پرش به محتوا

ابن ملقن، عمر بن علی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'تقى‌الدين سبک ى' به 'تقى‌الدين سبکى')
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۴: خط ۲۴:
|اساتید
|اساتید
| data-type="authorTeachers" |عيسى مغربى
| data-type="authorTeachers" |عيسى مغربى
تقى‌الدين سبکى
[[ابن جماعه، محمد بن ابی‌بکر|عزالدين ابن جماعه]]
ابوحيان غرناطى
|-
|-
|برخی آثار
|برخی آثار
خط ۴۵: خط ۵۰:
او ابتدا قرآن و سپس عمدة الاحكام مقدسى را از عيسى آموخت و آن‌ها را حفظ كرد. آن‌گاه با راهنمايى همو كه خود مالكى بود، بر مذهب مالك بار آمد؛ ولى با اشاره ابن جماعه، یکى از ياران پدرش، عيسى کتاب «منهاج الطالبين محيى‌الدين نووى»، در فقه شافعى را نيز به او آموخت.
او ابتدا قرآن و سپس عمدة الاحكام مقدسى را از عيسى آموخت و آن‌ها را حفظ كرد. آن‌گاه با راهنمايى همو كه خود مالكى بود، بر مذهب مالك بار آمد؛ ولى با اشاره ابن جماعه، یکى از ياران پدرش، عيسى کتاب «منهاج الطالبين محيى‌الدين نووى»، در فقه شافعى را نيز به او آموخت.


ابن ملقن علاوه بر عيسى مغربى، فقه را از مشاهير شافعى، مانند تقى‌الدين سبکى، جمال‌الدين [[اسنوی، عبدالرحیم بن حسن|اسنوى]] و عزالدين ابن جماعه؛ ادب عربى را از ابوحيان غرناطى، جمال‌الدين ابن هشام، شمس‌الدين ابن صائغ؛ قرائت را از برهان‌الدين رشيدى و حديث را از ابوالفتح ابن سيد‌ ‎الناس، قطب‌الدين حلبى و ديگران فرا گرفت. آن‌گاه ملازمت زين‌الدين رحبى و علاءالدين مغلطاى را اختيار كرد، تا اين‌كه در 770ق‌به منظور اخذ حديث، به دمشق سفر كرد و درآن‌جا از شاگردان فخرالدين ابن‌بخارى، مانند ابن امیله و جز او تحصيل علم كرد. در قاهره و دمشق از مزّى و شمس‌الدين عسقلانى و عده‌اى ديگر از علماى زمان خود اجازه روايت كسب نمود.
ابن ملقن علاوه بر عيسى مغربى، فقه را از مشاهير شافعى، مانند تقى‌الدين سبکى، [[اسنوی، عبدالرحیم|جمال‌الدين اسنوى]] و [[ابن جماعه، محمد بن ابی‌بکر|عزالدين ابن جماعه]]؛ ادب عربى را از ابوحيان غرناطى، جمال‌الدين ابن هشام، شمس‌الدين ابن صائغ؛ قرائت را از برهان‌الدين رشيدى و حديث را از ابوالفتح ابن سيد‌ ‎الناس، قطب‌الدين حلبى و ديگران فرا گرفت. آن‌گاه ملازمت زين‌الدين رحبى و علاءالدين مغلطاى را اختيار كرد، تا اين‌كه در 770ق‌به منظور اخذ حديث، به دمشق سفر كرد و درآن‌جا از شاگردان فخرالدين ابن‌بخارى، مانند ابن امیله و جز او تحصيل علم كرد. در قاهره و دمشق از مزّى و شمس‌الدين عسقلانى و عده‌اى ديگر از علماى زمان خود اجازه روايت كسب نمود.


منصب مهم و قابل ذكرى كه به وى محول شده باشد در زندگیش ديده نمى‌شود، جز آن‌كه در برهه‌اى سمت نيابت حاكم شرع را داشته و چندى بعد خواهان استقلال شده است. سيف‌الدين برقوق در نظر داشت او را به جاى بدرالدين ابن ابى البقاء در منصب قضاى قاهره بگمارد، ولى ابن ابى البقاء از این موضوع آگاه شد و توطئه‌اى ترتيب داد كه سبب شد ابن ملقن مورد خشم برقوق واقع شود. البته به وساطت عده‌اى از علما، وى مورد بخشش سلطان قرار گرفت و در سمت نيابت باقى ماند، ولى بعد از مدتى از این شغل كناره گرفت و به تدريس اكتفا كرد.
منصب مهم و قابل ذكرى كه به وى محول شده باشد در زندگیش ديده نمى‌شود، جز آن‌كه در برهه‌اى سمت نيابت حاكم شرع را داشته و چندى بعد خواهان استقلال شده است. سيف‌الدين برقوق در نظر داشت او را به جاى بدرالدين ابن ابى البقاء در منصب قضاى قاهره بگمارد، ولى ابن ابى البقاء از این موضوع آگاه شد و توطئه‌اى ترتيب داد كه سبب شد ابن ملقن مورد خشم برقوق واقع شود. البته به وساطت عده‌اى از علما، وى مورد بخشش سلطان قرار گرفت و در سمت نيابت باقى ماند، ولى بعد از مدتى از این شغل كناره گرفت و به تدريس اكتفا كرد.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش