پرش به محتوا

دوازده رساله فقهی درباره نماز جمعه از روزگار صفوی: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۹: خط ۲۹:
}}  
}}  


 
'''دوازده رساله فقهی درباره نماز جمعه از روزگار صفوی'''، به کوشش و تصحیح [[جعفریان، رسول|رسول جعفریان]]، مشتمل بر دوازده رساله کوتاه درباره نماز جمعه است که طی آن، جنبه‌های مختلف عبادی، سیاسی و دینی نماز جمعه، بررسی شده است. متن برخی از این رساله‌ها که مربوط به دوره صفویه است، به عربی و برخی دیگر به فارسی است.
'''دوازده رساله فقهی درباره نماز جمعه از روزگار صفوی'''، به کوشش و تصحیح رسول جعفریان، مشتمل بر دوازده رساله کوتاه درباره نماز جمعه است که طی آن، جنبه‌های مختلف عبادی، سیاسی و دینی نماز جمعه، بررسی شده است. متن برخی از این رساله‌ها که مربوط به دوره صفویه است، به عربی و برخی دیگر به فارسی است.


==ساختار==
==ساختار==
خط ۴۵: خط ۴۴:


رسائل‌ منتشر‌شده در این مجموعه به‌ترتیب عبارتند از:
رسائل‌ منتشر‌شده در این مجموعه به‌ترتیب عبارتند از:
الف)- «رسالة في صلاة الجمعة»، محقق کرکی:
 
الف)- «رسالة في صلاة الجمعة»، [[محقق کرکی، علی بن حسین|محقق کرکی]]:
 
این رساله که محقق آن را در سال 921ق، تألیف کرده است، در عین اختصار، رساله‌ای منظم، مستدل، نیرومند و روان است. وی از نظریه «وجوب تخییری» نماز جمعه دفاع کرده و تلاش می‌کند تا آن را به‌عنوان دیدگاهی که علمای سلف شیعه به آن معتقد بوده‌اند ارائه دهد. وی در مقدمه، با اشاره به اوج گرفتن پرسش‌های مردم درباره نماز جمعه، اظهار می‌دارد که این رساله، در پاسخ به حل این معضل فقهی نگاشته شده است. راه حلی که وی برگزیده، تقریبا راه حلی میانی است که از برخی از آراء مکتب حله نیز مستفاد می‌شود و آن اعتقاد به وجوب تخییری است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص104</ref>.
این رساله که محقق آن را در سال 921ق، تألیف کرده است، در عین اختصار، رساله‌ای منظم، مستدل، نیرومند و روان است. وی از نظریه «وجوب تخییری» نماز جمعه دفاع کرده و تلاش می‌کند تا آن را به‌عنوان دیدگاهی که علمای سلف شیعه به آن معتقد بوده‌اند ارائه دهد. وی در مقدمه، با اشاره به اوج گرفتن پرسش‌های مردم درباره نماز جمعه، اظهار می‌دارد که این رساله، در پاسخ به حل این معضل فقهی نگاشته شده است. راه حلی که وی برگزیده، تقریبا راه حلی میانی است که از برخی از آراء مکتب حله نیز مستفاد می‌شود و آن اعتقاد به وجوب تخییری است<ref>ر.ک: متن کتاب، ص104</ref>.


خط ۵۴: خط ۵۵:
مروری گذرا بر اهم مطالب این رساله، می‌تواند روشنگر نکات قابل توجهی در سیر تاریخی نماز جمعه باشد. کرکی بحث خود را با طرح یک مسئله اصولی آغاز می‌کند و آن این است که: «درصورتی‌که حکم وجوب از عملی برداشته شود، آیا حکم جواز آن عمل باقی می‌ماند یا نه»؟ عقیده مؤلف آن است که در صورت مذکور، حکم جواز باقی می‌ماند<ref>ر.ک: همان، ص59-‌60</ref>.
مروری گذرا بر اهم مطالب این رساله، می‌تواند روشنگر نکات قابل توجهی در سیر تاریخی نماز جمعه باشد. کرکی بحث خود را با طرح یک مسئله اصولی آغاز می‌کند و آن این است که: «درصورتی‌که حکم وجوب از عملی برداشته شود، آیا حکم جواز آن عمل باقی می‌ماند یا نه»؟ عقیده مؤلف آن است که در صورت مذکور، حکم جواز باقی می‌ماند<ref>ر.ک: همان، ص59-‌60</ref>.


ب)- «رسالة‌ في‌ صلاة الجمعة»، شهید ثانی:  
ب)- «رسالة‌ في‌ صلاة الجمعة»، [[شهید ثانی، زین‌الدین بن علی|شهید ثانی]]:  
به گفته برخی، شهید ثانی اولین کسی است که قائل به وجوب عینی نماز جمعه شده است. این پس از آنی است که وی در بیشتر تألیفات خود، پیرو مکتب علامه حلی بوده و به وجوب عینی باور نداشته است. نگارش این رساله که در سال 962ق، تألیف شده و ناظر به رساله محقق کرکی و در رد آن بوده، سبب شد تا وی را به‌عنوان نخستین فقیهی که قائل به وجوب عینی نماز جمعه در عصر غیبت است، معرفی کنند<ref>ر.ک: همان، ص62</ref>.
 
به گفته برخی، [[شهید ثانی، زین‌الدین بن علی|شهید ثانی]] اولین کسی است که قائل به وجوب عینی نماز جمعه شده است. این پس از آنی است که وی در بیشتر تألیفات خود، پیرو مکتب [[حلی، حسن بن یوسف|علامه حلی]] بوده و به وجوب عینی باور نداشته است. نگارش این رساله که در سال 962ق، تألیف شده و ناظر به رساله [[محقق کرکی، علی بن حسین|محقق کرکی]] و در رد آن بوده، سبب شد تا وی را به‌عنوان نخستین فقیهی که قائل به وجوب عینی نماز جمعه در عصر غیبت است، معرفی کنند<ref>ر.ک: همان، ص62</ref>.
 
ج)- «البلغة‌ في‌ بيان اعتبار‌ إذن‌ الإمام‌ في شرعية صلاة الجمعة»، شیخ حسن‌ فرزند [[محقق کرکی، علی بن حسین|محقق کرکی‌]]:
 
شیخ حسن در اول شعبان 966ق، از تألیف این رساله فراغت یافته است. وی این رساله را به دفاع از رأی پدرش محقق کرکی و به‌عنوان ردی بر رساله شهید ثانی نوشته است. با توجه به تاریخ تألیف کتاب که سال 966ق، می‌باشد، یعنی کمتر از یک سال پس از شهادت [[شهید ثانی، زین‌الدین بن علی|شهید ثانی]] و همچنین تاریخ تألیف رساله شهید که 962ق، می‌باشد، چنین به دست می‌آید که رساله یادشده، به‌سرعت به ایران رسیده و شیخ حسن که احساس کرده است شهید، آراء پدرش را رد کرده، دست به تألیف این رساله زده است. وی در این رساله، از [[شهید ثانی، زین‌الدین بن علی|شهید ثانی]] با تعبیر «بعض الفائزين بدرجة الشهادة» یاد کرده، اما نام وی را نیاورده است. با توجه به تاریخ تألیف کتاب که در روزگار شاه طهماسب نگاشته شده، روشن است که کتاب به او تقدیم شده و القابی که در مقدمه آمده، مربوط به وی می‌باشد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص184-‌185</ref>.
 
