۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'من' به 'من') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
جز (جایگزینی متن - ' :' به ':') |
||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
در مقدمه کتاب گفته شده که جهاد ستون اصلی و پایه اساسی از پایههای اسلام است؛ زیرا سپر محکمی است که متکفل آزادی نشر دعوت به خدا است در هنگامیکه راهی بهجز سلاح نباشد؛ جهاد وسیله حمایت اهم مقاصد ضروری شریعت، یعنی دین، است لذا خداوند از مؤمنین خواسته که از دو حیث جان و مال در این امر ازخودگذشتگی کنند.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39835/1/39 ر.ک: مقدمه محقق، ص39]</ref> با توجه به جایگاه ویژه جهاد در اسلام، بسیاری از علما به آن توجه کرده و درباره آن بحث کرده و به تصنیف پرداختهاند. در مدونات و موسوعات اهل سنت مانند صحیحین و [[سنن أبيداود|سنن ابوداود]] و [[الجامع الصحیح و هو سنن الترمذي|ترمذی]] و [[المجتبی من السنن (المشهور بسنن النسائی)|نسائی]] و [[سنن ابن ماجة|ابن ماجه]] و [[السنن الكبری (بیهقی)|بیهقی]] و [[مسند الدارمي المعروف بـ : (سنن الدارمي)|دارمی]] و [[المستدرك علی الصحيحین|مستدرک حاکم]] و [[موطأ الإمام مالك|موطأ مالک]] و... نیز باب مجزایی به این بحث اختصاص داده شده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39835/1/40 ر.ک: همان، ص40]</ref> | در مقدمه کتاب گفته شده که جهاد ستون اصلی و پایه اساسی از پایههای اسلام است؛ زیرا سپر محکمی است که متکفل آزادی نشر دعوت به خدا است در هنگامیکه راهی بهجز سلاح نباشد؛ جهاد وسیله حمایت اهم مقاصد ضروری شریعت، یعنی دین، است لذا خداوند از مؤمنین خواسته که از دو حیث جان و مال در این امر ازخودگذشتگی کنند.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39835/1/39 ر.ک: مقدمه محقق، ص39]</ref> با توجه به جایگاه ویژه جهاد در اسلام، بسیاری از علما به آن توجه کرده و درباره آن بحث کرده و به تصنیف پرداختهاند. در مدونات و موسوعات اهل سنت مانند صحیحین و [[سنن أبيداود|سنن ابوداود]] و [[الجامع الصحیح و هو سنن الترمذي|ترمذی]] و [[المجتبی من السنن (المشهور بسنن النسائی)|نسائی]] و [[سنن ابن ماجة|ابن ماجه]] و [[السنن الكبری (بیهقی)|بیهقی]] و [[مسند الدارمي المعروف بـ: (سنن الدارمي)|دارمی]] و [[المستدرك علی الصحيحین|مستدرک حاکم]] و [[موطأ الإمام مالك|موطأ مالک]] و... نیز باب مجزایی به این بحث اختصاص داده شده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39835/1/40 ر.ک: همان، ص40]</ref> | ||
محقق در مقدمه بهجز نویسنده این کتاب، از چهارده نفر دیگر نام میبرد که نوشتههایی در این باب داشتهاند از جمله آنان است: ابوسلیمان داود بن علی بن داود اصفهانی ظاهری متوفی سال 270ق، [[ابن ابیعاصم، احمد بن عمرو|ابوبکر احمد بن عمرو بن ضحاک شیبانی]] معروف به [[ابن ابیعاصم، احمد بن عمرو|ابن ابی عاصم]] متوفی سال 287ق، ابراهیم بن حماد بن اسحاق ازدی مالکی متوفی سال 323ق، ابوبکر محمد بن طیب باقلانی متوفی 403ق، تقیالدین عبدالغنی بن عبدالواحد بن علی جماغیلی مقدسی متوقی 600ق، [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابومحمد قاسم بن علی بن حسن بن هبةالله]] معروف به [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساکر]] متوفی 600ق فرزند ابن عساکر صاحب [[تاریخ دمشق (سهیل زکار)|تاریخ دمشق]]، و....<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39835/1/40 ر.ک: همان، ص40-42]</ref> | محقق در مقدمه بهجز نویسنده این کتاب، از چهارده نفر دیگر نام میبرد که نوشتههایی در این باب داشتهاند از جمله آنان است: ابوسلیمان داود بن علی بن داود اصفهانی ظاهری متوفی سال 270ق، [[ابن ابیعاصم، احمد بن عمرو|ابوبکر احمد بن عمرو بن ضحاک شیبانی]] معروف به [[ابن ابیعاصم، احمد بن عمرو|ابن ابی عاصم]] متوفی سال 287ق، ابراهیم بن حماد بن اسحاق ازدی مالکی متوفی سال 323ق، ابوبکر محمد بن طیب باقلانی متوفی 403ق، تقیالدین عبدالغنی بن عبدالواحد بن علی جماغیلی مقدسی متوقی 600ق، [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابومحمد قاسم بن علی بن حسن بن هبةالله]] معروف به [[ابن عساکر، علی بن حسن|ابن عساکر]] متوفی 600ق فرزند ابن عساکر صاحب [[تاریخ دمشق (سهیل زکار)|تاریخ دمشق]]، و....<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39835/1/40 ر.ک: همان، ص40-42]</ref> |
ویرایش