۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'مىک' به 'میک') |
جز (جایگزینی متن - 'هاى' به 'هاى') |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
# راه فلسفى. | # راه فلسفى. | ||
ایشان در ابتدای سخنرانی دوم به راه فطری در اثبات خداوند اشاره میکند و میگوید: در واقع در توضیح فطرت میتوان گفت در خلقت هرکسی یک احساس و تمایلى وجود دارد که خودبهخود او را بهسوی خدا میکشاند؛ | ایشان در ابتدای سخنرانی دوم به راه فطری در اثبات خداوند اشاره میکند و میگوید: در واقع در توضیح فطرت میتوان گفت در خلقت هرکسی یک احساس و تمایلى وجود دارد که خودبهخود او را بهسوی خدا میکشاند؛ جاذبهاى میان انسان و میان حقیقتى که نامش خداست وجود دارد؛ به دلیل وجود این جاذبه، پس چنین حقیقتى هست<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38164/1/40 ر.ک: همان، ص40]؛ [https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/24264/1/42 همان، ص42]</ref>. | ||
نویسنده با استفاده از آیاتی، از جمله آیه 172 سوره اعراف به وجود و کاربرد فطرت در قرآن اشاره میکند: '''وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّك مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلىٰ أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّكمْ قٰالُوا بَلىٰ شَهِدْنٰا أَنْ تَقُولُوا يوْمَ اَلْقِيٰامَةِ إِنّٰا كنّٰا عَنْ هٰذٰا غٰافِلِينَ''' (و هنگامى را كه پروردگارت از پشت فرزندان آدم، ذریّه آنان را برگرفت و ایشان را بر خودشان گواه ساخت كه آيا پروردگار شما نیستم؟ گفتند: «چرا، گواهى دادیم» تا مبادا روز قیامت بگویید ما از این [امر] غافل بودیم). | نویسنده با استفاده از آیاتی، از جمله آیه 172 سوره اعراف به وجود و کاربرد فطرت در قرآن اشاره میکند: '''وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّك مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلىٰ أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّكمْ قٰالُوا بَلىٰ شَهِدْنٰا أَنْ تَقُولُوا يوْمَ اَلْقِيٰامَةِ إِنّٰا كنّٰا عَنْ هٰذٰا غٰافِلِينَ''' (و هنگامى را كه پروردگارت از پشت فرزندان آدم، ذریّه آنان را برگرفت و ایشان را بر خودشان گواه ساخت كه آيا پروردگار شما نیستم؟ گفتند: «چرا، گواهى دادیم» تا مبادا روز قیامت بگویید ما از این [امر] غافل بودیم). | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
[[مطهری، مرتضی|شهید مطهری]] در سخنرانیهای بعد، هرکدام از این سه راه را بهصورت مفصل توضیح میدهد. | [[مطهری، مرتضی|شهید مطهری]] در سخنرانیهای بعد، هرکدام از این سه راه را بهصورت مفصل توضیح میدهد. | ||
راه سوم، راه فلسفی است. نویسنده در این رابطه میگوید: من از نظر کلى به سه نوع برهانى که به شکل فلسفى اقامه شده است اشاره مىکنم و تا | راه سوم، راه فلسفی است. نویسنده در این رابطه میگوید: من از نظر کلى به سه نوع برهانى که به شکل فلسفى اقامه شده است اشاره مىکنم و تا اندازهاى که لازم است بحث مىکنم و از این مطلب رد مىشوم. یک برهان، «برهان ارسطویى» است که از [[ارسطو]] رسیده است. برهان دیگر، «برهان سینوى» است؛ یعنى از [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابنسینا]] رسیده است و برهان سوم از [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهین]] است و مىتوانیم اصطلاح «برهان صدرایى» را بر آن اطلاق کنیم<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38164/1/172 ر.ک: همان، ص172]؛ [https://www.noorlib.ir/view/fa/book/bookview/text/24264/1/284 همان، ص284]</ref>. | ||
برهان ارسطویی: برهان ارسطویی یا محرک اول از سه مقدمه تشکیل شده است: | برهان ارسطویی: برهان ارسطویی یا محرک اول از سه مقدمه تشکیل شده است: |
ویرایش