پرش به محتوا

الحكمة المتعالية في الأسفار العقلية الأربعة: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'سيد‌' به 'سيد‌ '
جز (جایگزینی متن - 'جلور' به 'جلوه‌گر')
جز (جایگزینی متن - 'سيد‌' به 'سيد‌ ')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۳۶: خط ۳۶:
| کد کنگره = ‏BBR‎‏ ‎‏1081‎‏ ‎‏1368
| کد کنگره = ‏BBR‎‏ ‎‏1081‎‏ ‎‏1368
| کد اتوماسیون = AUTOMATIONCODE01856AUTOMATIONCODE
| کد اتوماسیون = AUTOMATIONCODE01856AUTOMATIONCODE
| کتابخوان همراه نور =01856
| پس از =  
| پس از =  
| پیش از =  
| پیش از =  
خط ۵۲: خط ۵۳:
[[مظفر، محمدرضا|علامه مظفر]] در مقدمه‌اش بر كتاب ابتدا به توصيف جايگاه علمى نویسنده پرداخته است. وى [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] را از بزرگ‌ترين فلاسفه الهى دانسته كه قرن‌ها بايد بگذرد تا فرزانه‌اى مانند او ظهور يابد. او مدرّس درجه اول مكتب فلسفى الهى در سه قرن اخير در بلاد شيعه است.<ref>ر.ک: مقدمه مظفر، صفحه ب</ref>وى سپس كتاب اسفار را در رأس تمامى كتب فلسفه قديم و جديد و مادر تمامى تأليفات او دانسته است؛ چراكه هر كتابى يا رساله‌اى كه پس از آن تأليف كرده، برگرفته از عبارات آن كتاب است.<ref>همان، صفحه «ب» و «ز»</ref>در ادامه به ذكر شرح حال صدرا پرداخته و زندگى‌اش را در سه مرحله توضيح داده است.<ref>همان، صفحه د - ز</ref>
[[مظفر، محمدرضا|علامه مظفر]] در مقدمه‌اش بر كتاب ابتدا به توصيف جايگاه علمى نویسنده پرداخته است. وى [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] را از بزرگ‌ترين فلاسفه الهى دانسته كه قرن‌ها بايد بگذرد تا فرزانه‌اى مانند او ظهور يابد. او مدرّس درجه اول مكتب فلسفى الهى در سه قرن اخير در بلاد شيعه است.<ref>ر.ک: مقدمه مظفر، صفحه ب</ref>وى سپس كتاب اسفار را در رأس تمامى كتب فلسفه قديم و جديد و مادر تمامى تأليفات او دانسته است؛ چراكه هر كتابى يا رساله‌اى كه پس از آن تأليف كرده، برگرفته از عبارات آن كتاب است.<ref>همان، صفحه «ب» و «ز»</ref>در ادامه به ذكر شرح حال صدرا پرداخته و زندگى‌اش را در سه مرحله توضيح داده است.<ref>همان، صفحه د - ز</ref>


«حكمت متعاليه»، عنوان نظام فلسفى [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالدين محمد شيرازى]]، مشهور به [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] و [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين]] است. [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] در هيچ‌يك از آثارش اين نام و همچنين نام ديگرى را براى اشاره به نظام فلسفى خود به كار نبرده، بلكه آن را در نام‌گذارى مهم‌ترين اثر مكتوب فلسفى‌اش، «الحكمة المتعالية في الأسفار العقلية الأربعة» به كار برده است. اما اين كتاب نيز، كه پس از او مشهورترين اثر او شناخته شده، به «اسفار اربعه» معروف است و كمتر كسى از آن با نام الحكمة المتعالية ياد مى‌كند. استفاده از اين تعبير بعد از او، صرفاً براى اشاره به نظام فلسفى وى، متداول شده است. گفتنى است كه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] در كتاب «[[الشواهد الربوبية في المناهج السلوكية|الشواهد الربوبية]]»، علاوه بر «الأسفار الأربعة» از كتاب ديگر خود به نام «الحكمة المتعالية» نيز ياد كرده است. به نظر [[آشتیانی، جلال‎‌الدین|سيد‌‎جلال‌الدين آشتيانى]]، كتاب اخير همان كتاب ناتمام «المسائل القدسية» است.<ref>ر.ک: فنا، فاطمه، ص774</ref>
«حكمت متعاليه»، عنوان نظام فلسفى [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالدين محمد شيرازى]]، مشهور به [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] و [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|صدرالمتألهين]] است. [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] در هيچ‌يك از آثارش اين نام و همچنين نام ديگرى را براى اشاره به نظام فلسفى خود به كار نبرده، بلكه آن را در نام‌گذارى مهم‌ترين اثر مكتوب فلسفى‌اش، «الحكمة المتعالية في الأسفار العقلية الأربعة» به كار برده است. اما اين كتاب نيز، كه پس از او مشهورترين اثر او شناخته شده، به «اسفار اربعه» معروف است و كمتر كسى از آن با نام الحكمة المتعالية ياد مى‌كند. استفاده از اين تعبير بعد از او، صرفاً براى اشاره به نظام فلسفى وى، متداول شده است. گفتنى است كه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] در كتاب «[[الشواهد الربوبية في المناهج السلوكية|الشواهد الربوبية]]»، علاوه بر «الأسفار الأربعة» از كتاب ديگر خود به نام «الحكمة المتعالية» نيز ياد كرده است. به نظر [[آشتیانی، جلال‎‌الدین|سيد‌ ‎جلال‌الدين آشتيانى]]، كتاب اخير همان كتاب ناتمام «المسائل القدسية» است.<ref>ر.ک: فنا، فاطمه، ص774</ref>


با مطالعه و بررسى آثار [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] مى‌توان دريافت كه او در تأسيس نظام فلسفى خود از دو گونه منبع بهره برده است:
با مطالعه و بررسى آثار [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] مى‌توان دريافت كه او در تأسيس نظام فلسفى خود از دو گونه منبع بهره برده است:
خط ۶۴: خط ۶۵:


#«ن»: آقا [[نوری، علی بن جمشید|على بن جمشيد نورى اصفهانى]] (متوفى 1246ق). وى يكى از بزرگ‌ترين شارحان حكمت متعاليه. او حكمت و عرفان را از حكيم آقا محمد بيدآبادى (1192ق) فراگرفت و خود در طول پنجاه سال با همتى والا و تتبّعى ژرف به تدريس فلسفه و عرفان همت گماشت. او در احياى فلسفه و به‌خصوص حكمت صدرايى سهمى بسزا دارد و از ميان معاصران او كسى به اهميت وى در اين زمينه سراغ نمى‌توان گرفت.<ref>ر.ک: ناجى اصفهانى، حامد، ص62</ref>
#«ن»: آقا [[نوری، علی بن جمشید|على بن جمشيد نورى اصفهانى]] (متوفى 1246ق). وى يكى از بزرگ‌ترين شارحان حكمت متعاليه. او حكمت و عرفان را از حكيم آقا محمد بيدآبادى (1192ق) فراگرفت و خود در طول پنجاه سال با همتى والا و تتبّعى ژرف به تدريس فلسفه و عرفان همت گماشت. او در احياى فلسفه و به‌خصوص حكمت صدرايى سهمى بسزا دارد و از ميان معاصران او كسى به اهميت وى در اين زمينه سراغ نمى‌توان گرفت.<ref>ر.ک: ناجى اصفهانى، حامد، ص62</ref>
#«س»: ملا هادى بن مهدى سبزوارى (متوفى 1289ق). تعليقات و حواشى سبزوارى كه به زبان عربى نوشته از آثار پرارزش اوست. سبزوارى به‌گونه‌اى منظم و مرتب تمام متن اسفار به‌استثناى بخش طبیعیات و مباحث جواهر و اعراض را طى تدريس متن، حلاجى كرده و بر آنها حاشيه نوشته است. اين حواشى پيش از اين به خط خود حكيم به‌تمام و عيناً با متن اسفار به طبع سنگى رسيده است.<ref>ر.ک: امين، سيد‌‎حسن، ج9، ص74</ref>
#«س»: ملا هادى بن مهدى سبزوارى (متوفى 1289ق). تعليقات و حواشى سبزوارى كه به زبان عربى نوشته از آثار پرارزش اوست. سبزوارى به‌گونه‌اى منظم و مرتب تمام متن اسفار به‌استثناى بخش طبیعیات و مباحث جواهر و اعراض را طى تدريس متن، حلاجى كرده و بر آنها حاشيه نوشته است. اين حواشى پيش از اين به خط خود حكيم به‌تمام و عيناً با متن اسفار به طبع سنگى رسيده است.<ref>ر.ک: امين، سيد‌ ‎حسن، ج9، ص74</ref>
#«م»: [[زنوزی، علی بن عبدالله|آقا على مدرس زنوزى]] (متوفى 1307/1310ق). وى فرزند فيلسوف بزرگ [[زنوزی، عبدالله بن بیرمقلی باباخان|ملا عبدالله زنوزى]] است. آقا على مدرس را آقا على حكيم و حكيم مؤسس هم خوانده‌اند. وى در فسلفه صرفاً به تقرير و تدريس آنچه گذشتگان گفته بودند نمى‌پرداخت؛ قريحه‌اى نقاد و ابتكارى و روشى تحقيقى و تأسيسى داشت و در جستجوى راه‌حل‌هاى تازه براى مشكلات فلسفه بود؛ كارى كه در حكماى متأخر كمتر به آن برمى‌خوريم.<ref>دائرةالمعارف تشيع، ج1، ص128-127</ref>
#«م»: [[زنوزی، علی بن عبدالله|آقا على مدرس زنوزى]] (متوفى 1307/1310ق). وى فرزند فيلسوف بزرگ [[زنوزی، عبدالله بن بیرمقلی باباخان|ملا عبدالله زنوزى]] است. آقا على مدرس را آقا على حكيم و حكيم مؤسس هم خوانده‌اند. وى در فسلفه صرفاً به تقرير و تدريس آنچه گذشتگان گفته بودند نمى‌پرداخت؛ قريحه‌اى نقاد و ابتكارى و روشى تحقيقى و تأسيسى داشت و در جستجوى راه‌حل‌هاى تازه براى مشكلات فلسفه بود؛ كارى كه در حكماى متأخر كمتر به آن برمى‌خوريم.<ref>دائرةالمعارف تشيع، ج1، ص128-127</ref>
#:اثبات معاد جسمانى با برهان عقلى و استدلال فلسفى در فرهنگ اسلامى از مسائل مهمى است كه تا زمان [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]]كسى به آن دست نيافته است. [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] بر اساس مبانى و اصولى كه تأسيس كرده، از طريق برهان عقلى به اثبات آن پرداخته است. پس از [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] تنها كسى كه در باب معاد جسمانى سخن تازه آورده و نظريه جديدى ابراز داشته، حكيم بزرگ [[زنوزی، علی بن عبدالله|آقا على مدرس زنوزى]] است. اين حكيم ضمن آگاهى كامل از نظريه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] و مبانى وى، بسيارى از مبانى او را پذيرفته، ولى نتيجه آن را نپذيرفته است، بلكه ديدگاه جديدى را از آن استخراج كرده است.
#:اثبات معاد جسمانى با برهان عقلى و استدلال فلسفى در فرهنگ اسلامى از مسائل مهمى است كه تا زمان [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]]كسى به آن دست نيافته است. [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] بر اساس مبانى و اصولى كه تأسيس كرده، از طريق برهان عقلى به اثبات آن پرداخته است. پس از [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] تنها كسى كه در باب معاد جسمانى سخن تازه آورده و نظريه جديدى ابراز داشته، حكيم بزرگ [[زنوزی، علی بن عبدالله|آقا على مدرس زنوزى]] است. اين حكيم ضمن آگاهى كامل از نظريه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] و مبانى وى، بسيارى از مبانى او را پذيرفته، ولى نتيجه آن را نپذيرفته است، بلكه ديدگاه جديدى را از آن استخراج كرده است.
خط ۷۰: خط ۷۱:
#«ل»: علامه اسماعيل بن ملا سميع اصفهانى (متوفى 1277ق). وى از علما و مدرسان معروف فلسفه، معاصر آخوند [[نوری، علی بن جمشید|ملا على نورى]] حكيم متوطن اصفهان (متوفى 1246ق) بود و على التحقيق پيش از [[نوری، علی بن جمشید|ملا على نورى]] فوت شده و تاريخ وفاتش ظاهراً حوالى 1243ق، سه سال قبل از نورى است. اينكه حاجى سبزوارى متوفى 1289ق در شرح حال خودش نوشته كه در ايام اقامت اصفهان چند سال نزد ملا اسماعيل اصفهانى درس حكمت و كلام مى‌خوانده و بعد از وفات او به خدمت استاد كل آخوند [[نوری، علی بن جمشید|ملا على نورى]] پيوسته و حدود سه سال هم نزد وى تلمذ كرده، ظاهراً مقصودش همين محمداسماعيل است.<ref>همايى، جلال، ص127-126</ref>البته بسيارى از تعليقات كتاب با نام «اسماعيل» آمده است.<ref>ر.ک: جلدهاى چهارم و پنجم</ref>
#«ل»: علامه اسماعيل بن ملا سميع اصفهانى (متوفى 1277ق). وى از علما و مدرسان معروف فلسفه، معاصر آخوند [[نوری، علی بن جمشید|ملا على نورى]] حكيم متوطن اصفهان (متوفى 1246ق) بود و على التحقيق پيش از [[نوری، علی بن جمشید|ملا على نورى]] فوت شده و تاريخ وفاتش ظاهراً حوالى 1243ق، سه سال قبل از نورى است. اينكه حاجى سبزوارى متوفى 1289ق در شرح حال خودش نوشته كه در ايام اقامت اصفهان چند سال نزد ملا اسماعيل اصفهانى درس حكمت و كلام مى‌خوانده و بعد از وفات او به خدمت استاد كل آخوند [[نوری، علی بن جمشید|ملا على نورى]] پيوسته و حدود سه سال هم نزد وى تلمذ كرده، ظاهراً مقصودش همين محمداسماعيل است.<ref>همايى، جلال، ص127-126</ref>البته بسيارى از تعليقات كتاب با نام «اسماعيل» آمده است.<ref>ر.ک: جلدهاى چهارم و پنجم</ref>
#«ه»: محمد بن معصوم‌على هيدجى زنجانى (متوفى 1349ق). وى اگرچه بر منظومه سبزوارى تعليقه زده است، اما در جايى به تعليقات او بر اسفار اشاره نشده و در كتاب هم تعليقات او مشاهده نشد. اما از سوى ديگر تعليقات اندك از [[جلوه، ابوالحسن|ميرزا ابوالحسن جلوه]] (متوفى 1314ق) يا تعليقه‌هایى از فتحعلى خويى مشاهده گرديد.<ref>جلد چهارم، صفحات 76، 24، 36 و 44</ref>
#«ه»: محمد بن معصوم‌على هيدجى زنجانى (متوفى 1349ق). وى اگرچه بر منظومه سبزوارى تعليقه زده است، اما در جايى به تعليقات او بر اسفار اشاره نشده و در كتاب هم تعليقات او مشاهده نشد. اما از سوى ديگر تعليقات اندك از [[جلوه، ابوالحسن|ميرزا ابوالحسن جلوه]] (متوفى 1314ق) يا تعليقه‌هایى از فتحعلى خويى مشاهده گرديد.<ref>جلد چهارم، صفحات 76، 24، 36 و 44</ref>
#«ط»: [[طباطبایی، محمدحسین|سيد‌‎محمدحسين طباطبايى]] (متوفى 1402ق). معرفت‌شناسى در فلسفه اسلامى تا زمان [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] يك مسئله فلسفى بشمار نمى‌رفت... تا اينكه وى در مبحث عقل و معقول «اسفار» (جلد سوم) بر مسئله فلسفى بودن علم و ادراك، برهان اقامه كرد و به توجيه فلسفى آن پرداخت. اين امر باعث شد كه فيلسوفان نوصدرايى و در صدر آنها [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] درصدد برآيند كه مجموعه مباحث مربوط به علم و ادراك را به شاخه مستقلى تبديل كنند. اختصاص چهار مقاله از مجموعه مقالات كتاب «[[اصول فلسفه و روش رئالیسم|اصول فلسفه و روش رئاليسم]]»، كه بسيارى از ابتكارات [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] هم در ضمن آنها بيان شده است، دلالت بر آنچه گفتيم دارد.<ref>ر.ک: على‌زاده، بيوك، ص30-29</ref>علامه در تعليقات خود بر اسفار مى‌نويسد: اينكه در علوم برهانى فقط از اعراض ذاتى موضوع بحث مى‌كنند، صرفاً يك اصطلاح و يك قرارداد نيست، بلكه مطلبى است كه مقتضاى بحث‌هاى برهانى در علوم برهانى است؛ همان‌گونه كه در كتاب برهان از منطق تبيين شده است.<ref>صفدرى نياك، مرتضى، ص51</ref>
#«ط»: [[طباطبایی، محمدحسین|سيد‌ ‎محمدحسين طباطبايى]] (متوفى 1402ق). معرفت‌شناسى در فلسفه اسلامى تا زمان [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]] يك مسئله فلسفى بشمار نمى‌رفت... تا اينكه وى در مبحث عقل و معقول «اسفار» (جلد سوم) بر مسئله فلسفى بودن علم و ادراك، برهان اقامه كرد و به توجيه فلسفى آن پرداخت. اين امر باعث شد كه فيلسوفان نوصدرايى و در صدر آنها [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] درصدد برآيند كه مجموعه مباحث مربوط به علم و ادراك را به شاخه مستقلى تبديل كنند. اختصاص چهار مقاله از مجموعه مقالات كتاب «[[اصول فلسفه و روش رئالیسم|اصول فلسفه و روش رئاليسم]]»، كه بسيارى از ابتكارات [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] هم در ضمن آنها بيان شده است، دلالت بر آنچه گفتيم دارد.<ref>ر.ک: على‌زاده، بيوك، ص30-29</ref>علامه در تعليقات خود بر اسفار مى‌نويسد: اينكه در علوم برهانى فقط از اعراض ذاتى موضوع بحث مى‌كنند، صرفاً يك اصطلاح و يك قرارداد نيست، بلكه مطلبى است كه مقتضاى بحث‌هاى برهانى در علوم برهانى است؛ همان‌گونه كه در كتاب برهان از منطق تبيين شده است.<ref>صفدرى نياك، مرتضى، ص51</ref>


[[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] معاد جسمانى را مانند [[زنوزی، علی بن عبدالله|حكيم زنوزى]] از طريق لحوق ابدان به نفوس تصوير مى‌كند، نه تعلق نفوس به ابدان؛ پس بى‌شك در اين مسئله هيچ تفاوتى بين سخنان علامه و زنوزى نيست.<ref>اكبريان، رضا و عارفى شيرازى، محمداسحاق، ص51</ref>
[[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] معاد جسمانى را مانند [[زنوزی، علی بن عبدالله|حكيم زنوزى]] از طريق لحوق ابدان به نفوس تصوير مى‌كند، نه تعلق نفوس به ابدان؛ پس بى‌شك در اين مسئله هيچ تفاوتى بين سخنان علامه و زنوزى نيست.<ref>اكبريان، رضا و عارفى شيرازى، محمداسحاق، ص51</ref>
خط ۸۷: خط ۸۸:
#مقدمه و متن كتاب.
#مقدمه و متن كتاب.
#فنا، فاطمه، دانشنامه جهان اسلام، جلد 13، زير نظر غلامعلى حداد عادل، تهران، بنياد دائرةالمعارف اسلامى، چاپ اول، 1388.
#فنا، فاطمه، دانشنامه جهان اسلام، جلد 13، زير نظر غلامعلى حداد عادل، تهران، بنياد دائرةالمعارف اسلامى، چاپ اول، 1388.
#تويسركانى، سيد‌‎احمد، «نگاهى بر قديمى‌ترين نسخه كامل كتاب اسفار»، آدرس مقاله در پايگاه مجلات تخصصى نور: مجله خردنامه صدرا، شهريور 1374، شماره 2، صفحه 92 تا 95.
#تويسركانى، سيد‌ ‎احمد، «نگاهى بر قديمى‌ترين نسخه كامل كتاب اسفار»، آدرس مقاله در پايگاه مجلات تخصصى نور: مجله خردنامه صدرا، شهريور 1374، شماره 2، صفحه 92 تا 95.
#على‌زاده، بيوك، «[[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]]، فيلسوفى نوصدرايى»، آدرس مقاله در پايگاه مجلات تخصصى نور: مجله دين و ارتباطات، بهار 1385، شماره 29، صفحه 23 تا 38.
#على‌زاده، بيوك، «[[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]]، فيلسوفى نوصدرايى»، آدرس مقاله در پايگاه مجلات تخصصى نور: مجله دين و ارتباطات، بهار 1385، شماره 29، صفحه 23 تا 38.
#همائى، جلال، «ملا اسماعيل اصفهانى حكيم»، آدرس مقاله در پايگاه مجلات تخصصى نور: مجله فرهنگ ایران‌زمين، 1354، شماره 21، صفحه 124 تا 133.
#همائى، جلال، «ملا اسماعيل اصفهانى حكيم»، آدرس مقاله در پايگاه مجلات تخصصى نور: مجله فرهنگ ایران‌زمين، 1354، شماره 21، صفحه 124 تا 133.
#دائرةالمعارف تشيع، جلد اول، زير نظر احمد صدر حاج سيد‌‎جوادى و ديگران، تهران، نشر شهيد سعيد محبى، چاپ سوم، 1375.
#دائرةالمعارف تشيع، جلد اول، زير نظر احمد صدر حاج سيد‌ ‎جوادى و ديگران، تهران، نشر شهيد سعيد محبى، چاپ سوم، 1375.
#امين، سيد‌‎حسن، دائرةالمعارف تشيع، جلد نهم، زير نظر احمد صدر حاج سيد‌‎جوادى و ديگران، تهران، نشر شهيد سعيد محبى، چاپ اول، 1381.
#امين، سيد‌ ‎حسن، دائرةالمعارف تشيع، جلد نهم، زير نظر احمد صدر حاج سيد‌ ‎جوادى و ديگران، تهران، نشر شهيد سعيد محبى، چاپ اول، 1381.
#صفدرى نياك، مرتضى، «ملاك تمايز علوم برهانى»، آدرس مقاله در پايگاه مجلات تخصصى نور: مجله معرفت فلسفى، تابستان 1385، شماره 12، صفحه 45 تا 64.
#صفدرى نياك، مرتضى، «ملاك تمايز علوم برهانى»، آدرس مقاله در پايگاه مجلات تخصصى نور: مجله معرفت فلسفى، تابستان 1385، شماره 12، صفحه 45 تا 64.
#محمدزاده، رضا، دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، ج21، زير نظر [[موسوی بجنوردی، محمدکاظم|كاظم موسوى بجنوردى]]، تهران، مركز دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، چاپ اول، 1392.
#محمدزاده، رضا، دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، ج21، زير نظر [[موسوی بجنوردی، محمدکاظم|كاظم موسوى بجنوردى]]، تهران، مركز دائرةالمعارف بزرگ اسلامى، چاپ اول، 1392.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش