۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'پايذارى' به 'پايهگذارى') |
جز (جایگزینی متن - 'سيد' به 'سيد ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
| تعداد جلد =3 | | تعداد جلد =3 | ||
| کتابخانۀ دیجیتال نور =14913 | | کتابخانۀ دیجیتال نور =14913 | ||
| کتابخوان همراه نور =10142 | |||
| کد پدیدآور = | | کد پدیدآور = | ||
| پس از = | | پس از = | ||
خط ۶۵: | خط ۶۶: | ||
نامى كه نویسنده برای این جزء برگزيده، «الرحيق المختوم» است كه در آن، شرح حال بزرگان علوم ادبى، تاريخ، حكمت، منطق، جدل، طب، فقه، نجوم و... را ذكر كرده است. | نامى كه نویسنده برای این جزء برگزيده، «الرحيق المختوم» است كه در آن، شرح حال بزرگان علوم ادبى، تاريخ، حكمت، منطق، جدل، طب، فقه، نجوم و... را ذكر كرده است. | ||
اولین علمى كه مادر ساير علوم به شمار مىرود و همه به آن نيازمندند، علم لغت است. خليل بن احمد بصرى، صاحب کتاب «[[العين]]» و استاد [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبویه]]، اولین كسى است كه علم عروض را پايهگذارى كرد و پانزده بحر را استخراج نمود. پس از او، علماى بسيارى در صدد تكمیل این علم برآمدند كه در میان اسامى ذكر شده، نام ابوالحسين رازى قزوینى، ابونصر [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] و [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] جزرى مىدرخشد. [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]]، اولین فردى است كه در ذكر علماى انشاء و ادب نيز از او به نیکى ياد شده است. [[علمالهدی، علی بن حسین| | اولین علمى كه مادر ساير علوم به شمار مىرود و همه به آن نيازمندند، علم لغت است. خليل بن احمد بصرى، صاحب کتاب «[[العين]]» و استاد [[سیبویه، عمرو بن عثمان|سيبویه]]، اولین كسى است كه علم عروض را پايهگذارى كرد و پانزده بحر را استخراج نمود. پس از او، علماى بسيارى در صدد تكمیل این علم برآمدند كه در میان اسامى ذكر شده، نام ابوالحسين رازى قزوینى، ابونصر [[فارابی، محمد بن محمد|فارابى]] و [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]] جزرى مىدرخشد. [[ابن اثیر، علی بن محمد|ابن اثير]]، اولین فردى است كه در ذكر علماى انشاء و ادب نيز از او به نیکى ياد شده است. [[علمالهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]]، از ديگر دانشمندانى است كه از وى، بهعنوان امام در علم و ادب و شعر ياد شده است. | ||
قنوجى، معتقد است كه علما بر این مطلب اجماع دارند كه در شعراى مسلمان، مثل این سه نفر: جرير، فرزدق و أخطل، نيامده است. زمانى كه خبر مرگ فرزدق به جرير رسيد، گريست و گفت به خدا سوگند مىدانم كه پس از او زياد زنده نمىمانم. در این بخش، در ذيل شرح حال برخى از شعراء، به ابياتى از آنها نيز اشاره شده است. | قنوجى، معتقد است كه علما بر این مطلب اجماع دارند كه در شعراى مسلمان، مثل این سه نفر: جرير، فرزدق و أخطل، نيامده است. زمانى كه خبر مرگ فرزدق به جرير رسيد، گريست و گفت به خدا سوگند مىدانم كه پس از او زياد زنده نمىمانم. در این بخش، در ذيل شرح حال برخى از شعراء، به ابياتى از آنها نيز اشاره شده است. |
ویرایش