پرش به محتوا

كفاية الموحدين: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' .' به '.'
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' .' به '.')
خط ۲۱: خط ۲۱:
| تعداد جلد =4
| تعداد جلد =4
| کتابخانۀ دیجیتال نور =
| کتابخانۀ دیجیتال نور =
| کتابخوان همراه نور =59224
| کد پدیدآور =
| کد پدیدآور =
| پس از =
| پس از =
خط ۳۲: خط ۳۳:


==گزارش محتوا==
==گزارش محتوا==
نویسنده، کتاب را با حمد و ثنای مفصل بر پیامبر اکرم(ص) و خاندان پاکش آغاز می‌کند. عبارات وی در این قسمت آهنگین است. در بخشی از آن می‌خوانیم: ... سلام و صلوات بلانهایات من الله رب العالمين و من ملائكة المقربين و أنبيائه المرسلين و كافة الخلائق أجمعين، بر ائمه معصومین من آل طه و یس... خصوصا علی صفوة بريته و بقيته في أرضه، سر الله المكتوم و باب الله المعلوم، فرمان‌فرمای کشور هستی و حکمران مملکت خداوندی، ولی خالق اکبر امین، حضرت داور الآية العظمی و الحجة البيضاء، أي نقطة حياة بقاء، قطب دایرات، نائب‌مناب خاتم، قائم‌مقام ذات، حبل الله المتين و حجته علی أهل السموات و الأرضين، المخصوص بشرف خاتم الوصيين، شمس ازل، چراغ ابد، سر ممکنات، آئینه‌دار ذات قدم، مظهر صفات، المظفر المنصور و وارث التوراة و الإنجيل و الزبور، الإمام بالحق، الصادق المصدق، الحجة بن الحسن...<ref>ر.ک: خطبه کتاب، ج1، ص2-3</ref>.
نویسنده، کتاب را با حمد و ثنای مفصل بر پیامبر اکرم(ص) و خاندان پاکش آغاز می‌کند. عبارات وی در این قسمت آهنگین است. در بخشی از آن می‌خوانیم:... سلام و صلوات بلانهایات من الله رب العالمين و من ملائكة المقربين و أنبيائه المرسلين و كافة الخلائق أجمعين، بر ائمه معصومین من آل طه و یس... خصوصا علی صفوة بريته و بقيته في أرضه، سر الله المكتوم و باب الله المعلوم، فرمان‌فرمای کشور هستی و حکمران مملکت خداوندی، ولی خالق اکبر امین، حضرت داور الآية العظمی و الحجة البيضاء، أي نقطة حياة بقاء، قطب دایرات، نائب‌مناب خاتم، قائم‌مقام ذات، حبل الله المتين و حجته علی أهل السموات و الأرضين، المخصوص بشرف خاتم الوصيين، شمس ازل، چراغ ابد، سر ممکنات، آئینه‌دار ذات قدم، مظهر صفات، المظفر المنصور و وارث التوراة و الإنجيل و الزبور، الإمام بالحق، الصادق المصدق، الحجة بن الحسن...<ref>ر.ک: خطبه کتاب، ج1، ص2-3</ref>.


وی سپس به بیان انگیزه تألیف کتاب و محتوای مطالب آن پرداخته و می‌نویسد: و بعد، چنین گوید فقیر خاکسار [[ن‍وري‌ طب‍رس‍ي‌، اس‍م‍ع‍ي‍ل‌ ب‍ن‌ اح‍م‍د|اسماعیل بن احمد علوی نوری عقیلی طبرسی]] که پرواضح و هویداست که شرف بنی نوع آدم و فضیلت او بر سایر کاینات - كما أشار الله سبحانه و تعالی في كتابه الكريم و لقد كرمنا بني آدم و فضلناهم علی كثير ممن خلقنا - ‌نیست مگر به جهت اختصاص او به جوهر عقل و این شرف في الحقيقة، وقتی او را حاصل است که آراسته شود به خاصیت عقل که آن عبارت است از شناختن او و معرفت او مر پروردگار و معرفت او به فرمان پروردگار و معرفت او به بازگشت و مآل کار خود و مجموع این معرفت‌ها و شناخت‌ها مسمی است در نزد علمای متکلمین به اصول دین؛ چه معرفت پروردگار مستلزم است معرفت حق و صفات حق را و معرفت فرمان پروردگار مستلزم است مر معرفت رسول و مبلغ و حافظ و ولی را و معرفت بازگشت نیست مگر معرفت او به معاد و ما يتعلق به معاد و حکمای محققین، مجموع این معرفت را حکمت الهی خوانند و موحدین از عرفا آن را معرفة‌ الله نامند. پس لازم است بر هر مکلف ذی‌شعور که مجموع این عقایدی که موجب سعادت ابدی است و باعث نجات از هلاکت ابدی است، تحصیل نماید به طریق اجتهاد و اقامه براهین تفصیلا و اجمالا و چون غالب آنچه در اصول دین نوشته شده، یا بسیار مختصر است که نفعی نمی‌بخشد از برای غالب اهل معرفت و دانش و یا بسیار مفصل است که کثیری از ارباب معرفت از عوام وخواص از انتفاع آن ممنوع است، لهذا مناسب است که رساله‌ای در این باب ترتیب داده شود که خارج از طرف افراط و تفریط با بیان مطالب آن به‌طور وضوح، خاليا عن الإطناب و خالصا من الإجمال و نبود مقصود از وضع آن الا تذکره‌‌ای از برای نفس خود و تبصرة لمن يرجوا أن ينتفع بها من المؤمنين و قد سميتها بكفاية الموحدين في عقائد الدين...<ref>ر.ک: همان، ص3</ref>.
وی سپس به بیان انگیزه تألیف کتاب و محتوای مطالب آن پرداخته و می‌نویسد: و بعد، چنین گوید فقیر خاکسار [[ن‍وري‌ طب‍رس‍ي‌، اس‍م‍ع‍ي‍ل‌ ب‍ن‌ اح‍م‍د|اسماعیل بن احمد علوی نوری عقیلی طبرسی]] که پرواضح و هویداست که شرف بنی نوع آدم و فضیلت او بر سایر کاینات - كما أشار الله سبحانه و تعالی في كتابه الكريم و لقد كرمنا بني آدم و فضلناهم علی كثير ممن خلقنا - ‌نیست مگر به جهت اختصاص او به جوهر عقل و این شرف في الحقيقة، وقتی او را حاصل است که آراسته شود به خاصیت عقل که آن عبارت است از شناختن او و معرفت او مر پروردگار و معرفت او به فرمان پروردگار و معرفت او به بازگشت و مآل کار خود و مجموع این معرفت‌ها و شناخت‌ها مسمی است در نزد علمای متکلمین به اصول دین؛ چه معرفت پروردگار مستلزم است معرفت حق و صفات حق را و معرفت فرمان پروردگار مستلزم است مر معرفت رسول و مبلغ و حافظ و ولی را و معرفت بازگشت نیست مگر معرفت او به معاد و ما يتعلق به معاد و حکمای محققین، مجموع این معرفت را حکمت الهی خوانند و موحدین از عرفا آن را معرفة‌ الله نامند. پس لازم است بر هر مکلف ذی‌شعور که مجموع این عقایدی که موجب سعادت ابدی است و باعث نجات از هلاکت ابدی است، تحصیل نماید به طریق اجتهاد و اقامه براهین تفصیلا و اجمالا و چون غالب آنچه در اصول دین نوشته شده، یا بسیار مختصر است که نفعی نمی‌بخشد از برای غالب اهل معرفت و دانش و یا بسیار مفصل است که کثیری از ارباب معرفت از عوام وخواص از انتفاع آن ممنوع است، لهذا مناسب است که رساله‌ای در این باب ترتیب داده شود که خارج از طرف افراط و تفریط با بیان مطالب آن به‌طور وضوح، خاليا عن الإطناب و خالصا من الإجمال و نبود مقصود از وضع آن الا تذکره‌‌ای از برای نفس خود و تبصرة لمن يرجوا أن ينتفع بها من المؤمنين و قد سميتها بكفاية الموحدين في عقائد الدين...<ref>ر.ک: همان، ص3</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش