پرش به محتوا

مقامات ژنده‌پیل: تفاوت میان نسخه‌ها

هیچ تغییری در اندازه به وجود نیامده‌ است. ،  ‏۲۸ ژانویهٔ ۲۰۲۰
جز
جایگزینی متن - 'مى‏ر' به 'می‌ر'
جز (جایگزینی متن - 'مى‏ک' به 'می‌ک')
جز (جایگزینی متن - 'مى‏ر' به 'می‌ر')
خط ۳۲: خط ۳۲:
«متن حاضر، هرچند بزرگ‏ترین و شاید مهم‏ترین تألیف درباره احمد جام است، ولى یگانه اثر منحصربه‌فرد نیست»<ref>ر.ک: مقدمه چاپ اول کتاب، صفحه هفتادوهشت</ref>.
«متن حاضر، هرچند بزرگ‏ترین و شاید مهم‏ترین تألیف درباره احمد جام است، ولى یگانه اثر منحصربه‌فرد نیست»<ref>ر.ک: مقدمه چاپ اول کتاب، صفحه هفتادوهشت</ref>.


«تألیف کتاب مقامات را غزنوى در همان زمان زندگى شیخ احمد و آغاز آشنایى خود با او شروع کرد و گاهى به سبب بی‌اعتقادى مردم چندان دلسرد می‌‏شد که می‌خواست دست از آن بدارد، ولى احمد او را به ادامه آن تشویق مى‏نمود و شخصا از علت توبه و دوران انزوا و نخستین حوادث زندگانی‌اش براى او حکایت می‌کرد. پس از وفات شیخ در 536 هجرى، یادداشت‏هاى محمد غزنوى گویا چندین ده سال پراکنده و ناتمام ماند و کار تألیف به‌کندى بسیار پیش مى‏رفت»<ref>ر.ک: همان، صفحه هفتادوچهار</ref>.
«تألیف کتاب مقامات را غزنوى در همان زمان زندگى شیخ احمد و آغاز آشنایى خود با او شروع کرد و گاهى به سبب بی‌اعتقادى مردم چندان دلسرد می‌‏شد که می‌خواست دست از آن بدارد، ولى احمد او را به ادامه آن تشویق مى‏نمود و شخصا از علت توبه و دوران انزوا و نخستین حوادث زندگانی‌اش براى او حکایت می‌کرد. پس از وفات شیخ در 536 هجرى، یادداشت‏هاى محمد غزنوى گویا چندین ده سال پراکنده و ناتمام ماند و کار تألیف به‌کندى بسیار پیش می‌رفت»<ref>ر.ک: همان، صفحه هفتادوچهار</ref>.


کتاب پیش ‌رو، علاوه بر رساله سمرقندیه که مجموعه‏اى از جواب‌هاى شیخ احمد به چند پرسش است، داراى دو فصل یا مقاله ضمیمه مى‏باشد که چون به‏منزله تکمله مقامات محسوب می‌شده، در ضمیمه این اثر ذکر و چاپ شده است؛ نخست رساله کوچکى است تألیف کوچک‏ترین پسر شیخ احمد، یعنى شهاب‌الدین اسماعیل. وى در این رساله کوشیده است از راه چند دلیل معقول و منطقى، بزرگوارى پدرش شیخ احمد را براى کسانى که معتقد به کرامات نبودند، ثابت کند. ضمیمه دوم، رساله یا مقاله‏ای است در شرح کراماتى که پس از وفات شیخ‌الاسلام بروز کرده است، مانند معالجه بیمارى معتقد یا هلاک دشمنى بزرگ که قصد آزار فرزندان یا اعقاب شیخ را داشته است یا به خواب اشخاص آمدن و آنان را از امور پنهان خبر دادن و امثال آن.
کتاب پیش ‌رو، علاوه بر رساله سمرقندیه که مجموعه‏اى از جواب‌هاى شیخ احمد به چند پرسش است، داراى دو فصل یا مقاله ضمیمه مى‏باشد که چون به‏منزله تکمله مقامات محسوب می‌شده، در ضمیمه این اثر ذکر و چاپ شده است؛ نخست رساله کوچکى است تألیف کوچک‏ترین پسر شیخ احمد، یعنى شهاب‌الدین اسماعیل. وى در این رساله کوشیده است از راه چند دلیل معقول و منطقى، بزرگوارى پدرش شیخ احمد را براى کسانى که معتقد به کرامات نبودند، ثابت کند. ضمیمه دوم، رساله یا مقاله‏ای است در شرح کراماتى که پس از وفات شیخ‌الاسلام بروز کرده است، مانند معالجه بیمارى معتقد یا هلاک دشمنى بزرگ که قصد آزار فرزندان یا اعقاب شیخ را داشته است یا به خواب اشخاص آمدن و آنان را از امور پنهان خبر دادن و امثال آن.
خط ۴۰: خط ۴۰:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
مؤلف مقامات خواجه سدیدالدین محمد بن موسى بن یعقوب غزنوى، از امامان غزنه بوده و مکتبى و شاگردانى داشته است. تولد وى باید در اوائل سده ششم هجرى بوده باشد. وى شرح نخستین برخورد خویش را با ژنده‌‏پیل در مقدمه کتاب مقامات آورده است. او با گروهى از یارانش براى‏ زیارت حج به مکه مى‏رفت؛ چون به جام رسیدند، غزنوى با خود اندیشید که بروم و شیخ احمد را که این‏قدر آوازه او در همه‌سوى پیچیده است، دیدن کنم. چون داخل خانقاه شد، یکى از پسران احمد وعظ مى‌گفت. در این مجلس، غزنوى کراماتى مشاهده کرد و وجود شیخ چندان در او نفوذ کرد که از سفر مکه دست کشید، مقیم خانقاه شد و شاگردى احمد را برگزید. پس از آن هفت بار به غزنه رفت، ولى هر بار به نزد شیخ بازگشت؛ چون در هیچ‌جا آرام نمى‏یافت. اطلاعات ما از حیات محمد غزنوى بسیار اندک است. از روایات کتاب مقامات برمى‏آید که وى یک ‏بار سخت مریض شد و به دعاى شیخ شفا یافت (حکایت 32). وقتى قصد رفتن به غزنه را داشت، ولى شیخ به او رخصت نداد. محمد غزنوى دچار چشم دردى سخت شد که دو سال ادامه یافت و سرانجام به دعاى احمد بهبود یافت (حکایت 35)<ref>ر.ک: همان، صفحه هفتادوسه - هفتادوچهار؛ متن کتاب، ص1-3</ref>.
مؤلف مقامات خواجه سدیدالدین محمد بن موسى بن یعقوب غزنوى، از امامان غزنه بوده و مکتبى و شاگردانى داشته است. تولد وى باید در اوائل سده ششم هجرى بوده باشد. وى شرح نخستین برخورد خویش را با ژنده‌‏پیل در مقدمه کتاب مقامات آورده است. او با گروهى از یارانش براى‏ زیارت حج به مکه می‌رفت؛ چون به جام رسیدند، غزنوى با خود اندیشید که بروم و شیخ احمد را که این‏قدر آوازه او در همه‌سوى پیچیده است، دیدن کنم. چون داخل خانقاه شد، یکى از پسران احمد وعظ مى‌گفت. در این مجلس، غزنوى کراماتى مشاهده کرد و وجود شیخ چندان در او نفوذ کرد که از سفر مکه دست کشید، مقیم خانقاه شد و شاگردى احمد را برگزید. پس از آن هفت بار به غزنه رفت، ولى هر بار به نزد شیخ بازگشت؛ چون در هیچ‌جا آرام نمى‏یافت. اطلاعات ما از حیات محمد غزنوى بسیار اندک است. از روایات کتاب مقامات برمى‏آید که وى یک ‏بار سخت مریض شد و به دعاى شیخ شفا یافت (حکایت 32). وقتى قصد رفتن به غزنه را داشت، ولى شیخ به او رخصت نداد. محمد غزنوى دچار چشم دردى سخت شد که دو سال ادامه یافت و سرانجام به دعاى احمد بهبود یافت (حکایت 35)<ref>ر.ک: همان، صفحه هفتادوسه - هفتادوچهار؛ متن کتاب، ص1-3</ref>.


سبک نویسنده مقامات، همان سبک ساده و روشن آثار قرون ششم و هفتم هجرى است، بى‏آنکه مانند پاره‏اى از کتب آن روزگار لغات عربى فراوان به‌کار برده یا در پى صنایع لفظى و آراستن جمله‏ها به سجع برآمده باشد و بدین منظور لغات مترادف و زائد در پى هم ردیف کرده و یا از احادیث و آیات یا تمثیلات و اشعار عربى آنچه در چنته داشته، نقل نموده باشد. حکایات این کتاب در کمال سادگى و روانى نوشته شده و به‌ندرت یک کلمه زائد مى‏توان در آن یافت. جمله‏ها کوتاه و زیباست و خواندن کتاب روى‏هم‏رفته بسیار لذت‏بخش مى‏باشد. خصائص دستورى آثار این عهد که در مقدمه‏هاى چاپ‌هاى انتقادى کتبى مانند تذكرة الأولياء عطار و جهان‌گشاى جوینى و أسرار التوحيد و نظایر آنها توضیح داده شده و در شاهکار استاد مرحوم ملک‏الشعراى بهار با آن دقت و فصاحت بیان گردیده، در حق این کتاب نیز صدق مى‌کند<ref>ر.ک: مقدمه چاپ اول کتاب، صفحه هفتادوهفت</ref>.
سبک نویسنده مقامات، همان سبک ساده و روشن آثار قرون ششم و هفتم هجرى است، بى‏آنکه مانند پاره‏اى از کتب آن روزگار لغات عربى فراوان به‌کار برده یا در پى صنایع لفظى و آراستن جمله‏ها به سجع برآمده باشد و بدین منظور لغات مترادف و زائد در پى هم ردیف کرده و یا از احادیث و آیات یا تمثیلات و اشعار عربى آنچه در چنته داشته، نقل نموده باشد. حکایات این کتاب در کمال سادگى و روانى نوشته شده و به‌ندرت یک کلمه زائد مى‏توان در آن یافت. جمله‏ها کوتاه و زیباست و خواندن کتاب روى‏هم‏رفته بسیار لذت‏بخش مى‏باشد. خصائص دستورى آثار این عهد که در مقدمه‏هاى چاپ‌هاى انتقادى کتبى مانند تذكرة الأولياء عطار و جهان‌گشاى جوینى و أسرار التوحيد و نظایر آنها توضیح داده شده و در شاهکار استاد مرحوم ملک‏الشعراى بهار با آن دقت و فصاحت بیان گردیده، در حق این کتاب نیز صدق مى‌کند<ref>ر.ک: مقدمه چاپ اول کتاب، صفحه هفتادوهفت</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
در مقده چاپ دوم کتاب آمده است: «چاپ اول این کتاب که در 1340ش، منتشر گردید، مورد قبول ادیبان و دوستداران ادبیات فارسى و کتب متصوفه واقع گردید و هم در ایران و هم در خارج از ایران چندین مقاله و تقریظ درباره آن نوشته شد. استاد سعید نفیسى در شماره 8 سال ششم مجله راهنماى کتاب و آقاى محمد پروین گنابادى در شماره یکم سال ششم همان مجله، در باب آن بحث کردند و مخصوصا دانشمند اخیرالذکر، انتقاداتى نسبت به آن وارد ساخت. در اروپا نخست خاورشناس ایتالیایى استاد بوزانى در مجله دانشکده زبان‌هاى شرقى ناپل و سپس پرفسور آربرى شهیر در مجله مدرسه السنه شرقى لندن «2» راجع به آن مقالاتى منتشر کردند. انجمن کتاب ایران نیز آن را یکى از کتب برگزیده سال شناخت و بر ارج و اعتبار آن افزود. اینک که پس از چهار سال، چاپ دوم آن کتاب را آماده نموده‏ام، سخت شرمنده‏ام که کارى آن‏چنان ناقص و نارس از آن همه مهر و عنایت برخوردار گردید. طبع مذکور، هم در متن نقایص و اشتباهاتى داشت که چون اساس کار مبتنى بر یک نسخه بود، اصلاح آن در آن هنگام بدون تصرف غیر مجاز بنده امکان نداشت و هم از جهت طرز کار و کیفیت ضبط تصحیحات، عارى از عیب و زلّت نبود. حال در این چاپ کوشیده‏ام که کتاب را از آن عیوب مبرّا کنم و امیدوارم که اثرى که این بار به دست خوانندگان مى‏رسد تا حد مقدور درست باشد و دین مرا نسبت به همه علاقه‏مندان ادب‏دوست ایران و خاصه در برابر مراحم استادان گران‌قدرى که مراحمشان یاد گردید، ادا کند»<ref>ر.ک: مقدمه چاپ دوم کتاب، صفحات نوزده و بیست</ref>.
در مقده چاپ دوم کتاب آمده است: «چاپ اول این کتاب که در 1340ش، منتشر گردید، مورد قبول ادیبان و دوستداران ادبیات فارسى و کتب متصوفه واقع گردید و هم در ایران و هم در خارج از ایران چندین مقاله و تقریظ درباره آن نوشته شد. استاد سعید نفیسى در شماره 8 سال ششم مجله راهنماى کتاب و آقاى محمد پروین گنابادى در شماره یکم سال ششم همان مجله، در باب آن بحث کردند و مخصوصا دانشمند اخیرالذکر، انتقاداتى نسبت به آن وارد ساخت. در اروپا نخست خاورشناس ایتالیایى استاد بوزانى در مجله دانشکده زبان‌هاى شرقى ناپل و سپس پرفسور آربرى شهیر در مجله مدرسه السنه شرقى لندن «2» راجع به آن مقالاتى منتشر کردند. انجمن کتاب ایران نیز آن را یکى از کتب برگزیده سال شناخت و بر ارج و اعتبار آن افزود. اینک که پس از چهار سال، چاپ دوم آن کتاب را آماده نموده‏ام، سخت شرمنده‏ام که کارى آن‏چنان ناقص و نارس از آن همه مهر و عنایت برخوردار گردید. طبع مذکور، هم در متن نقایص و اشتباهاتى داشت که چون اساس کار مبتنى بر یک نسخه بود، اصلاح آن در آن هنگام بدون تصرف غیر مجاز بنده امکان نداشت و هم از جهت طرز کار و کیفیت ضبط تصحیحات، عارى از عیب و زلّت نبود. حال در این چاپ کوشیده‏ام که کتاب را از آن عیوب مبرّا کنم و امیدوارم که اثرى که این بار به دست خوانندگان می‌رسد تا حد مقدور درست باشد و دین مرا نسبت به همه علاقه‏مندان ادب‏دوست ایران و خاصه در برابر مراحم استادان گران‌قدرى که مراحمشان یاد گردید، ادا کند»<ref>ر.ک: مقدمه چاپ دوم کتاب، صفحات نوزده و بیست</ref>.
   
   
تغییراتی که نویسنده در چاپ دوم نسبت به تقدم و تأخر مطالب و نکات ویرایشی و... انجام داده را در مقدمه چاپ دوم ذکر کرده است<ref>ر.ک: همان، صفحه نوزده تا سی</ref>.
تغییراتی که نویسنده در چاپ دوم نسبت به تقدم و تأخر مطالب و نکات ویرایشی و... انجام داده را در مقدمه چاپ دوم ذکر کرده است<ref>ر.ک: همان، صفحه نوزده تا سی</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش