۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ىگ' به 'یگ') |
جز (جایگزینی متن - 'مىر' به 'میر') |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
در باب دوم کتاب، سیره امام حسین(ع) پیش از کربلا ذکر شده است. مباحث این باب در سه بخش زمان پیامبر(ص)، پس از ایشان و در مقام امامت طرح شده است. نویسنده امامت را بدین نحو توضیح میدهد: «همه اهل اسلام روایت کردهاند که پیامبر(ص) درباره حسن و حسین(ع) فرمود: «ابنای هذان إمامان، قاما أو قعدا»؛ یعنى: «این دو فرزندم، خواه ایستاده و خواه نشسته باشند (چه قیام کنند و چه قعود) امامند». اهل قبله بر این حدیث همداستانند و امّت اسلامى آن را پذیرفته و خود حدیث به حد تواتر رسیده است»<ref>ر.ک: همان، ص96</ref>. | در باب دوم کتاب، سیره امام حسین(ع) پیش از کربلا ذکر شده است. مباحث این باب در سه بخش زمان پیامبر(ص)، پس از ایشان و در مقام امامت طرح شده است. نویسنده امامت را بدین نحو توضیح میدهد: «همه اهل اسلام روایت کردهاند که پیامبر(ص) درباره حسن و حسین(ع) فرمود: «ابنای هذان إمامان، قاما أو قعدا»؛ یعنى: «این دو فرزندم، خواه ایستاده و خواه نشسته باشند (چه قیام کنند و چه قعود) امامند». اهل قبله بر این حدیث همداستانند و امّت اسلامى آن را پذیرفته و خود حدیث به حد تواتر رسیده است»<ref>ر.ک: همان، ص96</ref>. | ||
در سومین باب کتاب، نهضت امام حسین(ع) و بیعت نکردن با یزید اولین مباحث را تشکیل میدهد. امام حسین(ع) مصمّم بود که بهسوى عراق بیرون شود؛ نه مشکلات و موانعى که بر سر راه بود او را بازگردانید و نه احتمالاتى که در کار | در سومین باب کتاب، نهضت امام حسین(ع) و بیعت نکردن با یزید اولین مباحث را تشکیل میدهد. امام حسین(ع) مصمّم بود که بهسوى عراق بیرون شود؛ نه مشکلات و موانعى که بر سر راه بود او را بازگردانید و نه احتمالاتى که در کار میرفت او را دلسرد ساخت؛ حتّى آنچه در چشمانداز سیاسى آن روز عیان مىنمود؛ یعنى سختگیرى و خشونت حکومت اموى و رویگردان نبودنش از هرگونه مخالفت - ولو ازمیانبردن او - و نیز خیانت اهل کوفه و شانه تهى کردنشان از یارى امام(ع) نیز عزم او را سست نکرد، بلکه وظیفه الهى واجب بر امام، او را به پیش میراند؛ چراکه او امام امّت بود و قیام براى لبّیک گفتن به نداى امّت، بهخاطر اتمام حجّت آشکار، بر او واجب بود<ref>ر.ک: همان، ص96</ref>. | ||
از جمله ایراداتی که بر [[تاریخ مدینة دمشق|تاریخ دمشق]] وارد است نپرداختن به واقعه عاشوراست. نویسنده این موضوع مهم را اینگونه توضیح میدهد: «آیا ستمى آشکار و خیانتى شرمآور نیست که «روز عاشورا» و رخدادهاى تاریخىاش را از تاریخ امام حسین(ع) جدا کنند؟! این چیزى است که عملاً در کتاب [[تاریخ مدینة دمشق|تاریخ دمشق]] [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساکر]] رخ داده است! ما پایگاه این مورّخ بلندآوازه؛ یعنى [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساکر]] را برتر از آن میدانیم که یادکرد رخدادهاى کربلا و خاصّه روز عاشورا را از تاریخ کبیرش فروانداخته باشد؛ چون بر وى پوشیده نیست که تاریخ حسین(ع) در عاشورا متمرکز گردیده است و میداند که چنین عملى بىتردید او را آماج انتقاد مورّخان و دانشوران و بزرگان مىسازد؛ لیک دستى خطاپیشه بهسوى این کتاب عظیم دراز شده تا آن را از یاد کرد رخدادهاى روز عاشورا تهى سازد... این دست خطاپیشه خیانتگر به دانش و تراث، میخواهد که ساحت پیشینیانش؛ یعنى بنىامیه را از گناهانى که آن روز مرتکب گردیدهاند، پاک سازد؛ گناهان سیاه و زشتى که مرور ایام ننگشان را فرونمىشوید و با حذف این احادیث از این نسخه یا آن نسخه، ناپدید نمىشوند»<ref>ر.ک: همان، ص188</ref>. | از جمله ایراداتی که بر [[تاریخ مدینة دمشق|تاریخ دمشق]] وارد است نپرداختن به واقعه عاشوراست. نویسنده این موضوع مهم را اینگونه توضیح میدهد: «آیا ستمى آشکار و خیانتى شرمآور نیست که «روز عاشورا» و رخدادهاى تاریخىاش را از تاریخ امام حسین(ع) جدا کنند؟! این چیزى است که عملاً در کتاب [[تاریخ مدینة دمشق|تاریخ دمشق]] [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساکر]] رخ داده است! ما پایگاه این مورّخ بلندآوازه؛ یعنى [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساکر]] را برتر از آن میدانیم که یادکرد رخدادهاى کربلا و خاصّه روز عاشورا را از تاریخ کبیرش فروانداخته باشد؛ چون بر وى پوشیده نیست که تاریخ حسین(ع) در عاشورا متمرکز گردیده است و میداند که چنین عملى بىتردید او را آماج انتقاد مورّخان و دانشوران و بزرگان مىسازد؛ لیک دستى خطاپیشه بهسوى این کتاب عظیم دراز شده تا آن را از یاد کرد رخدادهاى روز عاشورا تهى سازد... این دست خطاپیشه خیانتگر به دانش و تراث، میخواهد که ساحت پیشینیانش؛ یعنى بنىامیه را از گناهانى که آن روز مرتکب گردیدهاند، پاک سازد؛ گناهان سیاه و زشتى که مرور ایام ننگشان را فرونمىشوید و با حذف این احادیث از این نسخه یا آن نسخه، ناپدید نمىشوند»<ref>ر.ک: همان، ص188</ref>. |
ویرایش