بعد از 926ق)، مشتمل بر تاریخ اسلام از ابتدا تا سال 926ق میباشد که بخشی از آن مفقود شده و بخش باقیمانده آن چاپ و منتشر شده است. تحقیق کتاب به قلم [[تدمري، عمر عبدالسلام|عمر عبدالسلام تدمری]] است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
ابن سباط دوستدار تاریخ و آثار و ادب و شعر بود، لذا کتابخانه کاملی گردآورده بود که مجموعهای از مهمترین منابع تاریخی را در آن جمع کرده بود که در نگارش همین کتاب «صدق الأخبار» که معروف به «تاریخ ابن سباط» از آنها بهره برد. بیشتر این مصادر معروف و متداول بودهاند که ایشان در بسیاری از جاهای کتابش به نام آنها تصریح کرده است: | [[ابن سباط غربي، حمزه بن احمد|ابن سباط]] دوستدار تاریخ و آثار و ادب و شعر بود، لذا کتابخانه کاملی گردآورده بود که مجموعهای از مهمترین منابع تاریخی را در آن جمع کرده بود که در نگارش همین کتاب «صدق الأخبار» که معروف به «تاریخ ابن سباط» از آنها بهره برد. بیشتر این مصادر معروف و متداول بودهاند که ایشان در بسیاری از جاهای کتابش به نام آنها تصریح کرده است: «[[وفيات الأعيان و أنباء أبناء الزمان (تحقیق)|وفیات الأعیان]]» که آن را «تاریخ قاضی شمسالدین ابن خلکان» نامیده است. «المختصر في أخبار البشر» و «[[تقويم البلدان]]» [[ابوالفداء، اسماعیل بن علی|ابی الفداء]]، «[[الكامل في التاريخ]]» [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثیر]] و «عيون التواريخ» [[ابن شاکر کتبی، محمد بن شاکر|ابن شاکر کتبی]] و «مرآة الزمان» [[ابن جوزی، یوسف بن قزاوغلی|سبط ابن جوزی]] از آن جمله هستند<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص9</ref>. محقق اثر معتقد است که او از منابعی چون «دول الاسلام» ذهبی و «السلوک» [[مقریزی، احمد بن علی|مقریزی]] نیز نقل کرده است بدون اینکه به نام آنها تصریح کند؛ چراکه او برخی وقایعی را ذکر میکند که بهجز این دو منبع در جای دیگری به آنها اشاره نشده است<ref>ر.ک: همان، ص10</ref>. | ||
صدق الأخبار یا تاریخ ابن سباط، تاریخ مختصریست که از آغاز هجرت پیامبر(ص) تا 926ق را شامل میشود. قسمت اول کتاب یـعنی از سـال یکم هجرت تا 525 مفقود شده و آنچه اینک در دسترس است از سال 526 تا 926ق را در برمیگیرد. ابـن سـباط وقـایع مهم صفحات شرقی مدیترانه را بر اساس حولیات (سالنگار) ذکر میکند، کتاب ابن سباط همانند تاریخ حـلب عـظیمی تألیف شده است<ref>ر.ک: ناصری طاهری، عبدالله، ص214-213</ref>. | صدق الأخبار یا تاریخ ابن سباط، تاریخ مختصریست که از آغاز هجرت پیامبر(ص) تا 926ق را شامل میشود. قسمت اول کتاب یـعنی از سـال یکم هجرت تا 525 مفقود شده و آنچه اینک در دسترس است از سال 526 تا 926ق را در برمیگیرد. ابـن سـباط وقـایع مهم صفحات شرقی مدیترانه را بر اساس حولیات (سالنگار) ذکر میکند، کتاب [[ابن سباط غربي، حمزه بن احمد|ابن سباط]] همانند تاریخ حـلب عـظیمی تألیف شده است<ref>ر.ک: ناصری طاهری، عبدالله، ص214-213</ref>. | ||
متأسفانه جزء اول کتاب بهطور کامل به دست ما نرسیده است؛ همچنان که بخشی از اوایل جزء دوم مفقود شده است. بخشهای که مفقود شده عبارت است از: | متأسفانه جزء اول کتاب بهطور کامل به دست ما نرسیده است؛ همچنان که بخشی از اوایل جزء دوم مفقود شده است. بخشهای که مفقود شده عبارت است از: | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
نسبت بخش مفقود شده به موجود به لحاظ حجم تقریباً 7 به 5 است. دلیل روشنی برای از بین رفتن این بخش بزرگ از کتاب وجود ندارد. نمیتوان دیدگاه دکتر اسد رستم را نیز که معتقد است از بین رفتن جزء اول مرتبط با عقاید دروزیان است که دوست ندارند که کسی غیر خودشان به افکار و عقاید آنها اطلاع یابد، تأیید نمود<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص17</ref>. | نسبت بخش مفقود شده به موجود به لحاظ حجم تقریباً 7 به 5 است. دلیل روشنی برای از بین رفتن این بخش بزرگ از کتاب وجود ندارد. نمیتوان دیدگاه دکتر اسد رستم را نیز که معتقد است از بین رفتن جزء اول مرتبط با عقاید دروزیان است که دوست ندارند که کسی غیر خودشان به افکار و عقاید آنها اطلاع یابد، تأیید نمود<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص17</ref>. | ||
ابن سباط وقایع تاریخی را سالبهسال به شیوه سالنگار نقل میکند؛ پس اخبار مشرق و مغرب را یکسان روایت میکند و از مهمترین اعیان و اعلام متوفای هرسال سخن میگوید و شرححال ایشان را بهاختصار متذکر میشود<ref>ر.ک: همان، ص19</ref>. | [[ابن سباط غربي، حمزه بن احمد|ابن سباط]] وقایع تاریخی را سالبهسال به شیوه سالنگار نقل میکند؛ پس اخبار مشرق و مغرب را یکسان روایت میکند و از مهمترین اعیان و اعلام متوفای هرسال سخن میگوید و شرححال ایشان را بهاختصار متذکر میشود<ref>ر.ک: همان، ص19</ref>. | ||
از ویژگیهای منحصربهفرد کتاب که آن را از مورخین معاصرش متمایز میکند این است که اخبار امرای تنوخی را در سیاق تاریخ دولتها و ملوک و خلفا و سلاطین قرار داده است. این کار با تکیهبر شیوه کتاب تاریخ صالح بن یحیی در اخبار سلف از آل بحتر انجام شده است<ref>ر.ک: همان</ref>. | از ویژگیهای منحصربهفرد کتاب که آن را از مورخین معاصرش متمایز میکند این است که اخبار امرای تنوخی را در سیاق تاریخ دولتها و ملوک و خلفا و سلاطین قرار داده است. این کار با تکیهبر شیوه کتاب تاریخ صالح بن یحیی در اخبار سلف از آل بحتر انجام شده است<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
محقق اثر یکی از حوادث سال 713ق را ارسال دو فرد بسیار قدبلند توسط پادشاه روم برای یکی از خلفای بنیامیه دانسته است؛ البته در متن قدری متفاوت آمده است. در حوادث این سال تحت عنوان مخلوقات عجیب چنین میخوانیم: پادشاه روم دو شخص که یکی به لحاظ قد بسیار قدبلند و دیگر کشتیگیر عجیبی بوده برای یکی از خلفای بنیامیه فرستاد و خلیفه کسانی را حاضر کرد که بر آن دو چیره شوند<ref>ر.ک: همان، ص18؛ متن کتاب، جلد2، ص616</ref>. | محقق اثر یکی از حوادث سال 713ق را ارسال دو فرد بسیار قدبلند توسط پادشاه روم برای یکی از خلفای بنیامیه دانسته است؛ البته در متن قدری متفاوت آمده است. در حوادث این سال تحت عنوان مخلوقات عجیب چنین میخوانیم: پادشاه روم دو شخص که یکی به لحاظ قد بسیار قدبلند و دیگر کشتیگیر عجیبی بوده برای یکی از خلفای بنیامیه فرستاد و خلیفه کسانی را حاضر کرد که بر آن دو چیره شوند<ref>ر.ک: همان، ص18؛ متن کتاب، جلد2، ص616</ref>. | ||
در سال 577 از وفات ابن انباری نحوی معروف که صاحب تصنیفات مهمی در نحو است گزارش شده است<ref>ر.ک: همان، جلد1، ص160</ref>. در حوادث سال 671ق نواب ملک ظاهر آنچه از قلعههای اسماعیلی مانده بود مانند کهف و مینقه و قدموس را تسلیم او کردند<ref>ر.ک: همان، ص435</ref>. در سال بعد نیز به وفات خواجهنصیرالدین طوسی اشاره است<ref>ر.ک: همان، ص436</ref>. | در سال 577 از وفات [[ابن انباری، عبدالرحمن بن محمد|ابن انباری]] نحوی معروف که صاحب تصنیفات مهمی در نحو است گزارش شده است<ref>ر.ک: همان، جلد1، ص160</ref>. در حوادث سال 671ق نواب ملک ظاهر آنچه از قلعههای اسماعیلی مانده بود مانند کهف و مینقه و قدموس را تسلیم او کردند<ref>ر.ک: همان، ص435</ref>. در سال بعد نیز به وفات [[نصیرالدین طوسی، محمد بن محمد|خواجهنصیرالدین طوسی]] اشاره است<ref>ر.ک: همان، ص436</ref>. | ||
در حوادث سال 749ق از طاعون در بلاد خراسان و بلاد عجم خبر داده شده است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص18</ref>. | در حوادث سال 749ق از طاعون در بلاد خراسان و بلاد عجم خبر داده شده است<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص18</ref>. | ||
خط ۷۸: | خط ۷۸: | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
# مقدمه و متن کتاب. | # مقدمه و متن کتاب. | ||
#[[:noormags:349633|ناصری طاهری، عبدالله، «بررسی مکتب تاریخنگاری جنگهای صلیبی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، روششناسی تاریخ شفاهی، پاییز 1384، شماره 77، ص195 تا 226]]. | #[[:noormags:349633|ناصری طاهری، عبدالله، «بررسی مکتب تاریخنگاری جنگهای صلیبی»، پایگاه مجلات تخصصی نور، روششناسی تاریخ شفاهی، پاییز 1384، شماره 77، ص195 تا 226]]. | ||
ویرایش