۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
}} | }} | ||
'''إحیاء الموات''' مباحث فقهی آیتالله سید محمدباقر صدر (متوفی 1400ق) پیرامون احکام احیای اراضی موات میباشد که توسط محمدابراهیم انصاری (متوفی 1431ق)، تقریر و با تحقیق ابراهیم بدوی، به چاپ رسیده است. | '''إحیاء الموات''' مباحث فقهی [[صدر، سید محمدباقر|آیتالله سید محمدباقر صدر]] (متوفی 1400ق) پیرامون احکام احیای اراضی موات میباشد که توسط [[انصاری اراکی، محمدابراهیم|محمدابراهیم انصاری]] (متوفی 1431ق)، تقریر و با تحقیق ابراهیم بدوی، به چاپ رسیده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
در مقدمه محقق که در رجب 1431ق نوشته شده، به درخواست مقرر از وی برای تحقیق کتاب اشاره گردیده<ref>مقدمه اول، ص3- 5</ref> در مقدمه مقرر، به موضوع کتاب و نحوه تقریر آن پرداخته شده است<ref>مقدمه مقرر، ص11- 12</ref>. | در مقدمه محقق که در رجب 1431ق نوشته شده، به درخواست مقرر از وی برای تحقیق کتاب اشاره گردیده<ref>مقدمه اول، ص3- 5</ref> در مقدمه مقرر، به موضوع کتاب و نحوه تقریر آن پرداخته شده است<ref>مقدمه مقرر، ص11- 12</ref>. | ||
در مقام نخست، به بررسی دلیل دال بر ملکیت معصوم(ع) بر اراضی موات، پرداخته شده است. در این زمینه، ابتدا به ذکر قول شیخ انصاری (متوفی 1281ق) در مکاسب پرداخته شده و این به این نکته اشاره گردیده است که بر طبق ادعای برخی، تواتر نصوص، بر این دلالت دارند که اراضی موات، ملک امام(ع) است. در این زمینه، فقط یک حدیث وجود دارد که تعبیر آن چنین آمده است: «و الموات کلها هی له» که به دلیل مرسل بودن آن، قابلیت استدلال نداشته و عمل مشهور نیز نمیتواند جابر سند آن باشد زیرا عمل مشهور، فقط موجب وثوق به مضمون خبر است نه وثوق راوی. به اعتقاد نویسنده، در این صورت باید به روایات دیگری توجه نمود که موضوع آن با عنوان «الارض الخربه باد أهلها» و «کل أرض لا ربها»، آمده است<ref>متن کتاب، ص15- 17</ref>. | در مقام نخست، به بررسی دلیل دال بر ملکیت معصوم(ع) بر اراضی موات، پرداخته شده است. در این زمینه، ابتدا به ذکر قول [[انصاری، مرتضی بن محمدامین|شیخ انصاری]] (متوفی 1281ق) در مکاسب پرداخته شده و این به این نکته اشاره گردیده است که بر طبق ادعای برخی، تواتر نصوص، بر این دلالت دارند که اراضی موات، ملک امام(ع) است. در این زمینه، فقط یک حدیث وجود دارد که تعبیر آن چنین آمده است: «و الموات کلها هی له» که به دلیل مرسل بودن آن، قابلیت استدلال نداشته و عمل مشهور نیز نمیتواند جابر سند آن باشد زیرا عمل مشهور، فقط موجب وثوق به مضمون خبر است نه وثوق راوی. به اعتقاد نویسنده، در این صورت باید به روایات دیگری توجه نمود که موضوع آن با عنوان «الارض الخربه باد أهلها» و «کل أرض لا ربها»، آمده است<ref>متن کتاب، ص15- 17</ref>. | ||
در مقام دوم، به بررسی نسبت میام ادله موجود پیرامون اراضی موات پرداخته شده است. این ادله را میتوان به سه طایفه زیر تقسیم نمود: | در مقام دوم، به بررسی نسبت میام ادله موجود پیرامون اراضی موات پرداخته شده است. این ادله را میتوان به سه طایفه زیر تقسیم نمود: | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
فهرست مطالب به همراه فهرست منابع مورداستفاده نویسنده، در انتهای کتاب آمده و در پاورقیها، علاوه بر ذکر منابع<ref>ر.ک: پاورقی، ص48</ref>، به توضیح برخی از مطالب متن، پرداخته شده است<ref>ر.ک: همان، ص49</ref>. مطالبی که در پاورقیها از شهید صدر میباشد، با نام وی در علامت کروشه، مشخص شده است<ref>ر.ک: همان، ص52</ref>. | فهرست مطالب به همراه فهرست منابع مورداستفاده نویسنده، در انتهای کتاب آمده و در پاورقیها، علاوه بر ذکر منابع<ref>ر.ک: پاورقی، ص48</ref>، به توضیح برخی از مطالب متن، پرداخته شده است<ref>ر.ک: همان، ص49</ref>. مطالبی که در پاورقیها از [[صدر، سید محمدباقر|شهید صدر]] میباشد، با نام وی در علامت کروشه، مشخص شده است<ref>ر.ک: همان، ص52</ref>. | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references/> | <references /> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== |
ویرایش