د)- رساله نماز جمعه تجلی در اثبات وجوب تخییری و نقد [[سراب تنکابنی، محمد بن عبدالفتاح|فاضل سراب]] بر‌ آن‌«، میرزا علی‌رضا تجلی شیرازی:


ج)- «البلغة‌ في‌ بيان اعتبار‌ إذن‌ الإمام‌ في شرعية صلاة الجمعة»، شیخ حسن‌ فرزند محقق کرکی‌:
تجلی مانند بسیاری از عالمان دیگر این دوره، رساله‌ای درباره نماز جمعه نگاشته و قدرت استنباط فقهی خود را در آن نشان داده است. این رساله که در تحریم اقامه جمعه و یا دست‌کم نفی وجوب عینی آن در عصر غیبت است، پیش از سال 1081ق، نگاشته شده است؛ زیرا در این سال، ملا محمد سراب این رساله را نقد کرده است. تجلی در این رساله، مقدار زیادی از آراء فقهای پیشین را آورده و ضمن رد وجوب عینی نماز جمعه، شهید ثانی را نخستین کسی که نظریه وجوب عینی را طرح کرده، شناسانده است. وی همچنین علاوه بر رد [[محقق سبزواری، محمدباقر|محقق سبزواری]]، طعنه‌ای هم بر [[فیض کاشانی، محمد بن شاه‌مرتضی|فیض کاشانی]] که قائل به وجوب عینی بوده، زده و در اینجا نشان داده است که مخالفت وی نه‌تنها از بابت اعتقادش به وجوب عینی، بلکه به دلیل مشی فکری فیض و نگرش التقاطی او در اقتباس از متون مختلف و تغییر مواضعش می‌باشد<ref>ر.ک: همان، ص217</ref>.
شیخ حسن در اول شعبان 966ق، از تألیف این رساله فراغت یافته است. وی این رساله را به دفاع از رأی پدرش محقق کرکی و به‌عنوان ردی بر رساله شهید ثانی نوشته است. با توجه به تاریخ تألیف کتاب که سال 966ق، می‌باشد، یعنی کمتر از یک سال پس از شهادت شهید ثانی و همچنین تاریخ تألیف رساله شهید که 962ق، می‌باشد، چنین به دست می‌آید که رساله یادشده، به‌سرعت به ایران رسیده و شیخ حسن که احساس کرده است شهید، آراء پدرش را رد کرده، دست به تألیف این رساله زده است. وی در این رساله، از شهید ثانی با تعبیر «بعض الفائزين بدرجة الشهادة» یاد کرده، اما نام وی را نیاورده است. با توجه به تأریخ تألیف کتاب که در روزگار شاه طهماست نگاشته شده، روشن است که کتاب به او تقدیم شده و القابی که در مقدمه آمده، مربوط به وی می‌باشد<ref>ر.ک: متن کتاب، ص184-‌185</ref>.


د)- رساله نماز جمعه تجلی در اثبات وجوب تخییری و نقد فاضل سراب بر‌ آن‌«، میرزا علی‌رضا تجلی شیرازی:
ه)- «رسالة في صلاة الجمعة»، [[محقق سبزواری، محمدباقر|محمدباقر سبزواری خراسانی‌]]:
تجلی مانند بسیاری از عالمان دیگر این دوره، رساله‌ای درباره نماز جمعه نگاشته و قدرت استنباط فقهی خود را در آن نشان داده است. این رساله که در تحریم اقامه جمعه و یا دست‌کم نفی وجوب عینی آن در عصر غیبت است، پیش از سال 1081ق، نگاشته شده است؛ زیرا در این سال، ملا محمد سراب این رساله را نقد کرده است. تجلی در این رساله، مقدار زیادی از آراء فقهای پیشین را آورده و ضمن رد وجوب عینی نماز جمعه، شهید ثانی را نخستین کسی که نظریه وجوب عینی را طرح کرده، شناسانده است. وی همچنین علاوه بر رد محقق سبزواری، طعنه‌ای هم بر فیض کاشانی که قائل به وجوب عینی بوده، زده و در اینجا نشان داده است که مخالفت وی نه‌تنها از بابت اعتقادش به وجوب عینی، بلکه به دلیل مشی فکری فیض و نگرش التقاطی او در اقتباس از متون مختلف و تغییر مواضعش می‌باشد<ref>ر.ک: همان، ص217</ref>.


ه)- «رسالة في صلاة الجمعة»، محمدباقر سبزواری خراسانی‌:
[[محقق سبزواری، محمدباقر|محقق سبزواری]] اعتقاد به وجوب عینی نماز جمعه داشت و علاوه بر آنکه آن را به‌طور مرتب در اصفهان اقامت می‌کرده، دو اثر فقهی یکی به فارسی و دیگری به عربی، در این‌باره نوشت. محقق در دیدگاه خود، متأثر از «رساله نماز جمعه» [[شهید ثانی، زین‌الدین بن علی|شهید ثانی]] بوده و اکثر قریب به اتفاق اقوال و آرای فقهای پیشین را به نقل از رساله شهید آورده است. رساله فارسی وی، مورد نقد میرزا علی‌رضا تجلی قرار گرفت و ملا محمد سراب از شاگردان [[محقق سبزواری، محمدباقر|محقق سبزواری]]، به امر استاد خویش، به آن پاسخ داد. هدف اصلی [[محقق سبزواری، محمدباقر|محقق سبزواری]] در این رساله، پاسخگویی به اعتراضاتی است که درباره اقامه نماز جمعه در این دوره وجود داشته است. به‌علاوه، به‌طوری که خود در چند مورد در این رساله یادآور شده است، وی شاهد سستی و اهمال عامه و علما در برگزاری نماز جمعه بوده است. ازاین‌رو لازم دانسته تا این دو رساله را بنگارد<ref>ر.ک: همان، ص310-‌311</ref>.
محقق سبزواری اعتقاد به وجوب عینی نماز جمعه داشت و علاوه بر آنکه آن را به‌طور مرتب در اصفهان اقامت می‌کرده، دو اثر فقهی یکی به فارسی و دیگری به عربی، در این‌باره نوشت. محقق در دیدگاه خود، متأثر از «رساله نماز جمعه» شهید ثانی بوده و اکثر قریب به اتفاق اقوال و آرای فقهای پیشین را به نقل از رساله شهید آورده است. رساله فارسی وی، مورد نقد میرزا علی‌رضا تجلی قرار گرفت و ملا محمد سراب از شاگردان محقق سبزواری، به امر استاد خویش، به آن پاسخ داد. هدف اصلی محقق سبزواری در این رساله، پاسخگویی به اعتراضاتی است که درباره اقامه نماز جمعه در این دوره وجود داشته است. به‌علاوه، به‌طوری که خود در چند مورد در این رساله یادآور شده است، وی شاهد سستی و اهمال عامه و علما در برگزاری نماز جمعه بوده است. ازاین‌رو لازم دانسته تا این دو رساله را بنگارد<ref>ر.ک: همان، ص310-‌311</ref>.
 
و)- «رساله تجلی شیرازی در‌ نقد‌ رساله نماز جمعه [[محقق سبزواری، محمدباقر|محقق سبزواری]]»:


و)- «رساله تجلی شیرازی در‌ نقد‌ رساله نماز جمعه محقق سبزواری»:
این نقد، مربوط به رساله فارسی محقق سبزواری است، نه رساله عربی او<ref>ر.ک: همان، ص357</ref>.
این نقد، مربوط به رساله فارسی محقق سبزواری است، نه رساله عربی او<ref>ر.ک: همان، ص357</ref>.
 
ز)- «رسالة‌ في صلاة الجمعة»، مولی عبدالله بن محمد تونی بشرویی:
ز)- «رسالة‌ في صلاة الجمعة»، مولی [[تونی، عبدالله بن محمد|عبدالله بن محمد تونی بشرویی]]:
 
تونی، رساله نماز جمعه خود را در سال 1058ق، به زبان عربی تألیف کرده و هدف رساله خویش را نفی وجوب عینی نماز جمعه در عصر غیبت دانسته است. وی علاوه بر آن، دلایل کسانی را هم که به جواز اقامه جمعه در عصر غیبت قائلند، نقل و سپس رد کرده و بدین ترتیب، قائل به حرمت اقامه جمعه در عصر غیبت شده است<ref>ر.ک: همان، ص406</ref>.
تونی، رساله نماز جمعه خود را در سال 1058ق، به زبان عربی تألیف کرده و هدف رساله خویش را نفی وجوب عینی نماز جمعه در عصر غیبت دانسته است. وی علاوه بر آن، دلایل کسانی را هم که به جواز اقامه جمعه در عصر غیبت قائلند، نقل و سپس رد کرده و بدین ترتیب، قائل به حرمت اقامه جمعه در عصر غیبت شده است<ref>ر.ک: همان، ص406</ref>.


ح)- «رسالة في صلاة الجمعة»، ملا محمد بن عبدالفتاح تنکابی مشهور به فاضل سراب‌:
ح)- «رسالة في صلاة الجمعة»، [[سراب تنکابنی، محمد بن عبدالفتاح|ملا محمد بن عبدالفتاح تنکابی]] مشهور به [[سراب تنکابنی، محمد بن عبدالفتاح|فاضل سراب‌]]:
 
سراب در آغاز رساله خود، از خالی شدن نفس از اغراض نفسانی برای صدور نظریه و فتوا سخن می‌گوید و در واقع بر آن است تا به این حقیقت اشاره کند که در جریان مباحثی که در مسئله نماز جمعه روی داد، به‌مرور افزون بر مسائل علمی، مسائل نفسانی و غیره نیز وارد شد و دوستی‌ها و دشمنی‌ها و همچنین شرایط سیاسی و اجتماعی در طرح این مباحث، تأثیر گذاشت<ref>ر.ک: همان، ص450</ref>.
سراب در آغاز رساله خود، از خالی شدن نفس از اغراض نفسانی برای صدور نظریه و فتوا سخن می‌گوید و در واقع بر آن است تا به این حقیقت اشاره کند که در جریان مباحثی که در مسئله نماز جمعه روی داد، به‌مرور افزون بر مسائل علمی، مسائل نفسانی و غیره نیز وارد شد و دوستی‌ها و دشمنی‌ها و همچنین شرایط سیاسی و اجتماعی در طرح این مباحث، تأثیر گذاشت<ref>ر.ک: همان، ص450</ref>.


ط)- «رساله‌ در نفی وجوب عینی نماز‌ جمعه»، عبدالحی‌ رضوی کاشانی:
ط)- «رساله‌ در نفی وجوب عینی نماز‌ جمعه»، عبدالحی‌ رضوی کاشانی:
رساله حاضر، فصل ششم کتاب «حديقة الشيعة» می‌باشد که اختصاص به نماز جمعه دارد. نویسنده در این اثر، افزون بر مباحث فقهی، نکات تاریخی قابل توجهی را از وضعیت اقامه نماز جمعه در دوره صفوی و اشکالات و ایراداتی را که در این زمینه به نظرش آمده، مطرح کرده است. وی به‌مانند کسان دیگری که با دولت صفوی مسئله داشته‌اند، اعتقادی به اقامه نماز جمعه ندارد و درباره مسائلی که در این زمینه برای علما پیش آمده، نمونه‌هایی را مطرح کرده است<ref>ر.ک: همان، ص562</ref>.
 
رساله حاضر، فصل ششم کتاب «[[حديقة الشيعة]]» می‌باشد که اختصاص به نماز جمعه دارد. نویسنده در این اثر، افزون بر مباحث فقهی، نکات تاریخی قابل توجهی را از وضعیت اقامه نماز جمعه در دوره صفوی و اشکالات و ایراداتی را که در این زمینه به نظرش آمده، مطرح کرده است. وی به‌مانند کسان دیگری که با دولت صفوی مسئله داشته‌اند، اعتقادی به اقامه نماز جمعه ندارد و درباره مسائلی که در این زمینه برای علما پیش آمده، نمونه‌هایی را مطرح کرده است<ref>ر.ک: همان، ص562</ref>.


ی)- «رسالة‌ في‌ صلاة الجمعة»، احمد بن‌ سلامه‌ نجفی:
ی)- «رسالة‌ في‌ صلاة الجمعة»، احمد بن‌ سلامه‌ نجفی:
نویسنده این رساله، قائل به وجوب تخییری نماز جمعه است و در این زمینه، با محقق کرکی توافق کامل دارد. وی در جریان استدلال بر عقیده خویش، به روایاتی استناد می‌کند که کمتر توجه دیگران را به خود جلب کرده است؛ به‌علاوه، نظم بحث وی و اختصار آن، ستایش‌برانگیز است<ref>ر.ک: همان، ص599-‌600</ref>.
نویسنده این رساله، قائل به وجوب تخییری نماز جمعه است و در این زمینه، با محقق کرکی توافق کامل دارد. وی در جریان استدلال بر عقیده خویش، به روایاتی استناد می‌کند که کمتر توجه دیگران را به خود جلب کرده است؛ به‌علاوه، نظم بحث وی و اختصار آن، ستایش‌برانگیز است<ref>ر.ک: همان، ص599-‌600</ref>.


ک)- «رساله نماز جمعه»، ملا محمدطاهر قمی، در نقد رساله حسن‌علی‌ شوشتری:
ک)- «رساله نماز جمعه»، [[قمی، محمدطاهر بن محمدحسین|ملا محمدطاهر قمی]]، در نقد رساله حسن‌علی‌ شوشتری:
 
ملا محمدطاهر که خود امام جمعه رسمی قم بود، قائل به وجوب عینی نماز جمعه بوده است. زمانی که وی در سال 1068ق، رساله ملا حسن‌علی را در عدم جواز اقامه جمعه در عصر غیبت دید، از آن برآشفت و مصمم شد تا نقدی بر آن بنویسد<ref>ر.ک: همان، ص615</ref>.
ملا محمدطاهر که خود امام جمعه رسمی قم بود، قائل به وجوب عینی نماز جمعه بوده است. زمانی که وی در سال 1068ق، رساله ملا حسن‌علی را در عدم جواز اقامه جمعه در عصر غیبت دید، از آن برآشفت و مصمم شد تا نقدی بر آن بنویسد<ref>ر.ک: همان، ص615</ref>.


ل)- «رساله نماز جمعه»، آقا جمال‌ خوانساری‌:
ل)- «رساله نماز جمعه»، [[آقاجمال خوانساری، محمد بن حسین|آقا جمال‌ خوانساری‌]]:
رساله حاضر، در حد یک کتاب جامع بوده و مؤلف نهایت تلاش خود را برای تألیف آن به‌صورت یک تک‌نگاری فقهی ارزشمند به‌کار گرفته است. نظر وی درباره نماز جمعه، درست همان دیدگاه محقق کرکی، یعنی اعتقاد به وجوب تخییری، آن‌هم با اذن فقیه جامع ‌الشرایط است<ref>ر.ک: همان، ص681</ref>.
 
رساله حاضر، در حد یک کتاب جامع بوده و مؤلف نهایت تلاش خود را برای تألیف آن به‌صورت یک تک‌نگاری فقهی ارزشمند به‌کار گرفته است. نظر وی درباره نماز جمعه، درست همان دیدگاه [[محقق کرکی، علی بن حسین|محقق کرکی]]، یعنی اعتقاد به وجوب تخییری، آن‌هم با اذن فقیه جامع ‌الشرایط است<ref>ر.ک: همان، ص681</ref>.


==وضعیت کتاب==
==وضعیت کتاب==
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش